7 دقیقه
افت اخیر در بازار رمزارزها این سوال را برای بسیاری از سرمایهگذاران مطرح کرده است: آیا این روند نزولی بالاخره در آستانه کفگذاری قرار گرفته است؟ بعد از هفتهها ضررهای سنگین، چندین شاخص فنی و معیارهای کلی بازار که در گذشته غالباً پیشدرآمد بازگشتها بودهاند، در حال همراستا شدن هستند. در ادامه دادهها را باز میکنیم، معنی این سیگنالها را توضیح میدهیم و محرکهای محتملی را بررسی میکنیم که میتوانند جرقه چرخه صعودی بعدی رمزارزها را بزنند. این تحلیل ترکیبی از دادههای بازار، مفاهیم اقتصاد کلان و ابزارهای تحلیل کمی است که به خواننده تصویری علمیتر و عملیاتیتر از وضعیت فعلی ارائه میدهد.
سیگنالهای تکنیکال پس از فروش سنگین به رنگ سبز چشمک میزنند
بیتکوین تا نزدیکی سطح حمایتی حساس حدود 80,000 دلار تنزل پیدا کرد، در حالی که ارزش بازار تجمعی تمام توکنها به حدود 2.9 تریلیون دلار نزدیک شد. تصویر کوتاهمدت تاریک به نظر میرسد—اکثر آلتکوینهای اصلی در هفتههای اخیر کاهشهای دو رقمی ثبت کردند—با این حال برخی از شاخصهایی که معاملهگران و تحلیلگران کمی با دقت دنبال میکنند، شروع به نمایش نشانههای تسکین کردهاند. در تحلیل تکنیکال، همپوشانی چندین سیگنال مستقل (مانند نوسانپذیری، حجم معاملات و اندیکاتورهای مومنتوم) معمولاً قابل اتکاتر از تکیه بر یک معیار منفرد است. علاوه بر این، بررسی رفتار تاریخی بازار در زمانهایی که شاخصها به سطوح مشابه رسیدهاند، میتواند احتمال سناریوهای معینی را به صورت آماری افزایش دهد؛ هرچند که تضمینی برای تکرار دقیق تاریخ وجود ندارد.
شاخص ترس و طمع: یک سیگنال خلافجریان
یکی از معیارهای قابل توجه، شاخص ترس و طمع (Fear and Greed Index) است که اخیراً تا حداقل سالانه حدود 10 سقوط کرده است. این شاخص احساسات بازار را از ورودیهایی مانند نوسانپذیری، مومنتوم قیمت، تحلیل شبکههای اجتماعی و سایر دادههای مرتبط تجمیع میکند. بهطور تاریخی، قرائتهای شدید در ناحیه «ترس» معمولاً پیش از مراحل ابتدایی رالیها رخ دادهاند؛ دلیل آن این است که ترس شدید میتواند اهرمهای اضافی را از بازار خارج کرده و با ایجاد یک همپاشی (capitulation) فرصت مناسبی برای انباشت دارایی فراهم شود. برای سرمایهگذاران و مدیران سبد، مشاهده شاخص در ناحیه بسیار پایین میتواند به عنوان یک سیگنال ضدجریان (contrarian signal) تلقی شود، اما ترکیب این داده با معیارهایی مانند حجم معاملات، جریان وجوه و open interest برای اتخاذ تصمیمات عملیاتی حیاتی است.
شاخص قدرت نسبی (RSI) و قلمرو بیشفروش
در مقیاس گسترده، شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index یا RSI) برای ارزش بازار کریپتو نزدیک به 24 حرکت میکند—که بهطور قابلتوجهی پایینتر از آستانه سنتی بیشفروش یعنی 30 است. RSI یک اسیلاتور مومنتوم است که در تحلیل سریهای زمانی به کار میرود تا نشان دهد یک دارایی ممکن است بهطور موقت کمارزش یا بیشفروش شده باشد. وقتی یک کلاس دارایی به قلمرو عمیقاً بیشفروش وارد میشود، احتمال آماری بازگشت قیمت بالا میرود، هرچند این موضوع لزوماً به معنی یک بازیابی خطی و سریع نیست. علاوه بر مقدار عددی RSI، شیب تغییرات آن، همگرایی یا واگرایی با قیمت (divergence/convergence) و نحوه واکنش در بازههای زمانی مختلف میتواند اطلاعات بیشتری درباره پایداری یا ضعیف بودن این سیگنالها ارائه کند. به همین دلیل تحلیلگران پیشرفته معمولاً RSI را همراه با اندیکاتورهای حجم، میانگینهای متحرک و ساختار بازار بررسی میکنند تا نرخ خطا را کاهش دهند.

