9 دقیقه
صدرنشینی صادرکنندگان استیبلکوین در درآمد پروتکلهای کریپتو
صادرکنندگان استیبلکوین همچنان بخش عمدهای از درآمد پروتکلهای کریپتو را در اختیار دارند و بطور مداوم بین تقریباً ۶۰٪ تا ۷۵٪ از درآمد روزانه در دستههای اصلی مانند پلتفرمهای وامدهی، صرافیهای غیرمتمرکز (DEX)، موقعیتهای بدهی تحت وثیقه (CDP) و زیرساخت بلاکچین را شکل میدهند. به عنوان سودآورترین بخش در اکوسیستم رمزنگاری، استیبلکوینها به معاملهگران، صرافیها و پروتکلهای دیفای یک واسطه تبادل قابل اعتماد و دارایی وثیقهای قابل پیشبینی ارائه میکنند که نقش اساسی در نقدینگی و عملکرد بازار ایفا میکند.
نقش اقتصادی و دلایل برتری
اهمیت استیبلکوینها فراتر از صرفاً حفظ ثبات قیمت است؛ آنها به عنوان واحدی از حساب، واسطه پرداخت و ابزار ذخیره ارزش موقتی برای بازیگران اکوسیستم عمل میکنند. پروتکلها و بازارسازها از استیبلکوینها برای تسهیل معاملات، کاهش اصطکاک بین داراییهای دیجیتال و فیات، و تسویه سریع استفاده میکنند. همین استفاده گسترده باعث میشود مدیریت ذخایر پشت این توکنها — و بازده حاصل از آن — یک منبع درآمد کلیدی برای صادرکنندگان باشد.
انواع استیبلکوین و تفاوتهای ساختاری
برای درک بهتر اینکه چرا صادرکنندگان درآمدزایی بالایی دارند، باید انواع استیبلکوینها را بررسی کرد: استیبلکوینهای با پشتوانه فیات (مثل USDT و USDC)، استیبلکوینهای با پشتوانه کریپتو (که اغلب از وثیقههای بیش از حد استفاده میکنند) و مدلهای الگوریتمی یا ترکیبی (synthetic) که بازده یا همبستگی با دارایی پایه را شبیهسازی میکنند. هر مدل ساختاری، چالشها و فرصتهای متفاوتی در مدیریت ذخایر، شفافیت و انطباق حقوقی ایجاد میکند که بر درآمد عملیاتی و ریسک صادرکننده اثر میگذارد.
چگونه صادرکنندگان ارزش استخراج میکنند
مدل کسبوکار و مدیریت ذخایر
مدل کسبوکار اصلی برای بزرگترین صادرکنندگان استیبلکوین حول سرمایهگذاری ذخایر در ابزارهای کمریسک با بازده، معمولاً اوراق قرضه خزانهداری آمریکا و معادلهای نقدی، میچرخد و سپس بهره بهدستآمده را حفظ میکنند. شرکتهایی مانند تتر (Tether) و Circle مجموعههای بزرگی از ذخایر را مدیریت میکنند و فاصله بین بازده داراییهای پشتیبان و هزینههای عملیاتی صدور و مدیریت توکن را بهعنوان سود ثبت میکنند. بازده این ذخایر، به همراه کارمزدهای تراکنش و خدمات مرتبط، منبع اصلی درآمد صادرکنندگان است.
در عمل، مدیریت ذخایر شامل متنوعسازی بین نقدینگی فوری و داراییهای با بازده نسبتاً بالا، حفظ خطوط اعتباری و قراردادی برای نقدشوندگی، و پیادهسازی سیاستهای حسابداری و گزارشدهی است. شفافیت در صورتهای مالی و دسترسی به حسابرسیهای مستقل میتواند تاثیر مستقیمی بر اعتماد بازار و در نتیجه هزینه جذب و نگهداری داراییهای کاربران داشته باشد.
