9 دقیقه
خلاصه وضعیت: چرا بورس دوباره قرمز شد؟
بازار سهام ایران برای سومین هفته متوالی در مسیر نزولی قرار گرفت و شاخص کل بورس تهران در پایان هفته گذشته به سطح حدود 2,466,000 واحد رسید؛ افت هفتگی تقریبی 3.44 درصد که تداوم فشار فروش و خروج نقدینگی را نمایان میسازد. در کنار کاهش نماگر اصلی، نماگر هموزن نیز با افت حدود 2.54 درصدی تا سطح 762,358 واحد عقبنشینی کرد و شاخص فرابورس نیز نزدیک به 1.57 درصد کاهش را تجربه کرد و در محدوده 23,143 واحد قرار گرفت. میانگین ارزش معاملات خرد بازار حدود 3,616 میلیارد تومان ثبت شد که نسبت به هفته قبل نزدیک به 41 درصد افت نشان میدهد و خروج پول حقیقی نیز به 903 میلیارد تومان رسید.
عوامل بنیادین ریزش: کمبود نقدینگی، ریسکهای سیاسی و ناترازی انرژی
ترکیب چند عامل کلان و ساختاری باعث شده است بازار سهام در شرایط فعلی از تعادل خارج شود. از یک سو کمبود نقدینگی و خروج پول حقیقیها ملتهبکننده بازار است؛ از سوی دیگر فضای سیاسی نامطمئن، شامل ابهامات پیرامون مذاکرات هستهای و تنشهای منطقهای، اعتماد سرمایهگذاران داخلی و خارجی را کاهش داده است. همچنین ناترازی تأمین انرژی بهخصوص در تابستان گرم که منجر به قطعیهای مکرر صنایع بزرگ همچون فولاد، پتروشیمی و سیمان شد، تولید و حاشیه سود شرکتهای پایهای بازار را تحت فشار قرار داده و تقاضا برای سهام این صنایع را کاهش داده است.
نقدینگی و نرخ سود؛ دو مانع اصلی رشد بازار
در شرایطی که نرخهای بازدهی ثابتی در بازارهای رقیب (سپردههای بانکی و صندوقهای درآمد ثابت) جذابیت پیدا کردهاند، سرمایهگذاران خرد و بخشی از حقوقیها ترجیح میدهند وارد داراییهای کمریسکتر شوند. نرخ سود صندوقهای درآمد ثابت و بازدهی ابزارهای مالی در پلتفرمهای تامین مالی جمعی (با بازدهیهایی که به محدودههای 33–45 درصد نزدیک شدهاند) هزینه تأمین مالی شرکتها را افزایش داده و از طرفی حبس نرخ ارز توافقی در حوالی کانالهای 70 هزار تومان، حاشیه سود صادرکنندگان را کاهش داده است. این دو متغیر همزمان، همراه با تورم فضای حدود 30 درصدی، مانع رشد واقعی تولید و سرمایهگذاری شده و فشار روانی بر بازار سرمایه افزودهاند.
دخالتهای ساختاری و تصمیمات دولتی؛ مانعی برای بازگشت اعتماد
فضای تصمیمگیری و سیاستگذاری نیز نقش تعیینکنندهای در روند بازار دارد. مواردی مانند مسأله پذیرش خودرو در بورسکالا، کشمکش بر سر نحوه عرضه و قیمتگذاری محصولات صنایع، و سیگنالهای مخدوش در مورد آزادی سهام عدالت و شیوه اجرای آن، باعث افزایش عدم اطمینان شدهاند. لغو یا تحولات ناگهانی در عرضهها و سیاستهای قیمتی، این ریسک را ایجاد میکند که سیاست تثبیت قیمتی به دیگر صنایع هم منتقل شود؛ امری که اعتماد فعالان بازار را بیش از پیش تحت تاثیر قرار میدهد.