ساختار بازار: اهرمها در حال پاکسازی هستند
یکی دیگر از تحولات ساختاری، کاهش موقعیتهای اهرمی است. Open interest در قراردادهای آتی (فیوچرز) به طور معنیداری کاهش یافته—در حال حاضر نزدیک به 123 میلیارد دلار در مقایسه با قله سالانه بالای 320 میلیارد دلار قرار دارد. لیکوییدیشنهای گسترده از اواسط اکتبر بیش از 40 میلیارد دلار گزارش شدهاند که موقعیتهای بسیار اهرمی و شکننده را از اکوسیستم حذف کرده است. این فرایند پاکسازی اهرم (deleveraging) اغلب قبل از دورههایی از ثبات نسبی بازار رخ میدهد، زیرا بازار پس از خروج نیروهای اهرمی افراطی، کمتر مستعد ایجاد موجهای فروشی فزاینده است.
چرا این موضوع اهمیت دارد؟ کاهش Open interest معمولاً به معنای آن است که بازار کمتر با فروشندگان اجباری شلوغ شده است. این امر ریسک لیکوییدیشنهای آبشاری در زمان نوسانهای شدید را کاهش میدهد و میتواند محیط سالمتری برای کشف قیمت بلندمدت فراهم کند. از نقطهنظر مدیریت ریسک و سرمایهگذاری نهادی، سطوح پایینتر اهرم باعث میشود نهادهای حرفهای با ریسک کمتر وارد بازار شوند یا سیستم سفارشگذاری خود را تدریجیتر انجام دهند؛ زیرا خطر دور تسلسل فروشی که توسط سفارشات نقدشوندگی اهرمی ایجاد میشود کمتر شده است. همچنین باید توجه داشت که کاهش open interest به خودی خود همیشه نشانه بازگشت نیست—این کاهش میتواند ناشی از خروج سرمایهگذاران خرد یا کاهش مشارکت کوتاهمدت نیز باشد—بنابراین ارزیابی جریانهای پول و دادههای میز معاملاتی (order book) مکملِ تحلیل است.
چه چیزی میتواند واقعاً جرقه یک رالی پایدار را روشن کند؟
کفهای تکنیکال معمولاً به یک محرک نیاز دارند تا فاز تجمع یا بازگشت را آغاز کنند. چندین عامل کلان و بخشی میتوانند نقش جرقهزن را ایفا کنند:
- تسهیل سیاست پولی: افزایش احتمال کاهش نرخهای بهره توسط Федераль رزرو (Fed) معمولاً اشتهای ریسک در کلاسهای دارایی مختلف از جمله رمزارزها را تقویت میکند. کاهش نرخ بهره میتواند هزینه فرصت نگهداری داراییهای غیرسودی را پایین آورد و ورود سرمایهگذاران به داراییهای پرریسکتر را تسهیل کند.
- نشانههای افزایش نقدینگی: جهش در عرضه پولِ M2 یا دیگر معیارهای نقدینگی میتواند سوخت لازم برای داراییهای ریسکی فراهم آورد. در بازار کریپتو، افزایش نقدینگی جهانی اغلب با ورود جریانهای جدید سرمایهگذاری و تقاضای بالاتر برای پوشش ریسک یا بازده همراه است.
- تأیید محصولات: ادامه روند تأیید صندوقهای قابل معامله (ETF) مرتبط با آلتکوینها و یا ETFهای بیتکوین در بازارهای جدید میتواند پایه تقاضا را گسترش دهد و جریانهای نهادی را جذب کند. پذیرش محصولات تنظیمشده از سوی نهادهای قانونی اغلب اعتماد سرمایهگذاران سازمانی را افزایش میدهد و نقدشوندگی بازار را بهبود میبخشد.