مثالهای عددی و سازوکار اسپرد
سازوکار اقتصادی معمولاً به این صورت است که بازده اوراق خزانهداری یا اوراق تجاری (commercial paper) به عنوان بازده پایه ذخایر شناخته میشود. صادرکننده این بازده را دریافت کرده و پس از کسر هزینههای عملیاتی، ذخایر نقدی و احتمالاتی برای کسورات، باقیمانده را بهعنوان سود گزارش میدهد. برای نمونه، مدیریت شرکت تتر اعلام کرده است که برای یک سال حدود ۱۵ میلیارد دلار سود پیشبینی کرده و حاشیه سودی به مراتب بالا گزارش داده است؛ ارقامی که نشاندهنده این است که بازده ذخایر و مقیاس توکنها چگونه میتواند به سودآوری قابلتوجهی منجر شود.
البته تفاوتهای عملیاتی بین صادرکنندگان وجود دارد: برخی هزینههای زیرساخت شبکه، نگهداری حسابها، بیمه و هزینههای انطباق را بالاتر گزارش میکنند که بر سود خالص اثر میگذارد. بنابراین تحلیل دقیق ترازنامههای منتشرشده، ساختار ذخایر و کیفیت داراییهای پشتیبان برای ارزیابی ریسک و پایداری مدل درآمدی الزامی است.
قوانین و قانون GENIUS
چارچوب قانونی و محدودیتهای توزیع بازده
نظارت و مقررات ایالات متحده برخی از الگوهای عملیاتی را رسمیت بخشیده و محدود کرده است. قانون معروف به GENIUS Act که در ماه جولای تصویب شد، بهصراحت مانع از آن میشود که صادرکنندگان مجاز استیبلکوینهای پرداختی مستقیماً به دارندگان توکن سود یا بازده پرداخت کنند. این قانون استیبلکوینهای پرداختی را بیشتر شبیه پول نقد دیجیتال و کمتر شبیه محصولات مالی شبهسپردهای تلقی میکند، که این طبقهبندی نحوه توزیع بازده توسط صادرکنندگان را محدود میکند.
تبعات این محدودیت قانونی چندوجهی است: از یک سو، صادرکنندگان نمیتوانند بازده ذخایر را بهطور مستقیم بین دارندگان توزیع کنند، و از سوی دیگر فشار رقابتی و انتظارات بازار ممکن است آنها را به دنبال راهکارهای جایگزین توزیع ارزش ببرد. به عبارت دیگر، تنظیمکنندهها تلاش دارند تا خطر تبدیل استیبلکوین به یک محصول بانکی بدون مجموعه مقررات بانکی را کاهش دهند، در حالی که بازیگران بازار به دنبال راههایی برای ایجاد انگیزه ذینفعان در چهارچوب حقوقی مجاز هستند.
پیامدها برای انطباق و گزارشدهی
قوانینی مانند GENIUS Act لزوماً مانع از کسب درآمد از ذخایر نمیشوند، بلکه نحوه توزیع و انتقال این درآمدها را تنظیم میکنند. صادرکنندگان باید سازوکارهای حقوقی و ساختارهای شرکتی خود را بازبینی کنند تا با چارچوبهای گزارشدهی، حسابرسی و مقرراتی منطبق باشند. همچنین، فشار برای افزایش شفافیت ذخایر — شامل افشای نوع داراییهای پشتیبان، اوراق قرضه، معادلهای نقدی و قراردادهای فرعی — افزایش یافته است که میتواند بر اعتماد سرمایهگذاران نهادی و جزئی اثر مثبت بگذارد.

رقابت و مدلهای جدید تقسیم ارزش
با وجود محدودیتهای قانونی، فشار رقابتی در بازار استیبلکوین نوآوری در نحوه بازگرداندن ارزش به کاربران را تسریع کرده است. پروژهها و پلتفرمهای نوظهور در حال آزمایش مکانیزمهای متنوعی برای توزیع بازده یا ارائه مشوقها هستند بدون اینکه قوانین مانند GENIUS Act را نقض کنند. این رقابت، ترکیبی از نوآوری مالی، مهندسی محصول و طراحی حقوقی را لازم دارد تا راهحلهایی ارائه شود که هم جذابیت اقتصادی داشته باشند و هم در چارچوب قانونی بگنجند.
الگوهای متطور تقسیم ارزش
- USDe با ارائه یک مدل دلار سنتتیک (synthetic dollar) رشد کرده و به سومین استیبلکوین بزرگ تبدیل شده است. این مدل امکان ارائه مزایایی شبیه بازده به کاربران را فراهم میکند و رقبا را مجبور کرده تا ارزش محصول خود را بازنگری کنند.
