7 دقیقه
تحلیلگر بلومبرگ: زیکش میتواند حمایت سیاسی از بیتکوین را بخشبندی کند
اریک بالچوناس، تحلیلگر ارشد ETF در بلومبرگ، هشدار داده است که بازگشت توجه به زیکش (ZEC) میتواند پشتوانه سیاسی و فرهنگی بیتکوین (BTC) را رقیق کند. در پستی که در شبکه اجتماعی X به طور گسترده بازنشر شد، بالچوناس زیکش را به «نامزد شخص ثالث» تشبیه کرد و این فرض را مطرح نمود که رشد جداگانه یک رمزارز متمرکز بر حریم خصوصی ممکن است همگرایی نظرها و اجماع سیاسی-نظارتی مورد نیاز بیتکوین را تضعیف کند؛ اجماعی که برای پذیرش گستردهتر در میان نهادهای نظارتی و موسسات مالی حیاتی به نظر میرسد.
چرا روایت یکپارچه برای بیتکوین اهمیت دارد
بالچوناس استدلال میکند که در دورهای که بیتکوین به دنبال پذیرش جریان اصلی و تصویب ساختارهای حقوقی و مالی مانند صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) و چارچوبهای بازار است، داشتن یک پیام واحد—بهویژه در زمینه قانونگذاری، ساختارهای بازار و استانداردهای نهادی—میتواند تمرکز حمایت سیاسی، لابیگری و منابع را تقویت کند. وقتی که پیامها پراکنده شوند یا بازیگران جدید با روایتهای متفاوت وارد میدان شوند، گفتوگوهای تصمیمگیرندگان سیاسی و ناظران بازار پیچیده میشود: کارآمدی کمپینهای آموزشی، هماهنگی با نهادهای قانونگذار و شکلدهی به قوانین مرتبط با داراییهای دیجیتال ممکن است دچار اختلال شود. از منظر راهبردی، یکپارچگی روایت میتواند به کاهش ریسک تصویب مقررات محدودکننده که ممکن است کل صنعت رمزارز را تحتتاثیر قرار دهد، کمک کند.
واکنشها و بازخورد جامعه
پاسخها از سوی چهرههای مطرح صنعت سریع و متنوع بود. آرمان مگوریان، بنیانگذار و مدیرعامل Timestamp، فرضیهٔ تغییر وفاداری ماکسیمالیستهای بیتکوین به سمت زیکش را رد کرده و گفت که او هیچ «BTC مکس» (طرفدار تمامعیار بیتکوین) را نمیشناسد که جدیانه به ZEC گرایش پیدا کرده باشد. سمسون ماو، بنیانگذار Jan3، نیز تأکید کرد که حامیان بیتکوین معمولاً نسبت به زیکش با نوعی بیاعتنایی یا چشمغره نگاه میکنند تا اینکه آن را یک رقیب مستقیم ببینند. این واکنشها نشان میدهد که دیدگاه غالب در میان برخی از جوامع بیتکوین، تمایل به حفظ تمرکز بر BTC به عنوان «طلای دیجیتال» یا ذخیره ارزش دارد و زیکش را بیشتر بهعنوان ابزاری تکمیلی برای حریم خصوصی تراکنشها در نظر میگیرد.

اتهامات پیرامون ایجاد هیجان ساختگی در اطراف ZEC
منتقدان مدعیاند که شتاب اخیر زیکش ظاهراً ساختگی یا برنامهریزیشده به نظر میرسد. مارک ماس، سرمایهگذار خطرپذیر و مدرس با تمرکز بر بیتکوین، اسکرینشاتهایی از پیشنهادات بازاریابی منتشر کرد که همکاریهای پرداختشده با هدف ترویج ZEC را نشان میداد و پرسشهایی دربارهٔ علت حضور گستردهٔ زیکش در فضاهای مختلف مطرح نمود. راجات سونی، تحلیلگر بازار، هشدار داد که این هیاهو ممکن است تلاشی برای ایجاد «خروج نقدینگی» (exit liquidity) باشد؛ او به عناوین مشکوکی اشاره کرد که به دروغ ادعا میکنند تحلیلگران فیدلیتی یا دیگر موسسات پیشبینی کردهاند قیمت ZEC به صدها هزار دلار خواهد رسید.
