در ابتدای سال و با توجه به صعود پی در پی بورس در اسفند ماه، پیشبینی میشد که 1402 سال صعود و رکورد شکنی بورس باشد؛ این روند در ابتدای سال هم تا اواسط اردیبهشت ادامه داشت و پس از یکی دو سال، شاهد ورود سرمایهگذاران حقیقی بسیاری به بازار بودیم. با این حال این رونق ادامهدار نبود و پس از نوسانهای پیدرپی و افت اخیر بورس، این نارضایتیها بیشتر هم شده و شاهد خروج ادامهدار حقیقیها از بورس هستیم.
در حالیکه طی هفتههای اخیر شاهد مسیر صعودی در بازار طلا و دلار هستیم، اما بورس روند معکوسی را طی این هفته طی کرد و علاوهبر اینکه این هفته اثری از صعود نبود، بلکه اکثر نمادها روزهای قرمزی را پشت سر گذاشتند.
وضعیت شاخص بورس در هفته اول بهمن
شاخص بورس از 25 دی تا 3 بهمن را با روند نزولی طی کرد و از سطح نزدیک به 2.200.000 واحد، تا نزدیک 2.100.000 واحد ریزش داشت. با این حال در آخرین روز بورس یعنی چهارشنبه 4 بهمن، شاهد توقف افت شاخص بودیم و بورس هفته اول بهمن را با شاخص 2123491 واحد به اتمام رساند. این عقبگرد از آنجاییکه در بازارهای موازی شاهد صعود قیمتها نیز بودیم، برای سهامداران ناخوشایند است.
شاخص کل هم وزن بورس نیز هفته را در 727961 واحد به اتمام رساند و شاخص کل فرابورس نیز به عدد 25279 واحد رسید.
موج بی اعتمادی در بورس
بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه بر این باور هستند که سازمان بورس تنها نظارهگر ریزشهای بازار است و اقدامی برای بهبود این شرایط انجام نمیدهد. در واقع بورس در چند ماه اخیر هیچ فشاری برای صعود را تجربه نکرده و برعکس، گاها بهخاطر اخبار و حتی شایعات منفی، موجهای نزولی را شاهد بودیم. یک روز نرخ خوراک پتروشیمیها، یک روز قیمت گذاریهای دستوری، یک روز شایعه توقف بورس کالا، یک روز تنشهای سیاسی منطقه، یک روز کاهش قیمت دلار، یک روز تعیین عوارض و مالیاتهای غیر منطقی در لایحه بودجه و حتی در مواردی اظهار نظر بیمورد و غیر کارشناسانه برخی مسؤولان و… سبب افت بازار سهام میشوند. این اتفاقات سریالی و افتهای پی در پی، در کنار عدم وجود سیگنالهای مثبت و حتی عدم تاثیرپذیری بورس از صعود بازارهای موازی، موج نارضایتی و بی اعتمادی سهامداران را در پی داشته است، تا جاییکه شاهد خروج دستهای سهامدارن حقیقی از بازار سرمایه هستیم.
گرچه رونق اواخر سال گذشته و ابتدای سال جاری در بورس، خاطره خوش صعود بورس در سال 98 و اوایل 99 را زنده کرد و به سهامدارن نوید روزهای خوب را میداد؛ اما هم اکنون سهامداران بیشتر از تصور صعود برای بورس، نگران افت و رکود این بازار به مانند چیزی که پس از رالی صعودی 99 شاهد آن بودیم، هستند. همچنین با وجود اینکه دولت فعلی در ابتدای کار، اولویت خود را رونق بازار سرمایه اعلام کرده بود، اما در حال حاضر شاهد وضع قوانین متعدد در جهت عدم سوددهی شرکتهای بورسی هستیم و هیچ همتی هم برای خروج از این وضعیت، مشاهده نمیشود. همه این شواهد دست به دست هم داده تا شاهد بی اعتمادی مردم نسبت به بازار بورس باشیم.
بازدهی کمتر بورس نسبت به بازارهای موازی در 10 ماه ابتدایی سال
طبق آمار، بورس طی ده ماه گذشته، چیزی در حدود 8 درصد سود داشته که نسبت به بازارهای موازی طلا و ارز، کمتر بوده است. حال اگر این بازه را از سال 99 در نظر بگیریم، این وضعیت بدتر هم میشود. نتیجتاً سهامدارن خرد، تمایل بیشتری برای سرمایهگذاری در بازارهای کم ریسکتر خواهند داشت. این موضوع نه تنها سبب کاهش رونق بازار سرمایه و ورود پول حقیقی به بازار سرمایه میشود، بلکه حتی احتمال ریزش شاخص را نیز تقویت میکند. البته بورس کف 2 میلیونی شاخص را به عنوان یک حمایت مهم ثبت کرده، اما در صورت تدام این بی اعتمادیها و یکی دو موج خبری منفی، شاید شاهد از دست دادن کانال 2 میلیونی شاخص هم باشیم. با این حال تجربه نشان داده که روزهای خوب بورس میتوانند در تاریکترین روزها نیز فرا برسند.
در کل خروج بورس از این وضعیت، نیازمند تغییرات گسترده در سازمان بورس و سیاستگذاریهای آن و حتی قوانین دولتی هست. چیزی که میدانیم این است که اگر این بی اعتمادیهای عمومی نسبت به بازار بورس شدت بگیرند؛ مطمئنا ایجاد جذابیت دوباره بورس برای جذب سرمایهگذاران، سخت و زمانبر خواهد بود. نظر شما در ارتباط با روند بازار سرمایه چیست؟