9 دقیقه
تحولات ساختار بازار بیتکوین همزمان با افزایش جریان سرمایه نهادی
تحلیل جدید Glassnode که با مشارکت Fasanara Capital منتشر شده، تصویری از بازاری بالغ برای بیتکوین در سال ۲۰۲۵ را ترسیم میکند: مشارکت بیشتر نهادها، گسترش چشمگیر داراییهای واقعی توکنیزهشده (RWAs) و کاهش چشمگیر نوسان، در حالی که تقریباً ۷۳۲ میلیارد دلار سرمایه جدید در این چرخه جذب شده است.
این گزارش نشان میدهد که بازار بیتکوین در حال گذر از فازهای اولیه نوسانی به مرحلهای ساختاریتر است که در آن ابزارهای سرمایهگذاری تنظیمشده، نقدینگی نهادی و راهکارهای تسویه آنچین نقش برجستهای ایفا میکنند. این تغییر ساختار میتواند تأثیرات بلندمدت بر نقدینگی، کشف قیمت و نحوه مدیریت ریسک در اکوسیستم داراییهای دیجیتال داشته باشد.
ورودیهای سرمایه و کاهش نوسان
طبق دادههای Glassnode، بیتکوین در چرخه جاری حدود ۷۳۲ میلیارد دلار جذب سرمایه جدید داشته است. همزمان، نوسان تحققیافته یکساله تقریباً به نصف کاهش یافته که نشاندهنده حرکات قیمتی آرامتر نسبت به دورههای قبلی است. گزارش همچنین تأکید میکند که بیتکوین و استیبلکوینها همچنان در انتقال ارزش روی دفترکلهای عمومی (on-chain) غالب هستند؛ بهطوریکه حجمهای تسویه آنچین با وجود رشد جریانها از طریق ETFها و سامانههای کارگزاری، قابلتوجه باقی مانده است.
کاهش نوسان تحققیافته، ترکیب جدیدی از بازیگران بازار را نشان میدهد: پذیرش بیشتر بازارسازان نهادی، میزهای آربیتراژ و ابزارهای معاملاتی ساختاریافته که به ایجاد عمق نقدینگی کمک میکنند. در همین حال، ورود سرمایه سازمانی باعث افزایش معاملات با حجم بالا و توسعه زیرساختهای نگهداری و سازوکارهای انطباق (compliance) شده است که رفتار بازار را تغییر دادهاند.
چگونه ETFها و زیرساخت بازار جریانها را تغییر دادند
پذیرش وسایل سرمایهگذاری تحت نظارت — عمدتاً ETFهای اسپات بیتکوین — جریانهای بزرگ سرمایه را از طریق زیرساختهای سنتی بازار هدایت کرده است. این گذار موجبات مشارکت بیشتر بازارسازان نهادی و میزهای آربیتراژ را فراهم کرده، عمق نقدینگی را بهبود داده، اسپرد خرید و فروش (bid-ask spread) را کاهش داده و ناهماهنگیهای قیمتی هنگام فروشهای سنگین را کمتر کرده است.
به بیان دیگر، «ریلهای» ETF کمک کردهاند تا جریانهای پرتلاطم خرد و نهنگی به مسیرهای تسویه قابلپیشبینیتری هدایت شوند؛ این امر اسپردها را تنگتر و نوسانات نقطهای شدید را تعدیل کرده است. علاوه بر این، ساختارهای نظارتی و شفافیت گزارشگری موردنیاز برای ETFها اعتماد موسسات بزرگ را تقویت کرده و ورود سرمایه بلندمدت را تسهیل میکند.
از منظر بازارسازان و میزهای آربیتراژ، وجود ETFها امکان آربیتراژ بین قیمتهای اسپات آنچین و قیمتهای صندوقهای معاملهشده در بورس را فراهم کرده است که در نهایت به همگرایی قیمتها و کاهش کشمکش بین بازارهای سنتی و آنچین منجر شده است.
گسترش داراییهای واقعی توکنیزه شده: از ۷ میلیارد تا ۲۴ میلیارد دلار در یک سال
یکی از برجستهترین تحولات که Glassnode به آن اشاره میکند، رشد سریع داراییهای واقعی توکنیزهشده است. مطابق گزارش، حجم توکنیزهشده RWAs در بازهای ۱۲ ماهه از حدود ۷ میلیارد دلار به ۲۴ میلیارد دلار افزایش یافته است؛ رشدی که از سوی صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای پوشش ریسک (hedge funds) و شرکتها هدایت شده که به دنبال قرار گرفتن در معرض آنچین بدون اتخاذ موقعیتهای جهتدار متمرکز در کریپتو هستند.