- صرافی Coinbase اخیراً نرخ APY معادل ۳.۸۵٪ برای نگهداری USDC روی پلتفرم خود اعلام کرده است. در این مدل، یک پلتفرم ثالث — نه لزوماً صادرکننده — بازده را ارائه میدهد که باعث میشود با محدودیتهای قانونی تطبیق بهتری برقرار شود در حالی که سیگنالی درباره تغییر نحوه توزیع بازده در اکوسیستم میفرستد.
در عین حال، تتر در تلاش برای افزایش سرمایه برای گسترش USAT، نسخه تنظیمشده و پشتوانهشده دلاری ویژه بازار ایالات متحده خود برای تکمیل USDT است. این حرکت نشاندهنده این است که پیشنهادهای تنظیمشده و تمایز محصولی چگونه میتواند رقابت را شکل دهد و بازیگران سنتی را به تطبیق تشویق کند.
فرصتهای فنی و حقوقی برای نوآوری
بازیگران بازار همزمان روی مسائل فنی مانند نگهداری امن ذخایر (custody)، بهینهسازی نقدینگی زنجیرهای، و پیادهسازی قراردادهای هوشمند برای تخصیص مشوقها کار میکنند. از دید حقوقی، مدلهایی مانند استخرهای مشوق خارجی، قراردادهای مشارکتی با پلتفرمهای ثالث و طراحی محصولات مکمل (complementary products) به عنوان راههای مجاز برای انتقال ارزش شناخته میشوند. این راهحلها میتوانند شامل اعطای توکنهای حکمرانی، ارائه تخفیف کارمزد، یا ایجاد مکانیزمهای پاداش مبتنی بر فعالیت باشند که بهصورت مستقیم بازده ذخایر را میان دارندگان تقسیم نمیکنند اما ارزش اقتصادی قابلتوجهی فراهم میآورند.
نمونههای عملی و روندهای بازار
USDe و مدل دلار سنتتیک
مدلهای سنتتیک مانند USDe نشان میدهند که چگونه میتوان با طراحی اقتصادی متفاوت، مزایای شبیه بازده به کاربران عرضه کرد. چنین مدلهایی معمولاً از ترکیبی از مشتقات، قراردادهای درآمدزایی و استراتژیهای وثیقهای استفاده میکنند تا بازده را شبیهسازی کنند بدون اینکه الزامات یک محصول سپردهای را به وجود آورند. این ساختارها به رقبا فشار میآورند تا ویژگیهای محصول، کارمزدها و سطح خدمات خود را بازنگری کنند تا سهم بازار خود را حفظ کنند.
نقش صرافیها: مثال Coinbase
هنگامی که پلتفرمهایی مانند Coinbase بازدهی برای نگهداری USDC ارائه میدهند، یک الگوی کلیدی در حال شکلگیری است: انتقال نقطه ارائه بازده از صادرکننده به ارائهدهندگان خدمات ثالث. این مدل دو مزیت دارد: ۱) میتواند با چارچوبهای مقرراتی موجود سازگارتر باشد، و ۲) به صادرکنندگان اجازه میدهد تا تمرکز خود را بر روی مدیریت ذخایر و تطابق نظارتی حفظ کنند در حالی که شرکای ثالث خدمات درآمدزایی و مشتریمداری را ارائه میدهند. این تقسیم نقش میتواند ساختار ارزشآفرینی را در اکوسیستم تغییر دهد و فرصتهای جدید برای شرکتهای خدمات مالی کریپتو فراهم آورد.
تمرکززدایی، رقابت و تمایز محصول
تمایز محصول به مرور کلید رقابت خواهد بود: برخی صادرکنندگان ممکن است بر شفافیت و گزارشدهی حسابرسیشده تاکید کنند، برخی دیگر بر سرعت نقدشوندگی و دسترسی فوری، و برخی بر ادغام با زیرساختهای بانکی و انطباق قانونی متمرکز شوند. ترکیب این عوامل تعیین میکند که کدام استیبلکوینها در میان معاملهگران خرد، نهادهای مالی و پروتکلهای دیفای ترجیح داده شوند.
