8 دقیقه
بررسی وضعیت فعلی بازار سرمایه و عوامل اثرگذار
بازار سرمایه ایران در روزهای اخیر صحنه فشارهای سنگین فروش و خروج مداوم سرمایهها بوده است؛ پدیدهای که بهویژه با تشدید ریسکهای سیاسی و ابهامات اقتصادی داخلی و خارجی شدت یافته است. در حالی که شاخص کل بورس تهران در هفتههای گذشته نوسانات شدید را تجربه کرده و حتی کانالهای مهم حمایتی خود را از دست داده، بازار رمزارزها و صندوقهای سرمایهگذاری مبتنی بر طلا به مناطق جذاب سرمایهگذاری برای معاملهگران تبدل شدهاند.
تصمیمهای ناگهانی سیاستگذاران اقتصادی، نبود شفافیت و بیاعتمادی فعالان بازار به آینده اقتصادی کشور، به همراه شرایط خاص سیاست خارجی ایران، مهمترین محرکهای جاری وضعیت کنونی بورس و دیگر بازارهای مالی بودهاند.
افزایش ریسکهای سیاسی و تاثیر آن بر رفتار معاملهگران
در هفتههای اخیر، اخبار تنشهای منطقهای، تهدیدات ژئوپلیتیکی و احتمال برخوردهای نظامی در منطقه، سایه سنگینی بر کل اقتصاد ایران و بهویژه بازار سهام افکنده است. افزایش تهدیدات کلامی میان ایران و رژیم صهیونیستی، بازار سرمایه را به شدت متلاطم کرده و باعث شده حتی گروههای صادراتمحور و دلاری بورس نیز در مسیر نزولی قرار گیرند.
نبود نشانههای قابل توجه از بازگشت اعتماد عمومی یا ورود پول هوشمند از سوی سرمایهگذاران حقوقی و حقیقی، نشاندهنده عمق نااطمینانی در بازار است. در چنین شرایطی، سرمایهگذاران ترجیح میدهند در حاشیه بمانند و استراتژیهای احتیاطی را دنبال کنند؛ مسئلهای که به کاهش عمق و ارزش معاملات در بازار سهام دامن زده است.
کمرنگ شدن نقش سهامداران خرد و ترجیح بازارهای کمریسک
در هفته جاری، شاهد ورود محسوس نقدینگی به صندوقهای طلا و صندوقهای با درآمد ثابت بودهایم. در نقطه مقابل، خروج چشمگیر پول حقیقی از صنایع مهمی مانند فلزات اساسی، بانکها و پالایشیها ثبت شده است. صندوقهای سهامی و اهرمی که تا پیش از ابهامات اخیر بخشی از جریان ورودی سرمایه را جذب میکردند، حالا با موج سنگین خروج نقدینگی مواجه شدهاند.
ناامیدی فعالان بازار نسبت به رشد کوتاهمدت قیمت سهام، ریسک نقدشوندگی داراییها و تداوم بلاتکلیفی تصمیمات سیاسی – اقتصادی، باعث شده بسیاری از سرمایهگذاران خرد اولویت خود را خرید اوراق درآمد ثابت با سود بالاتر یا سرمایهگذاری در بازار رمزارز و طلا قرار دهند. صندوقهای سرمایهگذاری مبتنی بر طلا، خصوصاً با افزایش قیمت دلار و انتظارات تورمی، به انتخاب ویژهای برای فعالان بازار تبدیل شدهاند.
ریزش شاخصها و افت ارزش معاملات بورس
شاخص کل بورس تهران با افت سنگین در روزهای اخیر، کانالهای مهم حمایتی – از جمله سطح ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار واحد – را از دست داد. همین مسئله، تقویتکننده انتظارات نزولی در میان سهامداران شده و حتی نشانههایی از ریزش شاخص کل به محدوده ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار واحد قابل مشاهده است.
در کنار خروج پول حقیقی و افت شاخصها، ارزش معاملات روزانه نیز به پایینترین سطوح سال جاری بازگشته است. در روز دوشنبه، مجموع ارزش معاملات به حدود ۴ هزار میلیارد تومان کاهش یافت که نسبت به روزهای اوج بازار (با ثبت رکورد بیش از ۳۰ هزار میلیارد تومان)، کاهش فاحشی را نشان میدهد. این وضعیت از زمان شروع موج تازه ریسکهای ژئوپلیتیکی و رکود اقتصادی در کشور بیسابقه بوده است.
صندوقهای درآمد ثابت و طلا؛ پناهگاه داراییهای سرمایهگذاران
بررسی جریان نقدینگی بازار سهام نشان میدهد که در روزهای بحرانی، صندوقهای سرمایهگذاری درآمد ثابت و طلاییها موفق شدهاند بخش عمدهای از پول حقیقی را جذب کنند. گزارشهای رسمی حاکی از ورود حدود ۱ هزار میلیارد تومان به صندوقهای درآمد ثابت و بیش از ۳۰۰ میلیارد تومان به صندوقهای طلا تنها در یک روز معاملاتی است.