تحلیل تکنیکال مختصر: شکست سطوح حمایتی و نزول پایدار
از منظر تکنیکال، چارت شاخص کل روند نزولی پایداری از ابتدای مردادماه نشان میدهد. شاخص که از اوایل خرداد در کانال نزولی حرکت میکرد، پس از افزایش تنشها و تشدید ریسکهای سیستماتیک، سرعت نزولش بیشتر شد. با اینحال نیمه دوم تیرماه با حمایتهایی از سوی نهادهای ذیربط توانست تا محدوده 2,850,000 واحد بالا بیاید اما صعود مذکور موقتی بود. در هفته گذشته سطوح حمایتی متعدد از دست رفت و عبور شاخص از کانال 2.5 میلیون واحدی، سیگنالی منفی برای فعالان بازار محسوب شد. با اینوجود تحلیلگران بنیادی معتقدند که بسیاری از سهام در بازار فعلی زیر ارزش ذاتی (undervalued) معامله میشوند؛ اما بازگشت به روند صعودی پایدار نیازمند اصلاحات سیاستی و بازگشت اعتماد عمومی است.
وضعیت صنایع پایه: فولاد، پتروشیمی و سیمان زیر فشار انرژی و تقاضا
صنایع سنگین و بزرگ بازار که سهم عمدهای از ارزش بازار را در اختیار دارند، در فصل تابستان با کاهش تولید ناشی از محدودیتهای برق و گاز روبهرو شدند. این موضوع علاوه بر افت تولید بر سودآوری شرکتها نیز تاثیر منفی گذاشته است. کاهش عرضه محصولات پایه میتواند در کوتاهمدت به نوسانات قیمتی منجر شود؛ اما کاهش تولید و افت حاشیه سود برای شرکتها به معنی کاهش جذابیت سرمایهگذاری در این صنایع است که فشار مضاعفی بر شاخص وارد میآورد.
پیامدها برای سرمایهگذاران حقوقی و حقیقی
شرکتهای بزرگ و سهام با وزن سنگین در شاخص، به دلیل کاهش سودآوری و مخاطرات عملیاتی، از دید سرمایهگذاران به عنوان داراییهای پرریسک شناخته شدهاند. حقوقیها معمولاً در چنین شرایطی رفتار محتاطانهتری از خود نشان میدهند و تمایل به نقدشوندگی بالاتر دارند. از سوی دیگر، سرمایهگذاران حقیقی که در سالهای اخیر زیانهای سنگینی را تجربه کردهاند، بهخاطر ترس از ادامه اصلاح بازار، از بازگشت سریع سرمایه به تالار بورس مصون ماندهاند و همین باعث شده جریان ورودی نقدینگی به بازار ضعیف باشد.
نقش ریسکهای ژئوپلیتیک و تاثیر آنها بر سرمایهگذاری
ابهامات پیرامون مذاکرات هستهای، بحث فعالسازی مکانیسم ماشه و تشدید تنشهای منطقهای، موجب شده تا سرمایهگذاران خارجی و برخی سرمایهگذاران داخلی نسبت به مشارکت گسترده در بازار سهام تردید کنند. این ریسکهای سیاسی موجب افزایش نرخ تنزیل مورد انتظار سرمایهگذاران میشود و تقاضای سرمایهگذاری بلندمدت در اوراق حقوق صاحبان سهام را کاهش میدهد. بهعلاوه، در صورت تشدید این تنشها، فشار روانی و خروج سرمایه از بازارهای نوظهور شدت میگیرد که تأثیر منفی بر نقدینگی و قیمتها خواهد داشت.
پناهگاهها و بازارهای موازی: چرا سرمایهها سمت طلا و صندوق درآمد ثابت رفت؟
در شرایط عدم قطعیت اقتصادی و افزایش تورم، سرمایهگذاران ترجیح میدهند به سمت داراییهایی حرکت کنند که نقدشوندگی و بازدهی مطمئنتری ارائه میدهند. صندوقهای درآمد ثابت و طلا بهعنوان گزینههای محافظتی در برابر تورم و افت بازار سهام پدیدار شدهاند. طلا بهعنوان سرمایهای که در بلندمدت ارزش خود را حفظ میکند، و صندوقهای درآمد ثابت با بازدهی تضمینشده، جذابیت بیشتری نسبت به سهام پرنوسان پیدا کردهاند. این جابجایی جریان نقدینگی موجب کاهش حجم معاملات خرد در بورس و افزایش فشار فروش در برخی نمادها شده است.
