8 دقیقه
تحلیلگر ویلی وو هشدار درباره محرک جدید بازار نزولی کریپتو
ویلی وو، تحلیلگر برجسته آنچین، هشدار داده است که احتمالاً عامل بعدی ایجاد بازار نزولی در بازار ارزهای دیجیتال تنها مربوط به مکانیزمهای شناختهشده بیتکوین نخواهد بود؛ بلکه ممکن است از یک رکود گستردهتر در چرخه کسبوکار (business cycle) ناشی شود — نوع رکودی که در سالهای 2001 و 2008 بازارهای جهانی را تحتتأثیر قرار داد. تحلیل او نشان میدهد که بازار ممکن است با یک شوک نقدینگی روبهرو شود که عملکرد بیتکوین و سایر داراییهای دیجیتال را در دوران انقباض اقتصادی سیستمی به آزمایش خواهد گذاشت. این هشدار توجه سرمایهگذاران، معاملهگران و ناظران بازار را به اهمیت همبستگیهای ماکرو با بازار کریپتو جلب میکند و نیاز به پایش شاخصهای کلان مانند M2، اسپردهای اعتباری و وضعیت بازار پول را پررنگتر میسازد.
دو چرخهای که حرکات گذشته کریپتو را شکل دادند
تاریخچه قیمتهای ارزهای دیجیتال نشان میدهد که حرکتها اغلب تحت تأثیر دو چرخه همپوشان قرار داشتهاند: رویدادهای هاوینگ بیتکوین که تقریباً هر چهار سال یکبار اتفاق میافتد و تغییرات در عرضه پول گسترده جهانی (M2). چرخههای هاوینگ از سمت عرضه بر بیتکوین اثر گذاشته و نرخ تولید سکههای جدید را کاهش میدهند؛ این مکانیزم عرضهای میتواند فشار صعودی بر قیمت ایجاد کند، بهخصوص در شرایطی که تقاضا ثابت یا افزایشی باشد. از سوی دیگر، تغییرات M2 که غالباً تحتتأثیر سیاستهای بانکهای مرکزی قرار دارد، سطح نقدینگی در بازارها را تغییر میدهد و بر اشتیاق ریسکپذیری سرمایهگذاران تأثیر میگذارد. وقتی M2 رشد میکند، معمولاً فضای بیشتری برای داراییهای پرریسک مانند رمزارزها فراهم میشود؛ و بالعکس، انقباض در M2 میتواند فشار نزولی بر قیمتها وارد کند. در بازههای زمانی مختلف این دو عامل به صورت ترکیبی یا جداگانه بر قیمت بیتکوین و دیگر توکنها اثر گذاشتهاند و شناخت تعامل میان هاوینگ و روندهای پولی برای درک چرخههای قیمتی بازار ضروری است.
ورود چرخه کسبوکار
وُو استدلال میکند که بازار نزولی بعدی ممکن است بیش از آنکه صرفاً از هاوینگ یا نوسانات M2 ناشی شود، توسط یک رکود سنتی چرخه کسبوکار شکل بگیرد. رکودهای چرخهای اقتصادی ـ که با کاهش تولید ناخالص داخلی، افزایش بیکاری، کاهش مصرف، و کاهش فعالیت صنعتی شناخته میشوند ـ میتوانند به سرعت نقدینگی را از داراییهای پرریسک خارج کنند و فشار فروش گستردهای ایجاد نمایند. چنین فرایندی معمولاً شامل اسکویی از کاهش اهرمها (deleveraging)، فشردهشدن شرایط اعتباری و کندی در جریان سرمایهگذاری است. تجربههای تاریخی مانند رکودهای 2001 و 2008 نشان میدهد که شوکهای سیستمی میتوانند جریانهای نقدی و اعتبار را بهسرعت قطع کنند و بازارها را به سمتی ببرند که داراییهای با نقدشوندگی کمتر یا با ماهیت ریسکپذیر به شدت افت کنند. از آنجا که بازارهای کریپتو بهمراتب جوانتر و در برخی موارد نقدشوندهتر یا بالعکس کمتر نقدشونده از بازار سهام هستند، سؤال کلیدی این است که در صورت تکرار چنین رکودی، داراییهایی مانند بیتکوین چگونه رفتار خواهند کرد: آیا همچون سهام فناوری رشدمحور سقوط خواهند کرد یا همانند طلا بهعنوان ذخیره ارزش نسبی عمل خواهند نمود؟

چرخههای اقتصادی و رکودهای تاریخی
چرایی اهمیت رکود چرخه کسبوکار برای بیتکوین و کریپتو
