9 دقیقه
قانون GENIUS که در تابستان تصویب شد، پرسشهای جدیدی درباره آینده سپردههای خرد، نقش بانکها و جایگاه استیبلکوینها در نظام مالی مطرح کرده است. در این مطلب میکوشیم با زبانی روشن و تحلیلی روندهای ممکن را بررسی کنیم، ریسکها و فرصتها را جدا کنیم و نشان دهیم چه سناریوهایی برای سپردهگذاران، بانکها و بازیگران بزرگ فناوری محتمل است.
قانون GENIUS چه میگوید و چه نمیگوید؟
نکته محوری در متن قانون GENIUS محدودیتهایی است که مستقیماً پرداخت سود یا بازده به دارندگان توکنهای استیبلکوین را ممنوع کرده است. این بند به نظر میخواهد از ارائه بازده دستوری توسط صادرکنندگان استیبلکوین جلوگیری کند تا آنها بهعنوان معادل حسابهای سپرده بانکی عمل نکنند. اما متن قانون در مورد شرکتهای واسط، صرافیها یا کسبوکارهای وابسته که میتوانند محصولات شبیه به «بازده» ارائه دهند صراحت کامل ندارد.
گپ قانونی و مسیرهای احتمالی ارائه بازده
این ابهام قانونی فرصتهایی برای سازوکارهای جایگزین ایجاد میکند: صادرکننده ممکن است به جای پرداخت مستقیم سود، با یک پلتفرم همکار قرارداد ببندد تا آن پلتفرم بهصورت «خدماتی» بازدهی برای کاربران فراهم کند. به عبارت دیگر، به دلیل جدا شدن صریح پرداخت مستقیم از مالک توکن، شرکتها ممکن است از طریق قراردادهای مشارکتی، برنامههای تشویقی یا محصولات مرکب بازدهی را به سپردهگذاران منتقل کنند. همین نکته بانکها و نهادهای ناظر را به هشدار واداشته که خواهان بسته شدن این روزنهها هستند.
نمونهای برای فهم بهتر
تصور کنید یک صرافی متمرکز یا سرویس کیفپول دیجیتال، محصولی معرفی کند که در آن کاربر با نگهداری USDC در کیفپول، عملاً وارد یک قرارداد اعتباردهی کوتاهمدت میشود و در ازای آن بازدهی دریافت میکند. صادرکننده استیبلکوین بهطور مستقیم سود نمیدهد، بلکه جریان بازدهی از طریق پلتفرم شریک ایجاد میشود. این همان نوع سازوکاری است که قانون فعلی ممکن است بهوضوح آن را منع نکرده باشد.
چرا این موضوع برای سپردهگذاران خرد اهمیت دارد
برای بسیاری از خانوارها و مصرفکنندگان، تصمیم ساده است: جایی را انتخاب کن که بازدهی بالاتر و دسترسی سریعتر دارد. نرخهای سپرده سنتی هنوز پایین است — میانگین بازده حسابهای پسانداز در آمریکا حدود 0.40% و در اروپا نزدیک 0.25% گزارش شده است — در حالی که در فضای رمزنگاری و پلتفرمهای وامدهی بازدههای معناداری روی استیبلکوینها ارائه میشود.
- پلتفرمهای وامدهی غیرمتمرکز (DeFi) مانند Aave یا Compound و همچنین پلتفرمهای متمرکز میتوانند بازدهیهای چند درصدی یا حتی بالاتر بر استیبلکوینها عرضه کنند.
- ویژگیهایی مانند تسویه فوری، پرداخت 24/7 و قابلیت انتقال بینالمللی با هزینه کمتر، جذابیت این داراییها را افزایش میدهد.
- برای سپردهگذار خرد، اختلاف بین 0.4% و مثلاً 3–4% بازده انگیزه قوی برای انتقال دارایی است، خصوصاً اگر تجربه کاربری ساده و بدون اصطکاک وجود داشته باشد.
