آینده ای که ایلان ماسک ترسیم می کند: کاهش پول و حکمرانی انرژی

آینده ای که ایلان ماسک ترسیم می کند: کاهش پول و حکمرانی انرژی

2 نظرات

6 دقیقه

ایلان ماسک تصویری از آینده‌ای که پول کم‌اهمیت و انرژی فرمان‌روایی می‌کند ارائه می‌دهد

مدیرعامل تسلا، ایلان ماسک، در یک پادکست اخیر با سرمایه‌گذار نیکیل کاماث چشم‌اندازی بلندمدت را توضیح داد و استدلال کرد که پیشرفت‌های گسترده در هوش مصنوعی و رباتیک ممکن است اهمیت پول سنتی را به طرز چشمگیری کاهش دهد. ماسک بیان کرد که اگر ماشین‌ها بتوانند بیشتر نیازهای انسانی را برآورده کنند، هدف اصلی پول به‌عنوان ابزاری برای تخصیص نیروی کار و تولید کاهش می‌یابد. او به مجموعهٔ تخیلی «Culture» اثر ایین بنکس اشاره کرد تا نمونه‌ای از جامعهٔ پسا‌کمیابی بدون نظام‌های پولی را نشان دهد.

این دیدگاه، که با کلیدواژه‌هایی مانند پسا کمیابی و اقتصاد مبتنی بر انرژی در فضای بحث‌های فناوری و اقتصاد مطرح می‌شود، تصور می‌کند تولید و توزیع کالاها و خدمات به‌قدری خودکار و کارآمد می‌شود که سازوکارهای فعلی تخصیص منابع، از جمله پول فیات، دیگر نقش مرکزی در سازماندهی تبادل و کار نخواهند داشت. این سناریو نیازمند پیشرفت‌های فنی در حوزهٔ هوش مصنوعی، رباتیک، تولید انرژی ارزان و زیرساخت‌های هوشمند شبکه است.

پول ممکن است با پایان کمیابی فرسوده شود

ماسک گفت که در سناریویی که هوش مصنوعی و رباتیک قادر به پاسخگویی به تقاضای گستردهٔ انسانی باشند، «پول دیگر... اهمیتش به‌طرز شدیدی کاهش می‌یابد.» این ایده مبتنی بر مفهوم پسا‌کمیابی است: اگر مسئلهٔ کمیابی کالاها و خدمات توسط اتوماسیون حل شود، مکانیزم‌هایی که امروز برای تخصیص منابع استفاده می‌کنیم، از جمله پول قانونی، نقش مرکزی خود را در سازماندهی نیروی کار و تبادل از دست خواهند داد.

در سطح نظری، پسا‌کمیابی مستلزم کاهش هزینهٔ مرز تولید (marginal cost) به نزدیک صفر در بسیاری از کالاها و خدمات است؛ یعنی وقتی هزینهٔ تولید یک واحد اضافی آن‌قدر پایین می‌آید که عملاً مانع تولید بیشتر نباشد. برای رسیدن به چنین وضعیتی، نیاز به ترکیبی از اتوماسیون صنعتی، شبکه‌های هوشمند توزیع انرژی، ذخیره‌سازی ارزان انرژی، و ساختارهای مدیریتی نوین وجود دارد. بنابراین موضوع تنها تکنولوژی نیست؛ سازمان اجتماعی و سیاست‌گذاری نیز باید با این تغییرات همگام شود.

انرژی به‌عنوان معیار پایدار ارزش

حتی وقتی ماسک افول پول سنتی را مجسم می‌کند، استدلال می‌کند که برخی معیارهای ارزش باقی خواهند ماند. او انرژی را «پول واقعی» خواند و گفت که انرژی تحت فرمان قوانین فیزیک است، نه خواست سیاسی. از دید او، کنترل بر منابع انرژی کارآمد و فراوان به معنای قدرت اقتصادی و لنگر واقعی برای ارزش در دنیای واقعی است.

این چارچوب دیدگاهی از پیوند بین انرژی و ارزش اقتصادی دفاع می‌کند: هرچه یک اقتصاد بتواند انرژی پاک و کم‌هزینه‌تر تولید و ذخیره کند، توانمندی بیشتری برای ایجاد کالاها و خدمات ارزان و پایدار خواهد داشت. در سطح سیاست‌گذاری، این موضوع می‌تواند موجب تمرکز روی سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر، توسعهٔ شبکه‌های هوشمند، و زیرساخت‌های ذخیره‌سازی انرژی شود تا پایهٔ اقتصاد آینده شکل گیرد.