در فضای رمزارز، چنین تاکتیکهای تبلیغاتی—از کمپینهای رسانهای پرداختشده تا استفاده از ذهنیت FOMO (ترس از دست دادن)—میتوانند موجب نوسانات قیمتی کوتاهمدت شوند. با این حال تمایز بین رشد ارگانیک (بر مبنای استفاده در زنجیره، فعالیت توسعهدهندگان، و پذیرش از سوی کیفپولها و صرافیهای معتبر) و رشد مصنوعی ناشی از بازاریابی مهم است. تحلیلگران بازار معمولاً به شاخصهایی مانند حجم تراکنشهای درونزنجیرهای، میزان استفاده از «استخرهای محافظتشده» (shielded pools)، میزان پذیرش در صرافیها و تعهدات توسعهدهندگان در مخازن گیتهاب، برای تشخیص ریشهای بودن رشد توجه میکنند.
حامیان نهادی و روایت تکمیلی
همزمان با این انتقادات، برخی از ناظران و بازیگران بزرگ بازار رویکردی متفاوت داشتهاند. خواهران وینکلووس، بنیانگذاران صرافی Gemini، اخیراً وسیلهای مالی به نام Cypherpunk Tech را راهاندازی کردهاند که به زیکش اختصاص دارد و آن را بهعنوان بخشی از استراتژی خزانهداری خود معرفی کردهاند. در مصاحبهها آنها زیکش را «بیتکوین رمزگذاریشده» نامیدند و این دیدگاه را مطرح کردند که BTC به عنوان ذخیره ارزش ایدهآل است، در حالی که ZEC میتواند در تراکنشهای خصوصیتر مزیت داشته باشد؛ رویکردی که دو دارایی را نه رقیب بلکه مکمل یکدیگر تصویر میکند.
رویکرد مکملانگارانه میتواند در سطح نهادی معانی خاصی داشته باشد: از یک سو بیتکوین با نقدینگی بالا، جذب سرمایه نهادی و پذیرش گسترده بهعنوان دارایی ذخیره شناخته میشود؛ از سوی دیگر، رمزارزهای حریم خصوصی مانند زیکش ممکن است برای موارد خاصی مانند تراکنشهای خصوصی مشروع یا حفاظت از دادههای مالی کاربران مفید باشند. با این حال، پذیرش نهادی زیکش با موانع فنی و نظارتی مواجه است—از جمله چالشهای مربوط به تطبیق با قوانین ضدپولشویی (AML) و شناخت مشتری (KYC)، و نیاز به ابزارهای تحلیل زنجیرهای که بتوانند الزامات نظارتی را در عین حفظ حریم خصوصی تا حد ممکن برآورده کنند.
پیامدهای بازار برای رمزارزهای حریم خصوصی و بیتکوین
برای معاملهگران، سرمایهگذاران و ناظران سیاستی، این مناظره نشاندهندهٔ تعادلهای ظریف میان حریم خصوصی، انطباق (compliance) و پذیرش است. رمزارزهای حریم خصوصی میتوانند در دورههای نوسان بازار و عدم قطعیت قانونگذاری توجه جدیدی جلب کنند، زیرا برخی سرمایهگذاران و کاربران خواهان ابزارهای محافظت از اطلاعات تراکنش خود هستند. با این حال، همانقدر که این داراییها جذابیت دارند، زیر ذرهبین نهادهای نظارتی نیز قرار میگیرند؛ زیرا قابلیت مخفیسازی تراکنشها میتواند نگرانیهایی در زمینه استفادههای غیرقانونی ایجاد کند. این نظارت میتواند اثراتی فراتر از خود آن توکن داشته باشد و بهشکلی غیرمستقیم بر تصویب ETF بیتکوین، چارچوبهای نظارتی مرتبط و تمایل موسسات به ورود به بازار رمزارز تاثیر بگذارد.
آیندهٔ روایت زیکش—اینکه آیا احیای آن پایدار خواهد بود یا صرفاً یک پیک تبلیغاتی کوتاهمدت—به مجموعهای از عوامل بستگی دارد: میزان پذیرش در زنجیره (on-chain adoption)، فعالیت و نوآوری توسعهدهندگان (developer activity)، واکنشها و اقدامات قانونگذاری در حوزه رمزارز، و موقعیتیابی موسسات مالی. در سطح فنی، شمار تراکنشهای shielded، رشد کیفپولهای پشتیبانیکننده و توسعهٔ ابزارهای انطباقپذیر (مثل view keys یا ابزارهای افشای انتخابی) میتواند شاخصی از اهمیت واقعی زیکش باشد. در سطح نهادی، راهکارهای نگهداری (custody) و بیمهپذیری برای ZEC و سیاستگذاریهای صرافیها دربارهٔ فهرست کردن رمزارزهای حریم خصوصی، مشخص خواهد کرد که تا چه حد سرمایههای نهادی جذب خواهند شد.