بهعنوان نمونه، در زمان نوشتن گزارش، برخی پلتفرمها بازدهی نزدیک به 4% برای USDT و حدود 3.7% برای USDC گزارش میدهند. این اختلافها، در کنار تسهیلات پرداختی، میتواند محرک مهاجرت قابل توجهی از سپردههای بانکی به استیبلکوینها باشد.
نگرانیهای صنعت بانکی و ریسکهای سیستمیک
صنعت بانکی آمریکا و گروههای سیاستگذاری مالی بارها هشدار دادهاند که مهاجرت سریع و گسترده به ابزارهای بازدهده مبتنی بر استیبلکوین ممکن است پایه سپردهای که بانکها برای تأمین وامها و نقدینگی استفاده میکنند را ضعیف کند. وزارت خزانهداری آمریکا در گزارشی تخمین زده است که در صورت پذیرش گسترده، ممکن است حدود 6.6 تریلیون دلار از سیستم بانکی خارج شود — رقمی که نشاندهنده ابعاد بالقوه اختلال است.
پیامدهای اقتصادی احتمالی
اگر سپردهها بهطور ناگهانی و جمعی از بانکها خارج شوند، چند اثر مهم محتمل است:
- کاهش توان بانکها در خلق اعتبار: بانکها از سپردهها برای اعطای وام استفاده میکنند؛ کاهش سپردهها میتواند توان وامدهی را محدود کند.
- افزایش هزینه پول و نرخهای بهره: برای جذب سپردههای از دست رفته، بانکها ممکن است نرخهای بالاتری پرداخت کنند که حاشیه سود خالص آنها را فشرده میکند.
- فشار بر کسبوکارها و خانوارها: کاهش وامدهی یا افزایش هزینه وام میتواند سرمایهگذاری و مصرف را محدود کند و رونق اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد.
بنابراین ناظران نگراناند که مهاجرت سپردهها، بهویژه در دورههای تنش مالی، میتواند شتاب خروج را افزایش دهد و پیامدهای سیستمیکی ایجاد کند که فراتر از بازار رمزنگاری خواهد بود.
بانکها چگونه ممکن است پاسخ دهند؟
برای باقی ماندن در رقابت، بانکها چند گزینه خواهند داشت؛ برخی کوتاهمدت و برخی بلندمدت:
افزایش نرخهای سپرده و رقابت بر سر مشتری
یک واکنش طبیعی افزایش نرخهایی است که به سپردهگذاران پرداخت میشود. این کار میتواند جریان خروجی را کند کند اما به قیمت کاهش حاشیه سود بانکها تمام میشود؛ حاشیهای که برای سلامت سودآوری بلندمدت و پایداری بانک ضروری است.
پذیرش فناوری و عرضه محصولات رمزنگاریشده
بانکها ممکن است خود وارد بازار استیبلکوینها یا محصولات مرتبط شوند: ایجاد یا توزیع استیبلکوین قابلاعتماد، همکاری با پلتفرمهای کریپتو یا ارائه حسابهای تراکنشی با تسویه فوری و تجربه دیجیتال بهتر. این راه باعث میشود بانکها مشتریان را نگه دارند و در عین حال نظارت و انطباق را حفظ کنند.
همکاری با Big Tech
توشار جین و دیگران پیشبینی کردهاند که شرکتهای بزرگ فناوری — مانند Meta، Google یا Apple — به دلیل کانال توزیع عظیم و تجربه کاربری آسان، میتوانند وارد رقابت جذب سپرده شوند. این شرکتها با ارائه ابزارهای پرداخت و نگهداری مبتنی بر استیبلکوین که بازده رقابتی، تسویه فوری و یکپارچگی با اکوسیستم خود را دارند، میتوانند بازی را دگرگون کنند.
Big Tech، ظرفیت بازار و مقیاسپذیری
گزارشها نشان میدهد شرکتهایی مانند Apple، Google، Airbnb و X (توئیتر سابق) بررسیهای داخلی برای ابتکارات استیبلکوین یا راهحلهای پرداخت مبتنی بر بلاکچین داشتهاند تا هزینهها را کاهش دهند یا پرداختهای برونمرزی را سادهتر کنند. ورود یک یا چند شرکت با چنین توزیع و اعتماد مصرفکننده میتواند اعتبار و دسترسی استیبلکوینها را بهسرعت افزایش دهد.