از منظر علمی و مهندسی نیز، توانایی تبدیل، انتقال و ذخیرهٔ انرژی با اتلاف کم، شرط لازم برای اقتصاد مبتنی بر انرژی است. فناوری‌هایی مانند سلول‌های خورشیدی با بازده بالا، توربین‌های بادی کارآمد، باتری‌های با چگالی انرژی بالا و شبکه‌های میکروگرید می‌توانند زمینهٔ لازم برای اقتصاد انرژی‌محور را فراهم کنند.

چرا بیت‌کوین با دیدگاه انرژی‌محور همخوانی دارد

ماسک این رویکرد مبتنی بر انرژی را به بیت‌کوین و اجماع اثبات کار (Proof-of-Work) آن مرتبط کرد. استخراج با اثبات کار نیازمند مصرف قابل‌توجه برق و سخت‌افزار محاسباتی است، که کمیابی دیجیتال را به مصرف انرژی فیزیکی گره می‌زند. طرفداران این دیدگاه استدلال می‌کنند که این پیوند بیت‌کوین را به دارایی دیجیتالی پشتیبانی‌شده با انرژی تبدیل می‌کند که بانک‌های مرکزی نمی‌توانند آن را به‌طور دلخواه گسترش دهند.

در تبیین فنی‌تر، اثبات کار یک هزینهٔ واقعی — مصرف انرژی و سرمایه‌گذاری در ماینینگ‌ریت و سخت‌افزار (مانند ASICها)— را برای تولید بلاک‌های جدید تحمیل می‌کند. این هزینهٔ واقعی، وفق‌دادن ارزش دیجیتال به منابع فیزیکی را ممکن می‌سازد. نکتهٔ کلیدی برای تحلیلگران و سیاست‌گذاران این است که چگونه می‌توان این ارتباط بین انرژی و امنیت شبکه را مدیریت و تنظیم کرد تا هم پایداری محیطی و هم امنیت شبکه حفظ شود.

بحث پیرامون ردپای انرژی بیت‌کوین و مزایا

مصرف انرژی استخراج بیت‌کوین همچنان موضوعی بحث‌برانگیز میان قانون‌گذاران، گروه‌های محیط‌زیستی و جوامع رمزنگاری است. منتقدان به انتشار گازهای گلخانه‌ای و فشار احتمالی بر شبکه‌های برق اشاره می‌کنند، در حالی که حامیان معتقدند استخراج می‌تواند انگیزه‌ای برای توسعهٔ انرژی‌های تجدیدپذیر ایجاد کند و به کارآمدی شبکهٔ برق کمک کند. تأثیر زیست‌محیطی خالص بستگی به ترکیب منابع انرژی ماینرها و نحوهٔ ادغام آن‌ها با شبکه‌های محلی دارد.

برای تحلیل دقیق‌تر، باید عوامل زیر را در نظر گرفت:

  • آمیختۀ انرژی ماینرها: نسبت برق از منابع تجدیدپذیر در مقابل سوخت‌های فسیلی.
  • زمان‌بندی مصرف: آیا استخراج در ساعات مازاد تولید (مانند اوج تولید باد یا خورشید) انجام می‌شود؟
  • تأثیر بر زیرساخت: آیا افزایش تقاضا منجر به سرمایه‌گذاری در شبکه و تولید جدید می‌شود یا باعث بارگذاری بیش از حد خواهد شد؟
  • راندمان سخت‌افزار: نسل‌های جدید ASIC و بهینه‌سازی‌های نرم‌افزاری می‌توانند مصرف انرژی را کاهش دهند.

در برخی مناطق، استخراج‌کنندگان بیت‌کوین با استفاده از انرژی مازاد نیروگاه‌ها یا ایجاد مراکز تولید انرژی در کنار معادن گاز فلِر (flare gas) توانسته‌اند انتشارها را کاهش دهند و اقتصاد تولید انرژی را بهبود بخشند. با این حال، نمونه‌های منفی نیز وجود دارد که در آن استخراج ارزان با سوخت‌های پرکربن همراه بوده و نگرانی‌های زیست‌محیطی را افزایش داده است.