بازار رمزارزها و بلاکچین: آیا کریپتو میتواند جایگزین شود؟
با وجود فشارها در بازار سهام و جذابیت نسبی بازارهای سنتی محافظتشده، بخش قابل توجهی از سرمایهگذاران به بررسی بازارهای دیجیتال مانند رمزارزها یا پروژههای مبتنی بر بلاکچین پرداختهاند. رمزارزها بهعنوان داراییهای ریسکپذیر و پرنوسان، میتوانند برای برخی سرمایهگذاران کوتاهمدت جذاب باشند؛ اما به دلیل ناپایداری قیمت و ریسکهای قانونی و نظارتی در ایران و سطح بینالمللی، تبدیل شدن به جایگزینی پایدار برای سرمایهگذاران محافظهکار بعید است. با این حال، توسعه زیرساختهای بلاکچین در حوزههای مالی و تأمین مالی میتواند در بلندمدت به افزایش شفافیت معاملات و کاهش هزینهها کمک کند و از این منظر برای بازار سرمایه فرصتهایی ایجاد کند.
تفاوت رویکرد سرمایهگذاری در سهام و رمزارز
سهام نمایانگر سهمی از تولید، دارایی و جریان نقدی شرکت است و ارزیابی بنیادی و چشمانداز سودآوری نقش مهمی در تعیین ارزش آن دارد. رمزارزها عمدتاً بر پایه انتظارات بازار، نقدینگی جهانی و کاربردهای فناوری ارزشگذاری میشوند. بنابراین در شرایط اقتصادی نامطمئن، سهام شرکتهای تولیدی که با مشکلات عملیاتی دست به گریبان هستند، ریسک بنیادین بیشتری نسبت به داراییهای دیجیتال نخواهند داشت؛ اما رمزارزها نیز به واسطه نوسان بالا میتوانند در سبد سرمایهگذاری نقش پوششی برای نسبتهایی از سرمایه را ایفا کنند.
آمار و ارقام مهم هفته گذشته
- افت هفتگی شاخص کل: حدود 3.44 درصد؛ شاخص در محدوده 2,466,000 واحد بسته شد.
- افت هفتگی شاخص کل در هفته منتهی به 15 مرداد: حدود 4.74 درصد.
- نماگر هموزن: کاهش 2.54 درصدی تا 762,358 واحد.
- شاخص فرابورس: کاهش حدود 1.57 درصد تا 23,143 واحد.
- میانگین ارزش معاملات خرد: حدود 3,616 میلیارد تومان (41 درصد کاهش نسبت به هفته قبل).
- خروج پول حقیقی: 903 میلیارد تومان.
نقاط حساس و سطوح حمایتی/مقاومتی که باید مراقب آنها بود
از منظر تکنیکی، از دست رفتن کانال 2.5 میلیون واحدی مهمترین سیگنال نزولی هفتههای اخیر بود. تحلیلگران تکنیکال علایم زیر را برای بازگشت بازار یا تشدید روند نزولی مدنظر قرار میدهند:
- حفظ یا بازپسگیری سطح 2.5 میلیون واحد بهعنوان حمایت کوتاهمدت.
- محدوده 2.85 میلیون واحد که نیمه دوم تیرماه بهعنوان مقاومت ظاهر شد، در صورت عبور موفق میتواند اهداف بالاتری را فعال کند.
- حجم معاملات: افزایش حجم معاملات در روزهای مثبت، نشانه ورود نقدینگی و احیای اعتماد است؛ در غیر این صورت رشدها ضعیف و ناپایدار خواهند بود.
چه سیگنالهایی ممکن است بازار را به تعادل برگرداند؟
بازار برای خروج از حالت اصلاحی و شروع یک روند صعودی پایدار نیازمند ترکیبی از عوامل است: کاهش محسوس ریسکهای سیاسی (مثلاً حصول اطمینان در مذاکرات هستهای یا ثبات منطقهای)، سیاستگذاری حمایتی ملموس از سوی دولت برای تأمین انرژی و تضمین تداوم تولید صنایع پایه، و بازگشت نقدینگی از سوی سرمایهگذاران خرد و نهادی. همچنین شفافیت در اجرای سیاستهایی مانند عرضه خودرو در بورسکالا و مدیریت آزادسازی سهام عدالت، میتواند تا حدی از فشار روانی بازار بکاهد.