بالا رفتن نرخ ارز و موجی از نگرانیهای تورمی، علاوه بر استقبال از بازار رمزارزها، صندوقهای طلا را به عنوان ابزار پوشش ریسک و حفظ ارزش دارایی به صدر توجه معاملهگران برده است. رشد پیوسته ورود پول به این صندوقها طی ۱۴ روز معاملاتی گذشته نشاندهنده استقبال جدی فعالان بازار از این ابزارها میباشد.
بازگشایی سهام لیدر و تأثیر آن بر انتظارات
یکی از عوامل افزاینده ابهامات فعلی، توقف سهم لیدر بازار یعنی «ایرانخودرو» است. تعلیق این نماد تحت عنوان «بررسی شفافسازی ناشر» موجی از بیاعتمادی را میان فعالان بازار ایجاد کرده است. گشایش مجدد این سهم، میتواند سمت و سوی شاخص کل و فضای روانی بازار را تا حد زیادی تعیین کند؛ اما تا زمان عدم شفافیت، دامنه ریسکهای بازار افزایش یافته و سرمایهگذاران به هر پیام و خبر سیاسی واکنشی شدید نشان میدهند.
تجربه حمایتها و بازگشت دوباره بحران اعتماد
با وجود سیاستهای حمایتی کلان و تزریق اعتبارات از سوی سیاستگذاران بورسی، بازار سهام پس از بحران اخیر به جای تداوم رشد، مجدداً وارد روند اصلاحی و رکودی شد. تجربه حمایتی به میزان ۳۳ تا ۳۵ هزار میلیارد تومان در هفتههای گذشته و رشد ۹ روزه شاخصها، نتوانسته دوام چندانی داشته باشد و سهامداران خرد همچنان انگیزه کافی برای ماندگاری را نشان نمیدهند.
از ابتدای هفته جاری، شاخص کل بیش از ۲.۴ درصد و شاخص هموزن نزدیک به ۲.۳ درصد افت داشتهاند. این در حالی است که جریان خروج پول حقیقی برای پنجمین روز متوالی ادامه یافته و به رقم قابل توجه ۶ هزار میلیارد تومان رسیده است. مقایسه با روزهای آغازین امسال نشان میدهد، در میانه موج ابهامات سیاسی و اقتصادی، سهامداران بیشتر به دنبال نقد کردن یا تبدیل دارایی خود به ابزارهای باثباتتر هستند.
آیا رشدهای قبلی بورس از دست میرود؟
پس از سقوط قیمت سهام در دوران جنگ ۱۲ روزه و تعطیلی بازار، با بازگشت تدریجی معاملهگران و حمایتهای مالی، شاخص کل بورس تا حدودی رشد کرد و حتی به سطوح ۲.۷ و ۲.۸ میلیون واحدی رسید. اما دوام نیاورد و نخستین اثرات تداوم نااطمینانی سیاسی و توقف مذاکرات هستهای، باعث بازگشت مجدد شاخص به کانالهای پایینتر شد.
این وضعیت نشان میدهد که هر بار با بازگشت ریسک یا انتشار خبری از تحولات سیاسی و اختلال در معادلات کلان، سرمایهگذاران فوراً اقدام به فروش داراییهای پرریسک خود کرده و اولویت را به بازارهای امنتر میدهند. کارشناسان حتی معتقد هستند چنانچه بحران اعتماد تداوم یابد، احتمال بازگشت شاخص کل به زیر مقطع حمایتی فعلی (۲.۵ میلیون واحد) و آغاز اصلاحات عمیقتر در بسیاری از نمادها وجود دارد.
پشت پرده رکود معاملات و کاهش شفافیت
یکی از ریشههای اصلی افت معاملات، به نقص در شفافیت تصمیمات سازمان بورس، تصمیمات ناگهانی درباره دامنه نوسان نمادها، تغییر در ضریب اعتباری معاملات یا سیاستهای حمایتی غیرشفاف مربوط میشود. این وضعیت مشابه بسیاری از ضعفهای اقتصادی کشور است؛ مقرراتگذاریهای با اهداف کوتاهمدت بدون توجه به پیامدهای بلندمدت، که سرایت آن به بازار سهام باعث بیاعتمادی گسترده سرمایهگذاران شده است.
مداخلههای خارج از قاعده وزارت صنعت، معدن و تجارت در روند قیمتگذاری و خصوصیسازی شرکتها، باز و بسته شدن نمادهای بزرگ بدون اطلاع قبلی، و عملکردهای نظارتی سلیقهای در تایید و ابطال معاملات، بر این فضای کماعتمادی افزوده است.