- فصلپذیری: الگوهای تاریخی مانند رالی «بابا نوئل» در انتهای سال گاهی با آرامتر شدن بازارها و ازسرگیری تمایل به خرید همراه است. این اثرات موسمی نباید به عنوان تنها عامل تکیهای در نظر گرفته شوند، اما میتوانند با سایر محرکها همافزایی ایجاد کنند.
هیچیک از این محرکها تضمینی برای بازیابی سریع ارائه نمیدهند. در فاز اولیه هر بازگشتی انتظار تلاطم را داشته باشید—بازار ممکن است یک کف دو قلو شکل دهد یا مجموعهای از کفهای بالاتر بسازد به جای یک صعود سهموی. همچنین ترکیب محرکها مهم است: مثلاً کاهش نرخ بهره در کنار ورود نقدینگی و تأیید محصولات سرمایهگذاری میتواند اثر تقویتشدهای داشته باشد، در حالی که وقوع تنها یکی از این عوامل ممکن است تأثیر محدودی ایجاد کند.

پیوند دادن دادههای بازار با تحلیل مستحکم
سیگنالهای بازار کریپتو را میتوان مانند یک تلسکوپ پر از نویز تصور کرد: به ابزارهای متعدد نیاز دارید—اندیکاتورهای مومنتوم، Open interest، احساسات اجتماعی—تا بتوانید یک سیگنال قابل اتکا را سهگوشی (triangulate) کنید. تکنیکهای مالی کمی مانند فیلتر سیگنال به نسبت نویز (signal-to-noise)، اعتبارسنجی متقاطع در بازههای زمانی مختلف (cross-validation)، و تحلیل خوشهای نوسان (volatility clustering) به تشخیص جهشهای موقتی از تغییرات ساختاری کمک میکنند. در عمل، یک رویکرد دادهمحور احتمال تفسیر درست آنچه بهنظر میرسد نقطهچرخش بازار باشد را افزایش میدهد. علاوه بر این، ترکیب تحلیل زنجیرهای (on-chain analysis) مانند نرخ رشد آدرسهای فعال، جریان خروجی/ورودی صرافیها، و میزان عرضه در کیفپولهای بلندمدت با تحلیل بازارهای مشتقه میتواند بینشهای عملیتری درباره دوام روند فراهم آورد.
دیدگاه تخصصی
«ما شاهد یک فاز کلاسیک کاهش اهرم هستیم که اغلب پیش از چرخه انباشت رخ میدهد»، دکتر Lena Márquez، تحلیلگر ساختار بازار میگوید. «وقتی Open interest فرو میپاشد و احساسات به ترس افراطی میرسد، موقعیتهای شکننده حذف میشوند و میتواند پایهای مستحکمتر برای ورود بازیگران نهادی ایجاد شود. اما صبر لازم است—بازیابیها احتمالاتیاند، نه قطعی.» این نکته کلیدی است: ورود بازیگران بزرگ معمولاً تدریجی است و به دنبال سیگنالهای کمریسک و زیرساختهای نظارتی و محصولاتی است که نقدشوندگی روان و هزینههای اجرایی قابل قبول فراهم کنند.
برای خوانندگان، برداشت عملگرایانه این است که به ترکیبی از شاخصها توجه کنند تا به جای اتکا به یک معیار منفرد تصمیمگیری کنند. پایش شاخص ترس و طمع، RSI و Open interest قراردادهای آتی در کنار نشانههای کلان مانند هدایتهای فدرال رزرو و تأییدیههای ETF دیدی کاملتر و مبتنی بر شواهد علمی از جهت احتمالی بازار ارائه میدهد. علاوه بر این، مدیریت ریسک فعال—تنظیم اندازه پوزیشن، قرار دادن دستورهای حد ضرر پویا و تنوعبخشی میان استراتژیهای اسپات و مشتقه—میتواند به کاهش آسیبپذیری در دورههای نوسان شدید کمک کند.
منبع: crypto
نظرات
آرمین
تحلیل خوب و دادهمحوره ولی یکم زیادی خوشبینه. کاهش OI مثبته، اما بدون جریان نقدی و تایید ETF صعود محکم بعیده. پوزیشناتون رو خرد کنید، صبر لازمه
کوینپ
واقعا میگن کف رسیده؟ RSI حدود 24 و ترس ۱۰ ه، منطقیه ولی جریان پول و ورود نهادی رو ندیدم... کسی دیتا داره؟
ارسال نظر