تحلیل روندهای اخیر بازار سهام و چالشهای پیش روی سرمایهگذاران
بازار سرمایه ایران در مقطعی حساس قرار گرفته و نگاه فعالان اقتصادی، سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی و کارشناسان بازار به تحولات سیاسی و اقتصادی داخلی و بینالمللی دوخته شده است. این روزها بورس تهران عمدتاً تحت تأثیر ریسکهای سیاسی ناشی از مذاکرات هستهای و تصمیمگیریهای کلان اقتصادی کشور قرار دارد و رفت و برگشت سرمایه در بازار سهام، بیش از هر زمان دیگری، با ابهام و عدم قطعیت همراه شده است. از سوی دیگر، تداوم سبزپوشی شاخصها منوط به تحقق دو شرط محوری است که در این گزارش به تفصیل بررسی میشود.
نقش عوامل سیاسی در حرکت شاخص کل بورس
تاثیر مذاکرات هستهای و ریسکهای ژئوپلیتیک
بررسی رفتار بازار سرمایه طی ماههای اخیر نشان میدهد که روند ورود و خروج پول حقیقی به بورس، ارتباط مستقیمی با اخبار و فضای پیرامون مذاکرات سیاسی ایران و آمریکا داشته است. پس از دور پنجم مذاکرات غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن و بدون حصول نتیجهای مشخص، اما و اگرها و بلاتکلیفی در بازار سهام افزایش یافت. همانطور که آمارها نشان میدهد، بیش از ۷ هزار میلیارد تومان سرمایه حقیقی تنها در هفته پایانی اردیبهشت از بازار سهام خارج شد. در حالی که بورس از ابتدای سال بازدهی ۱۶ درصدی ثبت کرده بود، این روند با دلسردی و عقبنشینی خریداران روبهرو شد.
نوسان شدید شاخصها و رشد و افت پیدرپی قیمت سهام نمادی از حساسیت سرمایهگذاران نسبت به رخدادهای سیاسی است. از نخستین دور مذاکرات هستهای تا امروز، هرگونه تغییر مثبت یا منفی در چشمانداز دیپلماسی، بلافاصله در بورس بازتاب یافته است.
امنیت سرمایهگذاری، بازتاب انتظارات در بازار مالی
تجربه سالهای گذشته ـ به ویژه دوران دولت یازدهم در سال ۱۳۹۲ ـ نیز نشان داد که ایجاد فضای مثبت در سیاست خارجی کشور میتواند به شکل محسوسی انتظارات تورمی را کنترل و بازار ارز را تعدیل کرده و در نهایت شاخص بورس را صعودی کند. اما در برهههایی که مذاکرات به بنبست یا ابهام کشیده، شاخص کل با اصلاح عمیق روبهرو شده و حتی در بازههایی مانند دی ۹۲ تا دی ۹۴، افت ۳۰ درصدی را تجربه کرده است.
عدم قطعیت و نبود شفافیت؛ چالشی جدی برای بازار سرمایه
ریسکهای سیاستگذاری و دخالتهای دولتی
در کنار عوامل ژئوپلیتیک، نبود شفافیت در سیاستهای کلان اقتصادی، نرخ ارز، درآمدهای دولت و همچنین مداخلات دولت در قیمتگذاری محصولات صنایع بورسی از دیگر متغیرهای مهم در مسیر حرکت شاخص کل بورس است. این مداخلات بعضاً پایههای رقابت را متزلزل و تعادل عرضه و تقاضا را مختل میکند. به عنوان نمونه، قیمتگذاری دستوری در صنایع بزرگی چون نیروگاهها یا پتروشیمیها باعث ناترازی و کاهش سودآوری شده و در نهایت با کاهش سرمایهگذاری جدید، جذابیت بورس برای فعالان بازار کمرنگ میشود.
این موضوع در سال گذشته نیز خود را نشان داد؛ جایی که علیرغم کسب بازدهی ۲۳ درصدی توسط بازار سرمایه، بورس جایگاه خود را از سایر بازارهای دارایی همچون بازار ارز، طلا و رمزارزها عقبتر دید و جذابیتکمتری برای سرمایهگذاران داشت.
واکنش سرمایهگذاران به ابهامهای موجود
در شرایط عدم ثبات اقتصادی و سیاسی، نه تنها رفتار هیجانی و تصمیمهای احساسی میان فعالان بازار افزایش مییابد، بلکه پیشبینی و تحلیل روندهای آتی نیز بسیار دشوار میشود. به همین دلیل بسیاری از سرمایهگذاران یا در موضع بیتفاوتی باقی میمانند یا سرمایههای خود را از بازار بورس خارج میکنند و به بازارهای موازی نظیر رمز ارزها یا بازار دلار کوچ میکنند.
