9 دقیقه
مدیر عملیاتی بیتگت: چرا فصل گسترده آلتکوینها در این دوره محتمل نیست
وگار اوسی زاده، مدیر اجرایی عملیاتی پلتفرم Bitget، در گفتوگو با Cointelegraph در رویداد Token2049 در سنگاپور گفت که وقوع یک رالی گسترده در آلتکوینها — همان تجربهای که در آن «همه چیز بالا میرود» — در چرخه فعلی نامحتمل به نظر میرسد. اوسی زاده توضیح داد که پروژههای رمزارزی در این دوره، پیشرفتهای فناوری چشمگیر، عرضههای محصولی گسترده یا روایتهای قانعکنندهای ارائه نکردهاند که بهطور تاریخی باعث چرخش گسترده سرمایه خرد و نهادی به سمت آلتکوینها شده باشد. در عمل، فقدان پیشرفتهای بنیادین و داستانهای قابلفروشیدن برای سرمایهگذاران خرد و بزرگ، مانع شکلگیری یک موج سراسری در قیمت توکنها شده است.
انتظارات فصل آلتکوین در برابر واقعیت بازار
معمولاً «فصل آلتکوین» به دورههایی گفته میشود که توکنهایی بهجز بیتکوین عملکرد بهتری نسبت به BTC دارند، چرا که معاملهگران به دنبال موقعیتهای با نسبت ریسک/سود بالاتر میگردند. اما اوسی زاده معتقد است بازار دیگر در آن فصلهای طولانی و قابلپیشبینی حرکت نمیکند. او میگوید: «من فکر نمیکنم فصل آلتکوین رخ دهد.» توضیح او این است که افزایش سراسری قیمت در صدها یا هزاران توکن بدون یک محرک منطقی نامانوس است. در نبود نوآوریهای معنادار یا پیشرفتهای محصول ملموس، چه دلیلی وجود دارد که قیمتها بهصورت دستهجمعی افزایش یابند؟ همین پرسش باعث میشود انتظار برای یک موج گسترده آلتکوین به استدلال ضعیفی تبدیل شود.
برای درک بهتر، باید توجه کنیم که گذشته بازارهای رمزارز تحتِ تأثیر چند عامل عمده شکل میگرفت: نوآوری تکنولوژیک قابلتوجه، پذیرش گسترده یک محصول یا خدمت مبتنی بر بلاکچین، و روایتهای رسانهای که سرمایهگذاران خرد را به اقدام وادار میکرد. وقتی هیچیک از این عوامل بهطور موازی و هماهنگ وجود ندارد، بازار بهجای یک حرکت همگرا به سمت آلتکوینها، به سمت حرکات پراکنده و وابسته به روایات خاص میگراید.
دینامیک بازار: جدایی بیتکوین و روایتهای متمرکز
یکی از مهمترین موضوعاتی که اوسی زاده برجسته کرد، استقلال روزافزون بیتکوین است. او گفت: «بیتکوین خود یک رالی است؛ تأثیر آن روی باقی بازار تقریباً صفر است.» او اشاره کرد که BTC نه تنها از سهام سنتی جدا شده، بلکه رابطه همبستگیاش با اکثر آلتکوینها نیز کاهش یافته است. معاملهگران مشاهداتی دارند مبنی بر اینکه گاهی بیتکوین سبز است درحالیکه بخش گستردهتری از بازار قرمز است؛ این موضوع نشان میدهد سرمایه بهصورت خودکار از BTC به آلتکوینها جاری نمیشود، همانطور که در سیکلهای قبلی اتفاق میافتاد.
این جدایی یا جداشدگی میتواند به چند دلیل رخ دهد: اول، بیتکوین بهعنوان مخزن ارزش و دارایی رزرو برای بسیاری از سرمایهگذاران نهادی تثبیت شده است؛ دوم، ابزارها و محصولات مالی مبتنی بر بیتکوین (مانند صندوقهای مربوطه یا مشتقات) رشد کردهاند و نقدینگی را حول بیتکوین متمرکز کردهاند؛ و سوم، سرمایهگذاران نهادی ترجیح میدهند با داراییهایی که گذشته تاریخی و نقدینگی بالاتری دارند کار کنند. نتیجه این میشود که روندهای قیمتی بیتکوین میتوانند مستقل از بخشهای مختلف آلتکوینها حرکت کنند.
رالیهای مبتنی بر روایت جایگزین فصلهای سراسری میشوند
او سی زاده پیشبینی میکند که بهجای فصلهای گسترده، شاهد رالیهای کوتاهتر و متمرکزتری خواهیم بود که به روایتهای مشخص وابستهاند. برای مثال، اگر داراییهای دنیای واقعی (Real-World Assets یا RWA) تبدیل به موضوع داغی شوند، دستهای از توکنهای مرتبط با RWA ممکن است رشد کنند — اما این رشد لزوماً به بخشهای نامرتبط سرایت نمیکند. این قطعهبندی بازار بدان معناست که رالیها بیشتر بخشمحور خواهند بود و پروژههایی که با روایت غالب همسو هستند از آن نفع میبرند.
