7 دقیقه
قانون جدید آمریکا راه را برای استیبلکوینها هموار میکند — اما سؤالات تعارض منافع را برمیانگیزد
قانون اخیر که مسیر صدور استیبلکوینهای مورد تأیید ایالاتمتحده را مشخص میکند، از طرفی بهعنوان گامی به سوی روشنتر شدن چارچوبهای تنظیمی و تسهیل پذیرش گستردهتر رمزارزها ستایش شده است. با این حال، منتقدان هشدار میدهند که این لایحه یک خلا قابلتوجه دارد: در متن آن اقدامی برای جلوگیری از کسب منافع مالی رئیسجمهور، اعضای خانواده او یا شرکتهای مرتبط با آنها پیشبینی نشده است. همین نکته بحث درباره تعارض منافع و سلامت سیاستگذاری در حوزه داراییهای دیجیتال را احیا کرده است.
زیر ذرهبین سیاسی و پیامدهای مالی
سِناتورهای مطرحی مانند الیزابت وارن، کریس ون هالن و ران ویدن از ناظران خواستهاند تا قانون را بهطور دقیق بررسی کنند تا امکان سوءاستفاده و معامله درونی مشخص گردد. آنها در اوایل ماه اوت در نامهای به دفتر بازرس ارز (Office of the Comptroller of the Currency) نگرانی خود را درباره ناتوانی لایحه در پرداختن به تعارضات روشن مرتبط با گسترش فعالیتهای کریپتویی خانواده ترامپ اعلام کردند. نمایندگان میگویند اعتماد عمومی به چارچوبهای استیبلکوین منوط به وجود ضوابط شفاف برای جلوگیری از مزیتهای درونخانوادگی و دسترسیهای ویژه است.
منتقدان به تخمینهایی اشاره میکنند که نشان میدهد ثروت مرتبط با کریپتو دونالد ترامپ از زمان ورود او به این بازار در سال 2022 حدود 2.4 میلیارد دلار افزایش یافته است. در همین حال، رئیسجمهور ترامپ و مشاوران خانوادهاش استیبلکوینها را بهعنوان ابزاری برای تقویت نقش بینالمللی دلار تبلیغ میکنند؛ هرچند کارشناسان نسبت به آسیبپذیری دلار در مواجهه با کاهش نرخهای فدرال رزرو و افزایش بدهی ملی هشدار میدهند. این تضاد بین منافع سیاسی و پیامدهای اقتصادی باعث شده سوالاتی درباره انگیزهها و منافع مالی بازیگران مطرح در فرایند قانونگذاری مطرح شود.
پیشبینیهای بازار: چشمانداز خوشبین سیتیگروپ در برابر احتیاط جیپیمورگان
پیشبینی مؤسسات مالی درباره اندازه بازار استیبلکوین بسیار متفاوت است و تحلیلها ارقام دورنمایی کاملاً گوناگون ارائه میدهند. سیتیگروپ پیشبینی نسبتاً جسورانهای دارد و معتقد است پذیرش استیبلکوینها میتواند سرمایه بازار را از حدود 240 میلیارد دلار فعلی به بیش از 2 تریلیون دلار تا سال 2030 برساند. سناریوی پایه این بانک نشان میدهد که عرضه ممکن است به 1.6 تریلیون دلار برسد و در سناریوی خوشبینتر این رقم از 3.7 تریلیون دلار فراتر رود.
سیتیگروپ رشد قابلتوجه را به وضوح مقررات، افزایش مشارکت مؤسسات مالی و گسترش تعامل بخش عمومی نسبت میدهد. بر اساس این دیدگاه، شفافیت قانونی و ورود بازیگران بزرگ میتواند موجب مقیاسپذیری و انسجام بیشتر اکوسیستم استیبلکوینها شود — بهویژه در حوزه پرداختها و زیرساختهای تسویه. بهعلاوه، نقش احتمالی دولت و نهادهای عمومی در اتخاذ یا پشتیبانی از استانداردها میتواند تسهیلکننده پذیرش انبوه باشد.
از سوی دیگر، تحلیل جیپیمورگان محتاطانهتر است و رشد استیبلکوینها را معقولتر برآورد میکند؛ این بانک برآورد کرده است که استیبلکوینها تا حدود 500 میلیارد دلار تا سال 2028 رشد کنند. جیپیمورگان تاکید میکند که استفاده اصلی امروز اکوسیستم هنوز حول تجارت و وثیقهگذاری متمرکز است تا پرداختهای روزمره، و اینکه موانع تکنیکی، نظارتی و عملیاتی میتواند سرعت تبدیل استیبلکوینها به ابزار پرداختی رایج را کند کند.
تفاوت چشماندازها نشاندهنده این نکته است که عامل اصلی رشد نه فقط نوآوری فنی، بلکه چارچوبهای نظارتی، اعتماد عمومی و ادغام با سیستم مالی سنتی خواهد بود. در واقع، سناریوهای متفاوت به ما یادآوری میکنند که مسیر پذیرش استیبلکوین ترکیبی از عوامل اقتصادی، حقوقی و سیاسی است؛ نه صرفاً تقاضای بازار.