راهبردهای سرمایهگذاری متناسب با شرایط فعلی
برای سرمایهگذاران با رویکرد محافظهکار، افزایش وزن صندوقهای درآمد ثابت، اوراق با درآمد ثابت یا سرمایهگذاری در طلا میتواند گزینههای معقولی باشد. سرمایهگذاران فعال و نوسانگیر ممکن است از فرصتهای معاملاتی در نمادهای غیرمتاثر از ناترازی انرژی یا شرکتهایی که درآمد ارزی دارند استفاده کنند. در بلندمدت، کسانی که افق سرمایهگذاری چندساله دارند میتوانند به انتخاب سهام بنیادی با نسبت قیمت به سود منطقی و چشمانداز آتی تولید و صادرات فکر کنند؛ اما ورود مجدد در مقاطع اصلاح نیازمند تحلیل ریسک-بازده دقیق است.
نکات عملی برای معاملهگران
- مدیریت ریسک: تعیین حد ضرر و اندازهگیری حجم معاملات بر اساس ظرفیت تحمل ریسک شخصی.
- تنوعبخشی: اجتناب از تمرکز بیش از حد در یک صنعت یا نماد.
- پیگیری اخبار بنیادی: تغییر در سیاستهای کلان، گزارشهای فصلی و وضعیت انرژی میتواند قیمتها را سریعتر از تحلیل تکنیکال جابهجا کند.
- رعایت نگاه بلندمدت برای سرمایهگذاری بنیادی و استفاده از نوسانات برای میانگینکم کردن (DCA) در سهمهای با بنیاد قوی.
جمعبندی: چشمانداز میانمدت و سیاستهای پیشنهادی
بازار سهام ایران در موقعیتی حساس قرار دارد؛ از یک سو قیمتها در بسیاری از نمادها زیر ارزش ذاتی به نظر میرسند و پتانسیل رشد بلندمدت وجود دارد، اما از سوی دیگر ریسکهای سیستماتیک، کمبود نقدینگی و مسائل ساختاری مثل ناترازی تامین انرژی و سیاستگذاریهای نامطمئن، مانع از بازگشت سریع اعتماد شدهاند. برای ایجاد شرایط مساعد جهت رشد بازار لازم است ترکیبی از اقدامات کوتاهمدت و بلندمدت به اجرا درآید: تضمین ثبات در تأمین انرژی صنایع، شفافیت در سیاستهای عرضه و قیمتگذاری، تسهیل دسترسی شرکتها به تامین مالی با هزینه معقول و کاهش عدم قطعیتهای سیاسی و اقتصادی. در غیاب این اقدامات، بازار ممکن است در کوتاهمدت همچنان نوسانی و تحت فشار بماند.
به نقل از احمد اشتیاقی، کارشناس بازار سرمایه: «بازار سرمایه در هفته گذشته تحتتأثیر عوامل متعددی از جمله کمبود نقدینگی و فضای سیاسی نامطمئن با نوسانات قابل توجهی همراه بود.» این ارزیابی نشان میدهد که تا زمانی که تغییر محسوس در متغیرهای کلیدی رخ ندهد، مسیر بازار بهبود نخواهد یافت و سرمایهگذاران باید با رویکردی محافظهکار و برنامهریزیشده عمل کنند.
در پایان، خوانندگان و فعالان بازار توصیه میشود همواره شاخصهای نقدینگی، جریان پول حقیقی، وضعیت تأمین انرژی صنایع و اخبار سیاسی را دنبال کنند و سبد سرمایهگذاری خود را بر اساس افق زمانی و تحمل ریسک بازبینی نمایند. بازار سهام همواره چرخههای نزول و صعود را تجربه میکند؛ کلید موفقیت در این دورانها، برقراری تعادل میان تحلیل بنیادی، مدیریت ریسک و صبر فعال (active patience) است.

نظرات