بازار استیبلکوین در حال حاضر حدود 308.3 میلیارد دلار اندازه دارد که تحت سلطه تتر (USDT حدود 177 میلیارد دلار) و Circle (USDC حدود 75.2 میلیارد دلار) است، طبق دادههای CoinGecko. وزارت خزانهداری آمریکا حتی فرض کرده که در صورت ادامه روند فعلی، این بازار میتواند تا سال 2028 تا 2 تریلیون دلار رشد کند — رشدی معادل تقریبی 566%.
پیامدهای مقیاس برای زیرساخت و نوسانات
هرچقدر بازار بزرگتر شود، نیاز به زیرساختهای قابلاتکا بیشتر میشود: جریانهای نقدی، مدیریت ذخایر پشتوانه، نظارت بر ریسک عملیاتی و انطباق با قوانین بینالمللی. همچنین مقیاس بالاتر میتواند نوسانات بازارهای مرتبط را افزایش دهد و در صورت رخدادهای ناگهانی (مثلاً بحران نقدینگی در یکی از بازیگران بزرگ) تأثیرات گستردهتری برجای گذارد.
بازده، نقدینگی و توازن نظارتی
بازدههای بالاتر در استیبلکوینها برای مصرفکننده جذاب است، اما همزمان سوالات مهمی در حوزه نقدینگی و سیاستگذاری ایجاد میکند. سیاستگذاران باید بین تشویق نوآوریهای مالی و حفاظت از ثبات مالی تعادل برقرار کنند. بستن خلأهای قانونی که اجازه میدهد بازده از راههای غیرمستقیم ارائه شود، در کانون این بحثها قرار دارد.
چه معیارهایی باید مورد توجه ناظران باشد؟
- شفافیت پشتوانه استیبلکوینها و کیفیت داراییهای ذخیرهای
- قابلیت تبدیل فوری و میزان نقدشوندگی در شرایط استرس
- ترکیب بازیگران توزیعکننده بازده — چه بخشی از این بازده از طریق بانکها، صرافیها یا شرکتهای فناوری تأمین میشود
- سازوکارهای مدیریت ریسک و برنامههای افتراقی برای حفاظت از سپردهگذاران خرد
تنظیمکنندگان همچنین ممکن است به ابزارهای نظارتی جدیدی نیاز داشته باشند: از گزارشدهی شفافتر و حداقل استانداردهای ذخیره تا محدودیتهایی بر محصولات مرکب که ظاهراً بازده پرداخت میکنند اما در واقع ریسکهای پنهان دارند.
سناریوهای محتمل در 12 تا 36 ماه آینده
اگر متن قانون GENIUS بدون تغییر نگه داشته شود و خلأهای اجرایی بسته نشود، احتمالات زیر محتملتر به نظر میرسند:
- شتاب در آزمایشهای تجاری: پلتفرمهای کریپتو و برخی شرکتهای فینتک محصولات «بازدهی» روی استیبلکوین عرضه میکنند، شاید از طریق مشارکتها با شرکتهای ثالث.
- رقابت شدید برای سپردههای خرد: بانکها شاهد فشار برای افزایش نرخهای پرداختی خواهند بود یا مجبور به عرضه محصولات دیجیتال جدید میشوند.
- ورود بازیگران بزرگ فناوری: در صورت ورود، توزیع و تجربه کاربری میتواند سرعت پذیرش را افزایش دهد.
- فشار نظارتی: درپی رشد بازار، درخواستها برای بستن راههای فرار قانونی و افزایش شفافیت بیشتر خواهد شد.
برای مصرفکنندگان، این تحولات میتواند دسترسی به ابزارهای پرداخت سریعتر و بازدهی بالاتر فراهم آورد، اما در عین حال نیاز به آگاهی درباره ریسکهای نقدینگی، طول قراردادها و کیفیت پشتوانه استیبلکوینها را بیشتر میکند.