اثرات بر بانکها، بازار اوراق قرضه و سامانههای پرداخت
صادرکنندگان استیبلکوین هماکنون مقادیر قابلتوجهی از داراییهای خود را در اوراق قرضه خزانهداری آمریکا نگهداری میکنند — شرکتهایی مانند تتر و چند بازیگر بزرگ دیگر، دهها میلیارد دلار در بدهی دولتی سرمایهگذاری کردهاند. سیتیگروپ هشدار داده است که در صورت رشد سریع بازار، تا پایان دهه این صادرکنندگان ممکن است به برخی از بزرگترین دارندگان اوراق خزانهداری تبدیل شوند؛ تحولی که ساختار بازار بدهی دولتی، عمق بازار و نقدینگی را دگرگون میکند.
بانک همچنین به خطر «جایگزینی سپردهها» اشاره کرده است؛ پدیدهای که در آن استیبلکوینها ممکن است سپردههای بانکهای سنتی را جذب کنند و در نتیجه منابع تأمین مالی و ساختار وامدهی تغییر کند. اگر سپردهها بهطور قابلتوجهی به استیبلکوینها منتقل شوند، بانکها ممکن است برای حفظ نقدینگی و مدیریت نرخ بهره وامها راهحلهای جدیدی را دنبال کنند که پیامدهای پیچیدهای برای ثبات مالی خواهد داشت.
در مقابل، حامیان استیبلکوین استدلال میکنند که این ابزارها میتوانند تا 1 تریلیون دلار حجم پرداخت سالیانه را تا سال 2030 به خود اختصاص دهند؛ موضوعی که میتواند زیرساخت تسویه را متحول کرده، هزینهها و زمان تراکنشهای فرامرزی را کاهش دهد و نوآوری در پرداختهای خرد و کلان را تسریع کند. مانند هر فناوری برهمزن، پیامد نهایی بستگی به همگرایی با مقررات مناسب، پذیرش تجاری و اعتماد عمومی دارد.
مسیر بحث از اینجا به کجا میرود
با پیشروی کنگره و مدیریت یک دولت نسبتاً موافق با نوآوریهای کریپتویی، سیاستگذاران باید میانی را بین تشویق نوآوری، حفظ ثبات پولی و تضمین شفافیت بازارها برقرار کنند. پرسشهایی درباره افرادی که از قواعد جدید منتفع میشوند، موجب افزایش درخواستها برای مقررات سختتر در زمینه تعارض منافع و نیز چارچوبهای نظارتی دقیقتر شده است؛ از جمله الزامات افشا، ممنوعیت معاملات داخلی و محدودیتهایی بر مالکیت مستقیم یا غیرمستقیم داراییهای رمزارزی توسط مقامات بلندپایه و نزدیکان آنها.
برای کاربران رمزارز، نهادهای مالی و ناظران، 12 تا 24 ماه آینده زمان تعیینکنندهای خواهد بود: قوانینی که واضح و قابل اجرا باشند میتوانند زمینه پذیرش انبوه و ایجاد ریلهای پرداخت جدید را فراهم کنند؛ اما عدم قطعیت میتواند بازار را کوچک، متمرکز و پراکنده نگه دارد و مانع تحقق چشماندازهای خوشبینانه شود. تصمیماتی که اکنون گرفته میشود، تعیین خواهد کرد آیا استیبلکوینها به تقویت جایگاه دلار در نظام مالی جهانی و بهبود کارکرد پرداختهای بینالمللی کمک میکنند یا اینکه بهطور عمده ثروت را در اختیار چند بازیگر دارای موقعیت قرار خواهند داد.
علاوه بر جنبههای مالی و نظارتی، باید چشماندازهای جغرافیایی و ژئوپولیتیکی را نیز در نظر گرفت: کشوری که سریعتر چارچوبهای امن و رقابتی برای استیبلکوین طراحی کند، میتواند نقش موثری در تعیین استانداردهای بینالمللی و جریان سرمایههای دیجیتال داشته باشد. بنابراین، فضای سیاستگذاری تنها در داخل مرزها اهمیت ندارد؛ تعاملات بینالمللی، تطابق استانداردها و همکاری فراملی برای مدیریت ریسکهای سیستمیک و مقابله با جرایم مالی نیز حیاتی است.
در نهایت، شفافیت و پاسخگویی کلید کسب اعتماد عمومی هستند. قانونگذاران باید تعادل میان انعطافپذیری برای نوآوری و قاطعیت در جلوگیری از سوءاستفاده را برقرار کنند. بدون این توازن، امکان تبدیل استیبلکوینها به نیرویی قابلاتکا در نظام مالی جهانی کمتر خواهد بود، و در عوض بازار ممکن است به بستری برای تمرکز ثروت و دسترسیهای ویژه تبدیل شود که منافع عمومی را تهدید میکند.
منبع: cryptonews
نظرات