این موضوع برای معاملهگران و شرکتکنندگان دیفای چه معنایی دارد
سهم زیاد استیبلکوینها در درآمد پروتکلها هم اهمیت سیستمیک آنها را نشان میدهد و هم اقتصاد پرسود مدیریت ذخایر را برجسته میکند. برای کاربران و توسعهدهندگان، این روند به معنی افزایش گزینههاست — از استیبلکوینهای سنتی متمرکز بر پرداخت و انطباق تا توکنهای جایگزین و پلتفرمهایی که انگیزههای شبیه بازده را ارائه میدهند. انتخاب بین این گزینهها نیازمند بررسی دقیق ریسکهای اعتباری، نقدشوندگی، شفافیت ذخایر و شرایط حقوقی مرتبط است.
پیامدها برای نقدینگی و بازارهای دیفای
رقابت بین صادرکنندگان و ارائهدهندگان خدمات میتواند به بهبود شرایط نقدینگی، کاهش هزینههای تراکنش و افزایش گزینههای تامین نقدینگی منجر شود. برای مثال، اگر یک استیبلکوین مشخص شفافیت کامل ذخایر و دسترسی به حسابرسی مستقل را ارائه دهد، احتمال جذب نقدینگی نهادی و کاهش پرمیوم نقدی (cash premium) در معاملات افزایش مییابد. از سوی دیگر، پروژههایی که ریسکهای عملیاتی یا شفافیتی پایینتر دارند ممکن است با خروج نقدینگی مواجه شوند که خود میتواند نوسان قیمتی را تشدید کند.
نکات عملی برای معاملهگران و توسعهدهندگان
- بررسی کیفیت ذخایر: نوع داراییهای پشتیبان، نقدینگی و مدتزمان سررسید داراییها را تحلیل کنید.
- درک ساختار حقوقی: بدانید صادرکننده تحت چه حوزه قضایی و چه قواعدی عمل میکند و آیا حسابرسیهای مستقل وجود دارد یا خیر.
- تنوعبخشی: قرار ندادن تمام داراییها در یک استیبلکوین یا یک پلتفرم، به کاهش ریسک کمک میکند.
- نظارت بر نوآوریها: راهکارهای جدید تقسیم ارزش، محصولات مکمل و ادغام پلتفرمها میتوانند فرصتهای بازدهی یا هزینه را ایجاد کنند.
نگرش آینده: شفافیت، نگهداری و رقابت
انتظار میرود نوآوریهای فنی در حوزه نگهداری امن (custody) و افزایش شفافیت ذخایر، همراه با تطابق حقوقی بیشتر و طراحی محصولات نوآورانه، ترکیب شوند تا چشمانداز استیبلکوینها را شکل دهند. این روند شامل توسعه استانداردهای گزارشدهی، تعاملات نزدیکتر با سیستم بانکی سنتی، و ایجاد سازوکارهای توزیع ارزش که با قوانین تطابق دارند، میشود.
برای بازار گستردهتر کریپتو، رقابت برای جذب نقدینگی به شکل مستمر باعث توسعه راهحلهایی خواهد شد که شامل بهبودهای زیر هستند: پروتکلهای حافظه نقدینگی، ابزارهای شفافیت زنجیرهای و خارج از زنجیره، قراردادهای هوشمند برای توزیع مشوقها و مدلهای کسبوکار مبتنی بر اشتراکگذاری درآمد میان بازیگران اکوسیستم. این روندها نه تنها بر درآمد صادرکنندگان بلکه بر ساختار هزینهها و ریسک دیفای نیز اثر خواهند گذاشت.
پایبندی به آموزش مستمر درباره مکانیک استیبلکوینها، استراتژیهای ذخیره صادرکنندگان و چارچوبهای قانونی در حال تحول برای معاملهگران، توسعهدهندگان و نهادهای نهادی حیاتی خواهد بود. این آگاهی به تصمیمگیری بهتر در مورد انتخاب استیبلکوینها، مدیریت ریسک و استفاده از فرصتهای نوآورانه کمک میکند تا از تغییرات در چشمانداز «دلار دیجیتال» و امور مالی مبتنی بر بلاکچین بهترین بهره برده شود.
منبع: theblock
ارسال نظر