چه نکاتی را سپردهگذاران باید در نظر بگیرند؟
- درک کامل محصول: آیا بازده وعدهشده از محل وثیقه شفاف و پایدار تأمین میشود؟
- ریسک نقدشوندگی: در شرایط بحران، آیا میتوانید سرمایه خود را سریع و با قیمتی منصفانه نقد کنید؟
- دستورالعملهای نظارتی: محصول تحت نظارت چه نهادهایی قرار دارد و چه سازوکارهای حمایتی برای مصرفکننده وجود دارد؟
- تنوعبخشی: اختصاص همه سرمایه به یک نوع ابزار دیجیتال یا یک پلتفرم ریسک را افزایش میدهد.
نقش قانونگذاری و سیاستگذاران
پاسخ سیاستگذاران در عمل تعیینکننده مسیر آینده خواهد بود. آنها باید بین دو وظیفه متضاد تعادل برقرار کنند: تشویق نوآوری که میتواند هزینهها را کاهش دهد و خدمات مالی را بهبود بخشد، و محافظت از ثبات مالی و حقوق سپردهگذاران. ابزارهای ممکن شامل موارد زیر است:
- تعریف روشنتر از «پرداخت بازده» و ممنوعیت یا محدودیت ارائه غیرمستقیم بازده توسط اشخاص ثالث.
- ایجاد چارچوبهای گزارشدهی و ذخیره اجباری برای استیبلکوینها تا پشتوانه و نقدشوندگی قابلاعتنایی داشته باشند.
- تنظیم مقررات مصرفکننده برای محصولات دیجیتال با سازوکارهای حمایت از سرمایهگذاران خرد.
در عمل، سیاستگذاری هوشمند و هماهنگ بین حوزههای پولی، بانکی و فناوری اطلاعات میتواند از بروز آشفتگیهای ناخواسته جلوگیری کند و در عین حال فرصتهای مفید فناوری را حفظ نماید.
چرا این موضوع برای شما اهمیت دارد
اگر شما مشتری بانکی هستید یا به داراییهای دیجیتال علاقه دارید، تغییرات پیشرو میتواند تأثیر مستقیم روی هزینههای شما، دسترسی به خدمات پرداخت و بازده سرمایهتان داشته باشد. تصمیمگیری آگاهانه، آشنایی با ریسکها و توجه به شفافیت عرضهکنندگان استیبلکوین مهمتر از همیشه است.
در کوتاهمدت، به احتمال زیاد شاهد رقابت بین بانکها، پلتفرمهای کریپتو و شرکتهای فناوری برای جذب سپردههای خرد خواهیم بود؛ رقابتی که میتواند مزایای قابلتوجهی برای مصرفکننده بههمراه داشته باشد اما در عین حال نیازمند نظارت و تدبیر مناسب است.

نکات پایانی—چه موقع واکنش نشان دهیم؟
اگر در کوتاهمدت نرخ بازده استیبلکوینها بهطور قابلتوجهی بالاتر از نرخهای بانکی بماند و تجربه کاربری بدون اصطکاک عرضه شود، بسیاری از کاربران خرد ممکن است بهتدریج منابع خود را منتقل کنند. اما زمانبندی و مقیاس این تحول به عوامل متعددی بستگی دارد: تصمیمهای اجرایی درباره اجرای قانون GENIUS، واکنش بانکها، ورود یا عدم ورود بازیگران بزرگ فناوری و میزان اطمینان سرمایهگذاران به پایداری پشتوانه استیبلکوینها.
در نهایت، این یک لحظه تصمیمگیری برای سیاستگذاران، بانکها و شرکتهای فناوری است: آیا بازار جدید را کنترل خواهند کرد یا اجازه میدهند نوآوریهای مالی ساختار نظام پرداخت و سپردهگذاری را بازتعریف کند؟ پاسخ به این سوال تعیین میکند که طی چند سال آینده چه نحوی از خدمات مالی برای عموم مردم معمول خواهد شد.
منبع: cointelegraph
ارسال نظر