شرایط فعلی بورس تهران و افق خرداد ۱۴۰۴
بررسی سناریوهای پیش رو در سایه مذاکرات
با نزدیک شدن به خرداد ۱۴۰۴، بورس تهران بار دیگر در نقطه عطف قرار گرفته است. بر اساس دادهها و رفتار گذشته بازار، میتوان دو سناریو برای وضعیت سهام در خرداد ترسیم کرد:
- اگر مذاکرات هستهای موفقیتآمیز باشد و اخبار مثبت سیاسی منتشر شود، شانس رشد سبز شاخص کل و رونق معاملات به شکل چشمگیری افزایش خواهد یافت. انتظار میرود بازدهی بازار سهام در نخستین ماه تابستان قابل توجه باشد.
- اگر مذاکرات همچون گذشته با بنبست یا ابهام همراه شود، احتمال تکرار افتوبازدهی منفی خردادهای سنوات قبل وجود دارد. آمارها نشان میدهد که طی ۱۴ سال اخیر، احتمال بازدهی منفی بورس در پایان بهار ۵۷ درصد بوده، اما در عین حال، شرایط کنونی میتواند با تغییر این روند بورس را در ۴۳ درصد شانس کسب عملکرد مثبت قرار دهد.
در سالهای اخیر، رخدادهایی چون انتشار نامه بحثبرانگیز در خصوص نرخ خوراک پتروشیمیها در خرداد ۱۴۰۲ یا تحولات ناشی از تغییر دولت سیزدهم در خرداد ۱۴۰۳ اثری منفی بر عملکرد بازار سهام گذاشته است؛ بنابراین نتیجه مذاکرات سیاسی امسال نیز اهمیتی دوچندان برای فعالان بازار دارد.
بورس و رمزارزها؛ بازارهای موازی در موقعیتهای پرریسک
در شرایطی که اعتماد سرمایهگذاران به بورس کاهش مییابد، بخشی از سرمایه به بازارهای رمز ارزها، بیتکوین و شبکه بلاکچین هدایت میشود. این مهاجرت سرمایه ناشی از جذابیت بازدهی بالا، دسترسی آسانتر و ریسک نسبتاً کنترلشدهتر بازارهای دیجیتال در مقایسه با بورس سنتی است. البته ریسک این بازارها همچنان بالاست اما با توجه به تحولات اقتصاد جهانی و پذیرش روزافزون فناوری بلاکچین، رمزارزها بخش مهمی از سبد دارایی سرمایهگذاران ایرانی را تشکیل میدهند.
دو پیششرط کلیدی برای تداوم سبزپوشی شاخص بورس
کارشناسان اتفاق نظر دارند که برای متعادل و صعودی ماندن بورس، باید دو شرط اساسی فراهم شود:
- ثبات و شفافیت در فضای سیاست خارجی و حلوفصل مذاکرات هستهای: حصول نتیجه قطعی و مثبت از مذاکرات سیاسی میتواند به کاهش انتظارات تورمی، تعدیل نرخ ارز و به تبع آن رشد شاخصهای سهامی و انگیزه دوباره برای سرمایهگذاری در بورس تهران منجر شود.
- خروج تدریجی دولت از قیمتگذاری دستوری و حرکت به سوی سیاستهای بازارمحور: یکی از معضلات دیرینه بازار سرمایه ایران، مداخله دولت در تعیین قیمت محصولات صنایع عمده است. کنارگذاشتن این سیاست و ایجاد یک فضای رقابتی آزاد، نقش مهمی در افزایش سودآوری شرکتها و جذب سرمایههای جدید دارد.
آیا میتوان به خرداد سبز امیدوار بود؟
در نهایت، حل و فصل قطعی مسائل سیاسی خارجی و حرکت به سمت سیاستهای اقتصادی شفاف موجب بازگشت اعتماد به بازارسرمایه و تبدیل خرداد ۱۴۰۴ به یکی از بهترین مقاطع رشد بورس تهران خواهد شد. اما در صورت ادامه بلاتکلیفی مذاکرات یا استمرار سیاستهای دستوری در قیمتگذاری، بازار همچنان درگیر موج نوسان و خروج سرمایه خواهد ماند.
فعالان اقتصادی، معاملهگران بازار سهام، علاقهمندان به رمزارز و سرمایهگذاران بخش فناوری بلاکچین همگی چشم انتظار روشنشدن دورنمای اقتصادی و سیاسی کشور هستند. شفافیت، ثبات و رویکرد مبتنی بر منطق بازار میتواند آیندهای روشن را نه تنها برای بورس، بلکه برای اقتصاد ملی رقم بزند.
سخن پایانی
تحولات بورس تهران در خرداد ۱۴۰۴، نمونهای عینی از اهمیت سیاست خارجی در معادلات بازار سرمایه و اقتصاد کلان کشور است. با توجه به تجربههای پیشین و شرایط فعلی، توصیه میشود سرمایهگذاران با رصد دقیق اخبار، تحلیل شرایط کلان و ارزیابی اثربخشی سیاستهای اقتصادی، تصمیمگیری کنند. همزمان، حضور بازارهای موازی بهویژه رمز ارزها و فناوریهای نوین مالی، فضای سرمایهگذاری را متنوعتر و پویاتر کرده است.
نظرات
ارسال نظر