6 دقیقه
آرتور هیز پیشبینی تغییر به بازارهای دائمی رمزارز ۲۴/۷
آرتور هیز، یکی از همبنیانگذاران سابق صرافی BitMEX، پیشبینی جسورانهای مطرح کرده است: فرایند کشف قیمت سهام از بورسهای سنتی به بازارهای دائمی بومیِ رمزارزی که بهصورت ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته معامله میشوند منتقل خواهد شد. هیز معتقد است که سوآپهای دائمی (perpetual swaps) — ابزارهای مشابه قراردادهای آتی که در بازار کریپتو شهرت یافتهاند — میتوانند نقدینگی را متمرکز کنند و به معاملهگران خرد دسترسی عمیق و اهرم بالاتری ارائه دهند. با نرمتر شدن رویکرد قانونگذارها و بلوغ پروتکلهای بدون اجازه (permissionless)، هیز انتظار دارد که پرپچوالها در هر دو بستر متمرکز و غیرمتمرکز به رقابت با مشتقات سنتی فهرستشده روی پلتفرمهایی مانند CME بپردازند.
چرا سوآپهای دائمی میتوانند از قراردادهای آتی سنتی پیشی بگیرند
تراکم نقدینگی و معاملهی پیوسته
هیز به ویژگیهای متمایز سوآپهای دائمی اشاره میکند: عدم تاریخ انقضا، پرداختهای فاندینگ که اختلاف قیمت با بازار نقدی را متعادل میکنند، و وجود یک قرارداد یکپارچه که نقدینگی را در یک مکان جمع میکند. در مقابل، قراردادهای آتی سنتی نقدینگی را بین سررسیدهای مختلف و بازههای زمانی معاملاتی تقسیم میکنند؛ این امر به تکهتکه شدن عمق بازار منجر میشود. سوآپهای دائمی با فراهمکردن کشف قیمت پیوسته و ۲۴/۷، بهتر میتوانند جریانهای مالی جهانی و واکنش به اخبار بینالمللی را منعکس کنند؛ موضوعی که در دنیای امروز که رویدادها خارج از ساعات کاری بازارهای سنتی رخ میدهند اهمیت فزایندهای دارد. این ویژگی برای معاملات شاخصهایی مانند Nasdaq 100 یا S&P 500 که تحت تأثیر اخبار جهانیاند، میتواند مزیت عملیاتی و اطلاعاتی قابلتوجهی ایجاد کند.
اهرم، مکانیزمهای هماشتراک زیان و کاهش ریسک طرف مقابل
بازارهای پرپچوال بهسرعت در جهت تقویت سازوکارهای مدیریت ریسک پیشرفته حرکت کردهاند؛ از جمله صندوقهای بیمه (insurance funds) که زیانهای شدید را پوشش میدهند، مکانیزمهای سوشالایزد (socialized loss) که توزیع زیان را بین شرکتکنندگان تقسیم میکنند و روشهایی برای کاهش قرار گرفتن در معرض حقوقی مستقیم نسبت به واریزهای مارجین. هیز اشاره میکند که این ابزارها امکان دسترسی معاملهگران خرد به اهرمهای معنادار را بدون نیاز به سپردهگذاری وثیقههای بسیار بزرگ در یک کلیرینگهاوس مرکزی فراهم میآورند. این کارایی سرمایهای و دسترسی بهتر میتواند سرمایه و حجم معاملات را از بسترهای سنتیای که با قوانین محافظهکارانه در مورد اهرم خردهفروشی و مدلهای عملیاتی قدیمی محدود شدهاند، جذب کند. بهطور کلی، ترکیب اهرم در دسترس، نقدینگی متمرکز و ابزارهای مدیریت ریسک دیجیتال میتواند پروپوزال ارزش قویتری برای معاملهگران فعال فراهم کند.

شواهد اولیه: Hyperliquid، HIP-3 و بازارهای Nasdaq 100 پرپچوال
آزمایشهای بدون اجازه که در حال جذب توجهاند
هیز بهعنوان نمونهای از اثبات مفهوم، طرح HIP-3 از پروژه Hyperliquid را برجسته کرد. او گفت HIP-3 این امکان را فراهم آورد که یک شرکت بتواند یک پرپچوال بر پایه شاخص Nasdaq 100 راهاندازی کند که اکنون حجم روزانه قابلتوجهی را روی زیرساختهای permissionless نشان میدهد. این نمونه — در کنار محصولات پایلوت از سوی صرافیها در آسیا و ایالات متحده — نشان میدهد که هم صرافیهای متمرکز و هم پروتکلهای غیرمتمرکز توانایی فهرستکردن پرپچوالهای سهامی و جذب جریان سفارش معنادار را دارند. برای تحلیلگران بازار و متخصصان نقدینگی، این تجربهها دادههای اولیه مهمی درباره عمق بازار، اسلیپیج (slippage)، هزینههای تراکنش و رفتار بازار در شرایط فشار فراهم میکنند و میتوانند مبنایی برای مدلسازی ریسک و پیادهسازی قوانین نظارتی آینده باشند.