به طور خلاصه، درست همانطور که محوریت بیتکوین در بحثهای سیاسی و اقتصادی صنعت رمزارز اهمیت دارد، ظهور یا بازگشت توجه به رمزارزهای حریم خصوصی مانند زیکش نیز سوالات پیچیدهای دربارهٔ جهتگیری بازار، تعادل میان حریم خصوصی و انطباق، و نقش نهادی در آیندهٔ اکوسیستم رمزارز مطرح میکند. تا زمانی که بیتکوین به دنبال تصویب صندوقهای ETF، ایجاد چارچوبهای حقوقی شفافتر و جذب حمایت نهادی گسترده است، مناقشهٔ پیرامون توکنهای حریم خصوصی جلوهای از ابعاد سیاسی و فرهنگی رشد بعدی بازار رمزارز خواهد بود.
در ادامه به نکات فنی و سیاستی عمیقتری میپردازیم که برای متخصصان بازار، تحلیلگران حقوقی و سرمایهگذاران نهادی اهمیت دارد. این جزئیات میتواند به درک بهتر این کمک کند که چرا اختلافنظرها میان طرفداران بیتکوین و پروپاندرهای حریم خصوصی تا این حد جنجالی شده است و چه شاخصهایی باید برای ارزیابی وضعیت آینده زیرنظر گرفته شوند.
از منظر فنی، زیکش از فناوری zk-SNARKs برای فراهم کردن گزینههای تراکنش محافظتشده استفاده میکند؛ نوآوریای که امکان اثبات صحت تراکنش بدون افشای جزئیات آن را فراهم میکند. بهبودهای پیشین مانند «Sapling» توانستهاند کارایی و تجربه کاربری تراکنشهای محافظتشده را افزایش دهند، اما چالشهایی مانند پذیرش کیفپولها، نیاز به پردازش بیشتر و مسائل مربوط به تحلیلپذیری زنجیره هنوز وجود دارد. در مقایسه، بیتکوین ساختار سادهتری برای تراکنشها دارد و از منظر نهادی و قانونی شفافتر محسوب میشود که همین شفافیت یکی از دلایل تمایل مؤسسات مالی به آن بوده است.
از منظر سیاستگذاری، تنظیمکنندگان در کشورهای مختلف رویکردهای متفاوتی نسبت به رمزارزهای حریم خصوصی اتخاذ کردهاند؛ از ممنوعیتهای عملیاتی در برخی حوزهها تا چارچوبهای مقرراتی محدودکننده. این پراکندگی سیاستی خود عاملی است که روایت واحدی را که بالچوناس بر آن تأکید دارد، دشوار میسازد: وقتی کشورها موضعهای متضادی اتخاذ میکنند، متحد کردن پیامها برای تصویب قوانین تسهیلکننده در سطح بینالمللی چالشبرانگیزتر است.
در نهایت، برای سرمایهگذاران نهادی، سوالاتی عملی مطرح است: آیا میتوان در پرتفوی از بیتکوین به عنوان ذخیره ارزش و از زیکش یا دیگر رمزارزهای حریم خصوصی برای اهداف تراکنشی بهره برد؟ چه ابزارهای نظارتی و انطباقی باید وجود داشته باشد تا ریسک قانونی و عملیاتی کاهش یابد؟ پاسخ به این سوالات نه تنها بر تصمیمات سرمایهگذاری تاثیر میگذارد، بلکه میتواند جهتگیری استراتژیک موسسات و نحوهٔ ادغام رمزارزها در ترازوهای سرمایهگذاری سنتی را شکل دهد. ادامهٔ این بحث نشان خواهد داد که آیا زیکش میتواند به عنوان یک جزء مکمل در اکوسیستم مطرح بماند یا اینکه تبدیل به کانونی برای اختلافات سیاسی و نظارتی خواهد شد.
منبع: cointelegraph
ارسال نظر