در یک رکود ناشی از چرخه کسبوکار، نقدینگی بهواسطه تنگتر شدن شرایط اعتباری و تلاش سرمایهگذاران نهادی و خرد برای کاهش ریسک (de-risking) کاهش مییابد. این فضا میتواند به تغییر الگوهای همبستگی میان کلاسهای دارایی منجر شود؛ مثلاً داراییهایی که تا پیش از این نسبتاً مستقل از بازار سهام عمل میکردند ممکن است در شرایط بحران همبستگی بالاتری با سهام پیدا کنند. سوالی که وو مطرح میکند این است که اگر رکودی عمیق رخ دهد، آیا بیتکوین رفتار سهام رشدمحور را تکرار خواهد کرد و همراستا با بازار سهام سقوط خواهد داشت یا اینکه نقش «پناهگاه» (store of value) را بازی خواهد کرد و مانند طلا نسبتی از ارزش خود را حفظ میکند؟ برای پاسخ به این سوال لازم است شاخصهای نقدینگی و جریانهای آنچین و آفچین را با هم بررسی کنیم: موجودی بکتها (exchange reserves)، ورود و خروج سرمایه از صرافیها، عرضه استیبلکوینها، حجم معاملات مشتقات، و معیارهایی مانند MVRV و realized cap میتوانند سیگنالهایی در مورد فشار فروش یا انباشت نشان دهند. همچنین بررسی شاخصهای کلان مانند منحنی بازده (term spread)، اسپردهای اوراق بدهی با ریسک بالا (high-yield spreads)، و نرخهای بهره سیاستی بانکهای مرکزی، بینشهای مهمی در مورد شرایط اعتبار و تمایل بازار به ریسک ارائه میدهد. در نهایت، ترکیبِ تحلیل آنچین با تجزیهوتحلیل ماکرو به سرمایهگذاران امکان میدهد تا سناریوهای محتمل را بهتر مدلسازی کنند و راهبردهای محافظتی مناسب را در نظر بگیرند.
درسهایی از 2001 و 2008
فروریزش داتکام در سال 2001 موجب نزول طولانیمدت در قیمت سهام فناوری شد؛ شرکتهایی که قبل از آن با ارزشگذاریهای بسیار بالا پذیرفته شده بودند، یکی پس از دیگری ارزش خود را از دست دادند و موجی از تعدیلموقعیتها (position unwinding) و کاهش اهرم در بازار ایجاد شد. در بحران مالی 2008، انقباض شدید اعتبار و ریزش سریع بازارهای سهام و اوراق باعث شد که دسترسی به نقدینگی بهشدت محدود شود و بسیاری از نهادها مجبور به فروش داراییها برای بازپرداخت بدهی یا حفظ نسبت سرمایه شوند. هر دو رخداد نشان دادند که شوکهای سیستمیک چگونه میتوانند بهسرعت فشارهای فروش را تشدید و نقدینگی را فشرده کنند؛ این نیروها در بازار کریپتو، با توجه به ساختار خاص این بازار (از جمله درجه بالای اهرم در برخی صرافیها، استفاده از بازارهای مشتقه، و تیکآپهای نقدینگی در استیبلکوینها)، میتوانند تأثیرات بسیار شدیدی داشته باشند. تجربه تاریخی به ما میآموزد که در زمانهای بحران، کاهش اعتماد به سیستم مالی و افزایش نیاز به نقدینگی باعث میشود که داراییهای پرتراکم ریسک اولین قربانیان فشار فروش جمعی باشند.
پایش سیگنالهای رکود و نقدینگی
دفتر ملی تحقیقات اقتصادی ایالات متحده (NBER) از مجموعهای از شاخصها مانند اشتغال، درآمد شخصی، تولیدات صنعتی و فروش خردهفروشی برای شناسایی شروع و پایان رکودها استفاده میکند. اگرچه در اوایل 2020 بهدلیل پاندمی کرونا رکود کوتاهی رخ داد، دادههای کنونی در سطح جهانی نشاندهندهٔ آغاز یک رکود بلندمدت قریبالوقوع نیستند؛ اما ریسکها همچنان در سطح بالاتری قرار دارند. فاکتورهایی مانند افزایش تعرفههای تجاری، کند شدن چشمانداز رشد اقتصادی جهانی، و سیاستهای پولی انقباضی میتوانند ضعف اقتصادی را تا سال 2026 طولانی کنند و ریسک نزولی برای بازارهای کریپتو را افزایش دهند. برای پایش زندهٔ ریسک رکودی و فشار نقدینگی، تحلیلگران معمولاً موارد زیر را دنبال میکنند: منحنی بازده (بهویژه اختلاف میان بازده اوراق دهساله و سهماهه)، اسپرد بین اوراق با ریسک و بدون ریسک، شاخصهای جریان سرمایه در بازارهای مشتقه کریپتو، تغییر در موجودی صرافیها، عرضه و تقاضای استیبلکوینها، و مسیر M2 در اقتصادهای کلیدی. همچنین شاخصهای آنچین مانند نرخ خرجشدن آدرسها (active addresses)، جریان ورودی/خروجی به صرافیها، و حجم قراردادهای اختیار و فیوچر میتوانند پیشنمایشی از فشار فروش احتمالی یا تجمع سرمایه باشند. ترکیب این مجموعهٔ سیگنالهای آنچین و آفچین، بهخصوص در دوران عدم قطعیت ماکرو، برای مدیریت ریسک و تصمیمگیری سرمایهگذاری حیاتی است.