واقعیت عملی و زمان‌بندی هنوز نامشخص است

ماسک زمان‌بندی مشخصی برای گذار به نظام ارزشی مبتنی بر انرژی ارائه نکرد. این استدلال وابسته به پیشرفت‌هایی در هوش مصنوعی و رباتیک است که هنوز رخ نداده‌اند. در آیندهٔ قابل پیش‌بینی، ارزهای فیات، بانک‌ها و سیستم‌های پرداخت سنتی، ستون فقرات تجارت، پس‌انداز و دستمزد باقی خواهند ماند. بیت‌کوین همچنان به‌عنوان یک رمزدارایی قابل معامله و آزمایشگاهی برای ایده‌های پولی جایگاه خود را حفظ می‌کند.

برای تحلیل‌گران اقتصاد فناوری، سوالات عملی عبارت‌اند از: چه زمانی و تحت چه شرایطی هزینهٔ تولید و توزیع کالاها تا حدی کاهش می‌یابد که ساختارهای پولی فعلی قابل بازنگری شوند؟ آیا تغییرات نهادی و قانونی می‌تواند همزمان با پیشرفت‌های فنی رخ دهد؟ و چگونه می‌توان تأثیرات محیط‌زیستی و اجتماعی این انتقال را مدیریت کرد؟ پاسخ به این پرسش‌ها به ترکیبی از شواهد تجربی، آزمایش‌های مقرراتی و سنجش شاخص‌های فنی نیاز دارد.

پیامدها برای سرمایه‌گذاران، ماینرها و سیاست‌گذاران

اگر انرژی به معیار اصلی اقتصاد در آینده‌ای بسیار خودکار تبدیل شود، دارایی‌هایی که با تولید انرژی قابل‌اطمینان و کم‌هزینه مرتبط‌اند ممکن است اهمیت راهبردی پیدا کنند. این موارد می‌تواند شامل منابع تجدیدپذیر، ذخیرهٔ انرژی، شبکه‌های انتقال و همچنین شبکه‌های بلاک‌چینی انرژی‌بر مانند بیت‌کوین باشد. برای سرمایه‌گذاران و ماینرها، متغیرهای کلیدی عبارت‌اند از هزینهٔ انرژی، محیط‌های مقرراتی، و پیشرفت‌های فناوری در سخت‌افزار استخراج و تولید انرژی.

از منظر سیاست‌گذاری، گزینه‌ها شامل تشویق به توسعهٔ انرژی پاک، طراحی چارچوب‌های مالیاتی و مقرراتی برای استخراج، و تسهیل سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های شبکه است. سیاست‌گذاران باید بین اهدافی مانند امنیت انرژی، کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و ایجاد فرصت‌های اقتصادی توازن برقرار کنند.

برای سرمایه‌گذاران، ارزیابی ریسک‌ها باید شامل تحلیل سطح هزینهٔ تولید انرژی (LCOE)، قابلیت‌های ذخیره‌سازی، پایداری تأمین منابع، و سناریوهای قیمت انرژی در بلندمدت باشد. همچنین نقش نوآوری در بهینه‌سازی مصرف انرژی سخت‌افزار استخراج و توسعهٔ الگوریتم‌های سازگار با انرژی نباید دست‌کم گرفته شود.

تمام تصاویر و زیرنویس‌ها از گزارش اصلی همان‌گونه که منتشر شده محفوظ مانده‌اند. این تحلیل تلاش دارد خلاصه‌ای روشن از دیدگاه ماسک دربارهٔ هوش مصنوعی، رباتیک، بیت‌کوین، اثبات کار و گذار احتمالی از پول فیات به معیارهای مبتنی بر انرژی ارائه دهد و در عین حال عدم قطعیت‌های قابل‌توجه دربارهٔ بازه‌های زمانی و تعادل‌های زیست‌محیطی را مورد توجه قرار دهد.

منبع: crypto

ارسال نظر

نظرات

کوینپایل

وااای این ایده هم هیجان‌انگیزه هم ترسناک! اگه قرار باشه انرژی معیار بشه، باید خورشیدی و ذخیره سازی درست شه، وگرنه کلی مشکل پیش میاد :/

دیتاپالس

اگر واقعا هزینهٔ تولید نزدیک صفر بشه، پول کی بی‌معنی میشه؟ نظام اجتماعی و قوانین چطور قراره عوض شن... خیلی سوال دارم، نگرانم، اما کنجکاوم

مطالب مرتبط