بادهای موافق نظارتی و زمانبندی بازار
تغییرات سیاست در ایالات متحده و پیامدهای جهانی
بخشی از فرضیه هیز وابسته به موضع مهربانانهتر قانونگذاری است. او اشاره کرد که فضای پس از ۲۰۲۵ در ایالات متحده تحت مدیریت فعلی اجازه آزمایشهای شبه-سندباکس برای مشتقات و راهنمایی روشنتری را فراهم کرده که سایر حوزههای قضایی را نیز به بررسی چارچوبهای مشابه تشویق کرده است. پس از سالها اقدامات اجرایی سختگیرانه و رسیدگیهایی که به دنبال فروپاشیهای مشهور مانند FTX شدت گرفت و نظارت افزایشیافته از سوی سازمانی مانند CFTC، هیز میگوید که موضع تازهتر به پلتفرمها اعتماد لازم برای نوآوری در حوزه پرپچوالهای سهامی را داده است. اگر این روند نظارتی ادامه یابد و چارچوبهای شفاف برای رگولاتورها و بازارسازان مشخص شود، آنگاه امکان رشد محصولات مشتقه مبتنی بر کریپتو در سطح نهادی بیشتر خواهد شد. با این حال، این مسیر نیازمند تعادل میان حمایت از نوآوری مالی و حفظ حفاظت از سرمایهگذاران و ثبات سیستمیک است.
این چه معنایی برای صرافیها، کلیرینگها و معاملهگران دارد
تطبیق یا از دست دادن نقدینگی
هیز این مقطع تاریخی را برای بازیگران سنتی بازار بهعنوان گزینهای بین «تطبیق یا زوال» تصویر میکند. صرافیهای سنتی که نتوانند محصولات بهسبک پرپچوال را یکپارچه کنند یا مدلهای کلیرینگ خود را بازاندیشی نمایند، با خطر مهاجرت نقدینگی به سمت پلتفرمهای رمزارزی و صرافیهای غیرمتمرکز روبهرو خواهند شد. کلیرینگها با صندوقهای تضمین محدود، ساعات کاری سنتی و محدودیتهای سختگیرانه برای خردهفروشان ممکن است در رقابت با بهرهوری سرمایه و کشف قیمت ۲۴/۷ که پرپچوالها ارائه میدهند، با چالشهایی مواجه شوند. این روند میتواند به بازنگری در ساختار کارمزدها، بهبود مکانیسمهای تضمینی و توسعه راهکارهای همگرای بین بازارهای متمرکز و غیرمتمرکز منجر شود.
تبعات عملی برای شرکتکنندگان بازار
برای معاملهگران، این تغییر میتواند به معنای دسترسی آسانتر به اهرم برای قرار گرفتن در معرض سهام از طریق پلتفرمهای رمزارزی، کاهش برخی موارد در مارجین اولیه موردنیاز و واکنش سریعتر به رویدادهای جهانی باشد. اما برای بازیگران نهادی و ناظران بازار، سوالاتی پیرامون نگهداری داراییها (custody)، تسویه (settlement)، نظارت بازار (market surveillance) و ریسک سیستمی مطرح میشود، خصوصاً اگر مشتقات بزرگ بر شاخصهای مهم مانند S&P 500 و Nasdaq 100 عمدتاً بهصورت سوآپهای دائمی معامله شوند. موضوعات عملی مانند شناخت کد مشتریان (KYC)، سازوکارهای ضدپولشویی (AML)، و تطابق با چارچوبهای حسابداری نیز باید حلوفصل شوند تا پذیرش نهادی عمیقتر صورت گیرد.
فعالیت زنجیرهای هیز و رفتار اخیر بازار
معاملات شخصی و سیگنالهای بازار
تحلیلهای زنجیرهای نشان داد که هیز پس از یک حرکت تند در بازار، موقعیتهای قابلتوجهی در چند آلتکوین را لیکویید کرده است، هرچند پیشتر نشانههایی مبنی بر قصد او برای نگهداشتن طولانیمدت ETH وجود داشت. او همچنین از یک کوین حفظ حریم خصوصی که رشد صددرصدی یا سهرقمی ماهانه ثبت کرده بود ستایش عمومی کرده است، که نشان میدهد نظرات بازارگرایانه او همچنان در جوامع کریپتو تأثیرگذار است. این واکنشهای زنجیرهای و اظهارنظرهای اجتماعی، پیشبینی هیز را رنگ و بویی از عملگرایی میدهد؛ یعنی او نهتنها یک تئوری ارائه میدهد، بلکه رفتار معاملاتی او میتواند بهعنوان دادهای در زمان واقعی برای سنجش اعتبار این پیشبینی مورد توجه قرار گیرد.
اینکه آیا پرپچوالها در نهایت به بستر غالب برای مشتقات سهامی تبدیل خواهند شد یا خیر، بستگی به طراحی محصول، وضوح نظارتی و توانایی صرافیها — چه بومیِ کریپتو و چه سنتی — در ارائه نقدینگی عمیق، کنترلهای شفاف ریسک و مکانیزمهای تسویه معتبر دارد. فرضیه هیز، گرچه تحریکآمیز است، مسیر قابلباوری را نشان میدهد: پرپچوالهای permissionless که توسط صندوقهای بیمه پشتیبانی میشوند و معامله پیوسته را امکانپذیر میسازند، میتوانند در دهه آتی محل کشف قیمت برای معیارهای اصلی سهامی را بازتعریف کنند. برای تحلیلگران داراییهای مالی و مدیرفاندها، این روند نیازمند مدلسازی مجدد ریسک، بررسی تطبیقپذیری زیرساختها و تدوین استراتژیهایی برای استفاده از فرصتهای نقدینگی ۲۴/۷ است.
منبع: crypto
نظرات
امین
جسورانه اما کمی خوشبینانه؛ ریسک سیستمی و AML رو چطور حل میکنن؟ اگه نشه نقدینگی مهاجرت میکنه. تجربه میخواد
دیتاپالس
واقعا ممکنه کشف قیمت S&P و Nasdaq به پرپچوالهای کریپتو منتقل بشه؟ کلی ابهام هست مخصوصا درباره کاستدی و تسویه 24/7، کسی دادهای داره؟
ارسال نظر