نمونههای عملی از این پدیده را در گذشته هم دیدهایم: در دورههایی که دیفای یا NFTها روایت غالب بودند، سرمایه به سمت توکنهای آن بخشها متمرکز شد و پروژههای دیگر بدون ارتباط مستقیم با آن روایت رشد قابلتوجهی نشان ندادند. در بازار فعلی، انتظار میرود همین الگو با تقسیمبندیهای مختلفی مانند زیرساختهای لایه دوم، پروژههای RWA، راهحلهای خصوصیسازی داده یا ابزارهای مالی مبتنی بر زنجیره تکرار شود. بنابراین شناخت روایتهای در حال شکلگیری و توانایی تحلیل زنجیره ارزش در هر بخش برای معاملهگران و سرمایهگذاران اهمیت بیشتری یافته است.

وگار اوسی زاده در حال سخنرانی روی صحنه رویداد Taipei Blockchain Week در سپتامبر
موانع ساختاری برای رشد پایدار قیمت توکنها
او استدلال میکند که یک مشکل عمیقتر در ساختار بازار و افقهای زمانی سرمایهگذاران نهفته است. سرمایهگذاران رمزارز معمولاً در چرخههای کوتاهمدت عمل میکنند و انتظار بازده سریع دارند. او سی زاده این موضوع را با شرکتهای سنتی مقایسه کرد: آمازون بیش از یک دهه طول کشید تا به سودآوری برسد، درحالیکه سرمایهگذاران رمزارز اغلب انتظار دارند پروژههای توکنی شده در عرض چند ماه علائم واضحی از سودآوری یا رشد نشان دهند. این عدم تطابق در افق زمانی فشار زیادی بر بنیانگذاران و اقتصاد توکنها وارد میکند و میتواند منجر به تصمیمات کوتاهمدت زیانده شود.
برای مثال، تیمهایی که تحت فشار نقدینگی سریع قرار دارند ممکن است توکنها را در بازار عرضه کنند یا مدلهای توکنومیک نامتعادلی طراحی کنند که در کوتاهمدت قیمت را بالا ببرد اما در بلندمدت سازوکارهای تشویقی مناسب برای نگهداری ارزش ایجاد نکند. این وضعیت بهویژه زمانی مشکلساز میشود که بازار عمومی یا سرمایهگذاران خرد بخش قابلتوجهی از عرضه اولیه را در اختیار بگیرند و در مراحل بعدی با فروش خود موجب کاهش شدید قیمت شوند.
توزیع توکن و سلامت بازار
یک مسئله ساختاری دیگر مربوط به نقدینگی و توزیع توکنهاست. در سرمایهگذاری سنتی، برندگان اولیه معمولاً سهام خود را به سرمایهگذاران نهادی دیگر میفروشند که به شرکت اجازه میدهد زمان طولانیتری برای توسعه داشته باشد. اما در فضای رمزارز، توکنها معمولاً زود وارد بازار میشوند و برای معاملهگران خرد قابلدسترس میشوند. او سی زاده هشدار داد که توکنها بهعنوان محصولاتی جداگانه تلقی میشوند؛ اگر قیمت یک توکن بهسمت صفر سقوط کند، پروژه زیرین عملاً میتواند از بین برود، زیرا بازگرداندن اعتماد بازار بسیار دشوار است.
این مشکل چند بعد دارد: اولاً، توزیع اولیه نامتعادل میتواند باعث شود که درصد بالایی از عرضه در اختیار آدرسهای اندکی باشد که فروشهای دستهجمعی را تسهیل میکنند. ثانیاً، فقدان ابزارهای سرمایهگذاری ثابتی که نقدینگی را در بازار نگه دارد و از نوسانات شدید جلوگیری کند، سلامت بازار را تضعیف میکند. ثالثاً، اطلاعات ناکافی در مورد استخدامها، مسیر توسعه محصول و استفاده واقعی از توکن باعث میشود سرمایهگذاران نتوانند برآورد دقیقی از ارزش بلندمدت داشته باشند.
برای بهبود این ساختار، برخی پیشنهادات شامل دورههای قفل طولانیتر برای توزیعکنندگان اولیه، طراحی بهتر مشوقها برای کاربران واقعی و ایجاد بازارهای ثانویه با عمق بیشتر و مکانیزمهای کشف قیمت شفافتر است. همچنین، افزایش گزارشدهی و شفافیت در مورد پیشرفت فنی و استفاده واقعی از توکن میتواند به بازسازی اعتماد کمک کند.