پیامدها برای معاملهگران، سرمایهگذاران و بخش بلاکچین
کریپتو در خلأ معامله نمیشود؛ بازارهای سفتهبازانه معمولاً انتظارات نسبت به شرایط آینده را قیمتگذاری میکنند—از روندهای M2 و چرخههای هاوینگ گرفته تا سلامت اقتصاد کلان. به همین دلیل، بازیگران بازار باید شاخصهای نقدینگی، اسپردهای اعتباری و دادههای کلان را همراه با سیگنالهای آنچین رصد کنند. برای معاملهگران کوتاهمدت، افزایش نظارت بر معیارهای نقدینگی و نوسان، مدیریت لوریج و استفاده از ابزارهای محافظتی مانند آپشنها و استراتژیهای هجینگ ضروری است تا در مواجهه با موجهای ناگهانی فروش،’exposition را محدود کنند. سرمایهگذاران طولانیمدت نیز باید سناریوهای احتمالی را مدلسازی کنند: آیا قیمت فعلی بیتکوین نشانگر آن است که نقطه اوج بازار جهانی قبلاً در قیمتها منعکس شده و بازار منتظر بازگشت به روند بنیادین است، یا اینکه بیتکوین باید خود را بهطور معنادار با متغیرهای ماکرو تعدیل کند؟ اگر سناریوی وو محقق شود و رکودی جهانی رخ دهد، دو مسیر کلی ممکن است رخ دهد — یکی که در آن بیتکوین با بازار سهام همگرا شده و افت قابلتوجهی را تجربه میکند، و دیگری که بیتکوین بهعنوان یک ذخیره ارزش نسبی عمل میکند و افت کمتری را نشان میدهد؛ احتمال اینکه ترکیبی از این دو مسیر بسته به شدت و ماهیت رکود روی دهد نیز وجود دارد.
برای بخش بلاکچین و پروژههای اکوسیستم، رکود چرخهای میتواند دورهای سخت باشد: کاهش سرمایهگذاری خطرپذیر، کندی در پذیرش محصولات جدید و کاهش بودجه عملیاتی پروژهها از پیامدهای محتمل است. در چنین شرایطی، پروژههایی که دارای مزیت رقابتی واضح، مدل درآمدی پایدار، و تیم مدیریت مالی قوی هستند، شانس بیشتری برای دوام خواهند داشت. در مقابل، پروژههای وابسته به جذب سرمایه مداوم یا نوسانگیری از بازارهای مشتقه ممکن است در معرض خطر بیشتری قرار بگیرند.
چند توصیه عملی برای فعالان بازار:
- تنوعبخشی به پرتفوی و توجه به داراییهای با نقدشوندگی بالا.
- پایش منظم شاخصهای نقدینگی آنچین مانند موجودی صرافیها و جریان استیبلکوینها.
- مدیریت لوریج و استفاده از ابزارهای پوشش ریسک برای معاملهگران اهرمی.
- ارزیابی سناریوهای ماکرو و آمادهسازی برای بازنگری در تخصیص داراییها در صورت تشدید رکود اقتصادی.
- تمرکز روی پروژههای بلاکچین با معیارهای اقتصادی و تیمهای باثبات برای سرمایهگذاری بلندمدت.
در مجموع، بازار رمزارزها بهطور فزایندهای تحتتأثیر عوامل ماکرو قرار گرفته و ترکیب تحلیل آنچین با شاخصهای اقتصاد کلان برای درک بهتر ریسکها و فرصتها ضروری است. هشدار ویلی وو این نکته را برجسته میکند که سرمایهگذاران نباید تنها به چرخههای داخلی بازار کریپتو مانند هاوینگ اتکا کنند، بلکه باید چشمانداز گستردهتری شامل چرخههای کسبوکار و سیاستهای پولی را نیز در تصمیمگیریهای خود لحاظ کنند.
منبع: cointelegraph
ارسال نظر