اثر نرخ بهره بالای بانکی و انتقال منابع به بازار اوراق
حرکت نرخ بهره رسمی بانکها به سمت ۳۷ درصد، در کنار عدم جذابیت بازار سهام، باعث حرکت بخشی از نقدینگی به سمت سرمایهگذاری در اوراق و صندوقهای درآمد ثابت شده است. در تازهترین رویداد، بازار سرمایه نیز در مناقصه اوراق دولت مشارکت کرده و بخشی از رقم اعتبار تزریقشده به بازار از این مسیر مجدداً به دولت بازگشته است.
در همین مدت، بیش از ۲۱ هزار میلیارد تومان پول جدید جذب صندوقهای درآمد ثابت شده است و حتی اوراق تبعی با تضمین سود ۲۰ درصد در شرایط نرخ بهره بالای ۳۴ درصد مورد استقبال قرار نمیگیرد. این روند، نشانهای از کجسلیقگی در سیاستگذاریهای حمایتی از سهامداران خرد و کاهش میل ریسکپذیری آنهاست.
تغییر وزن اقتصاد ایران و آینده بازار سهام
نگاهی به رفتار بازار دلار و طلا، بهویژه پس از افت کوتاهمدت قیمت ارز در پی مذاکرات هستهای، نشان میدهد که انتظار سرمایهگذاران برای فرصتسازی در بازار پول و رمزارزها همچنان بالاست. ورود دوباره حجم عظیمی از نقدینگی به صندوقهای طلا پس از جنگ، و تلاش برای حفظ ارزش سرمایه به واسطه ورود به بازارهای موازی، از مهمترین رویکردهای فعلی فعالان اقتصاد ایران است.
اینکه در شرایط بیثباتی سیاسی و اقتصادی، حمایت از بازار سرمایه کمتر از حمایت از دیگر بازارهای موازی تلقی میشود و حتی خروج ۶ هزار میلیارد تومان طی چند ماه اخیر از صندوقهای طلا پدیدهای کمسابقه نیست. پرسش اینجاست که آیا مرجع سیاستگذاری کلان بورسی برنامهای برای جلب اعتماد و بازگرداندن جریان نقدینگی از بازارهای موازی به بورس تهران دارد یا نه؟
سناریوهای احتمالی پیشروی بازار سرمایه
در شرایط فعلی، چند سناریو پیش روی بازار سرمایه قرار دارد:
- تداوم رکود: در صورت ادامه نااطمینانی سیاسی و اقتصادی، بلاتکلیفی و خروج نقدینگی بیش از پیش شدت خواهد گرفت، شاخصها سطوح حمایتی بیشتری را از دست میدهند و بازار بیشتر به سمت رکود گسترده میل میکند.
- ورود سرمایهگذاران حقوقی: با اعمال بستههای حمایتی جدید و شفافیت در تصمیمات سازمان بورس میتوان برای مدتی اعتماد ایجاد کرد و جریان پول حقوقی را به برخی نمادها بازگرداند و حجم معاملات را افزایش داد.
- اصلاح عمیقتر: اگر حمایت کافی از بازار صورت نگیرد و خبرهای منفی سیاسی ادامه یابد، شاخص کل میتواند به سطوح حمایتی پایینتر سقوط کند و اصلاحات دامنهداری در قیمت اکثر نمادهای فعال بازار رخ دهد.
جمعبندی؛ کلید بقا در بازار سرمایه ایران
با تداوم فضای پرریسک و ابهام در اقتصاد ایران، مدیریت ریسک، عدم هیجان در معاملات و پرهیز از ورود سنگین به بازار سهام در موجهای نزولی، مهمترین کلید بقا برای سرمایهگذاران تلقی میشود. در چنین شرایطی، تحلیل بنیادی نمادها، تنوعبخشی سبد سرمایه و دقت در انتخاب ابزارهای پوشش ریسک (صندوقهای طلا، صندوقهای درآمد ثابت، اوراق و حتی رمزارزها) میتواند تا حد زیادی از خسارتهای احتمالی ناشی از ریزش بازار بکاهد.
بازگشت بازار سرمایه به مدار رشد نیازمند بازسازی اعتماد عمومی و ایجاد شفافیت در سیاستگذاریهای کلان است. در صورت بهبود شرایط سیاسی و اقتصادی و افزایش نقش نظارتی سازمان بورس، امکان بازگشت تدریجی جریان سرمایه به بازار سهام و رونق دوباره معاملات دور از انتظار نیست. اما تا آن زمان، بازار سهام عرصهای برای معاملهگران حرفهای و آگاه باقی خواهد ماند که نگاه بلندمدت، سنجش ریسک و پیگیری تحولات کلان اقتصادی را همزمان مورد توجه قرار میدهند.

نظرات