مشاوره پرتفوی: ابتدا بیتکوین، سپس آلتکوینها
با توجه به این دینامیکها، بسیاری از فعالان بازار اکنون به تازهواردان توصیه میکنند که ابتدا بر بیتکوین تمرکز کنند تا اینکه داراییهای خود را بین بیتکوین و اتریوم یا مجموعه گستردهای از آلتکوینها تقسیم کنند. او سی زاده گفت: «حالا دیگر کسی به شما نمیگوید بیتکوین و اتریوم — همه به شما میگویند فقط بیتکوین.» اگرچه اتر در دورههای اخیر پایداری قیمتی بیشتری نشان داده است، رالی مداوم بیتکوین و رسیدن آن به سقفهای جدید باعث شده انگیزه فوری برای بسیاری از سرمایهگذاران جهت خرید ETH کاهش یابد.
این توصیه مبتنی بر چند عامل است: بیتکوین همچنان بیشترین نقدینگی را دارد، بیشترین پوشش رسانهای و نهادی را به خود جلب کرده و برای بسیاری نمادی از ریسک کمتر نسبت به آلتکوینهاست. سرمایهگذاران محافظهکار یا تازهوارد که بهدنبال قرار گرفتن در معرض بازار رمزارز هستند، ممکن است با نگهداری درصد بالاتری از بیتکوین در پرتفوی خود نسبت به آلتکوینها، ریسک کلی را کاهش دهند.
دامنه تسلط بازار و موقعیتیابی
دادهها نیز نشاندهنده گرایش به تخصیصهای متمرکزتر حول بیتکوین است. تسلط بازار بیتکوین در حال حاضر نزدیک به 58٪ قرار دارد، که از اوج 12 ماهه 65٪ کاهش یافته است، در حالی که سهم اتر به حدود 12٪ رسیده که نسبت به کفهای چندساله اوایل سال جاری رشد کرده است. این ارقام نشان میدهد که حتی با نوسانات تسلط، تمرکز سرمایه در اطراف داراییهای اصلی یک روند مرکزی باقی مانده است.
تحلیل این ارقام به سرمایهگذاران کمک میکند تا درک کنند که چگونه سرمایه بازار بین داراییها تقسیم میشود و کجا فرصتهای نسبی وجود دارد. برای مثال، افزایش نسبی سهم اتر ممکن است نشاندهنده رشد استفاده از دیفای یا محصولات مبتنی بر اتریوم باشد، درحالیکه افزایش مداوم تسلط بیتکوین میتواند نشاندهنده تقویت نقش آن بهعنوان ذخیره ارزش یا دارایی امن باشد.
پیامدها برای معاملهگران، توسعهدهندگان و سرمایهگذاران
برای معاملهگران، نکته اصلی این است که به روایتها و مومنتوم بخشها توجه کنند نه اینکه انتظار یک جهش همزمان در کل دنیای آلتکوین را داشته باشند. شناسایی شاخصهای کلیدی هر روایت — مانند میزان پذیرش محصول، مشارکت توسعهدهندگان، و حجم تراکنشهای مرتبط — به معاملهگران کمک میکند فرصتهای کوتاهمدت و میانمدت را بهتر تشخیص دهند.
برای توسعهدهندگان و تیمهای توکنی، پیام روشن است: روی توسعه محصول پایدار، نقشه راه شفاف و توکنومیکس بلندمدت تمرکز کنید که از فروپاشی زودهنگام جلوگیری کند. ارائه شواهد ملموس از کاربرد، جذب کاربران واقعی و ایجاد مکانیزمهایی که کاربران را به نگهداری و استفاده از توکن تشویق کند، از عوامل حیاتی برای موفقیت است. این شامل انتشار دادههای استفاده واقعی، شراکتهای استراتژیک و برنامههای روشن برای مقیاسپذیری است.
برای سرمایهگذاران، دیدگاه او سی زاده توصیه میکند که در معرض آلتکوینها محتاط باشند و اولویت را به داراییهایی بدهند که بنیادهای قویتر، کاربرد واقعی یا مسیرهای اثباتشده برای پذیرش دارند. قرار گرفتن در موقعیتهایی که بهصورت تحقیقمحور انتخاب شدهاند و تمرکز بر پروژههایی که پیشرفت فنی و موارد استفاده روشن دارند، نسبت به شرطبندیهای پراکنده روی بسیاری از توکنهای بدون پشتوانه یا روایت، ریسک کمتر و بازده بالقوه معقولتری خواهد داشت.
در بازاری که به سمت تقسیمبندی رالیها و چرخههای کوتاهتر حرکت میکند، شرطبندیهای بیتمایز روی یک فصل آلتکوین گسترده میتواند استراتژی پرریسکی باشد. چشمانداز فعلی بازار به نفع موقعیتهای متمرکز، مبتنی بر تحقیق و متکی بر پیشرفت فنی واقعی و موارد استفاده دایمی است. در نتیجه، سرمایهگذاران و تیمها باید انتظار داشته باشند که موفقیت در این محیط نیازمند شواهد مستمر از کشش بازار، تطبیق محصول با نیازها و ثبات در سیاستهای توکنی باشد.
منبع: cointelegraph
ارسال نظر