این رشد نشاندهنده افزایش تقاضا برای محصولات سرمایهگذاری ترکیبی است که مزایای شفافیت دفترکل، تسویه سریعتر و قابلیت برنامهپذیری (programmability) را با ابزارهای درآمدی یا بدهی سنتی ترکیب میکنند. نمونههایی از این داراییها شامل اوراق بهادار توکنیزهشده، بدهیهای شرکتی و داراییهای درآمدزا هستند که از طریق قراردادهای هوشمند نمایندگی شدهاند.

چرا صندوقهای توکنیزه برای نهادها اهمیت دارند
صندوقهای توکنیزه و دیگر نمایههای آنچین اوراق سنتی به نهادها امکان تسویه سریعتر، نگهداری برنامهپذیر و دسترسی سادهتر به ابزارهایی را میدهند که قبلاً نقدشوندگی یا شفافیت کافی نداشتند. همزمان با بهبود راهکارهای نگهداری (custody)، ابزارهای انطباق و زیرساخت تسویه، RWAs توکنیزه شده به گزینهای جذابتر برای مدیران دارایی تبدیل میشود که میخواهند پرتفو را متنوع کنند و از کاراییهای زنجیرهای بهره ببرند.
برای مدیران دارایی و صندوقهای بازنشستگی، توکنیزهکردن داراییها راهی برای افزایش نقدینگی در کلاسهایی است که بهصورت سنتی دسترسی به آنها دشوار بوده است. علاوه بر این، امکان تقسیمپذیری (fractionalization) و بازارسازی ۲۴/۷ باعث میشود این داراییها برای تخصیصهای کلی پرتفو جذابتر شوند؛ بهخصوص وقتی سازوکارهای نظارتی و گزارشدهی منطبق با استانداردهای نهادی شکل گرفته باشند.
در کنار مزایای عملیاتی، توکنسازی میتواند هزینههای میانی (middle-office) و فرایندهای تسویه را بهمیزان قابلتوجهی کاهش دهد؛ این امر نهتنها کارآیی را افزایش میدهد بلکه ریسکهای عملیاتی را نیز کمینه میسازد — موضوعی که برای سرمایهگذاران نهادی و شرکتهای مدیریت دارایی اهمیت فزایندهای دارد.
فعالیت آنچین و ریلهای تسویه
Glassnode اشاره میکند که بیتکوین در حدود ۹۰ روز گذشته تقریباً ۶.۹ تریلیون دلار را تسویه کرده است — جریانی که از لحاظ حجم با پردازشگرهای پرداخت بزرگ قابلمقایسه است. این امر نقش ادامهدار بیتکوین بهعنوان لایه انتقال ارزش را برجسته میکند، حتی زمانی که اکوسیستم به ساختار دو ریل (dual-rail) حرکت میکند: یک ریل برای جریانهای مالی سنتی از طریق ETFها و کارگزاریها، و ریل دیگر برای فعالیتهای بومی آنچین که توسط استیبلکوینها و صرافیهای غیرمتمرکز پشتیبانی میشود.
مقایسه حجم تسویه بیتکوین با پردازشگرهای پرداخت سنتی نشاندهنده بلوغ فنی و مقیاسپذیری نسبی شبکه است، هرچند نکات مهمی مانند هزینه تراکنش، زمان تسویه، و تجربه کاربری برای کاربران نهایی همچنان تفاوتهایی ایجاد میکنند. با این وجود، توانایی دفترکل برای ثبت جریانهای عظیم ارزش نشان میدهد که بازارهای دیجیتال میتوانند به شکلی مکمل با زیرساختهای مالی سنتی عمل کنند.
استیبلکوینها و اقتصاد دو ریل
استیبلکوینها همچنان پل اصلی بین مالی سنتی و بازارهای کریپتو محسوب میشوند و تسویهها را در صرافیهای متمرکز و پروتکلهای دیفای تسهیل میکنند. همزیستی جریانهای ورودی تحت رهبری ETF و تسویههای آنچین مبتنی بر استیبلکوین به یک ویژگی پایدار از میکروساختار بازار تبدیل شده که از نقدینگی در بسترهای مختلف پشتیبانی کرده و اصطکاکهای تسویه را کاهش میدهد.
از منظر فنی، استیبلکوینها امکان جابهجایی سریع نقدینگی بین اکوسیستمهای متمرکز و غیرمتمرکز را فراهم میآورند، در حالی که ابزارهای انطباق و حسابرسی ناشی از توسعه مقررات میتواند ریسکهای مرتبط با ذخیره و پشتوانه استیبلکوینها را مدیریت کند. به این ترتیب، استیبلکوینها نقش حیاتی در حفظ جریانهای نقدی بین ETFها، صرافیها و پروتکلهای دیفای دارند.
پیامدها برای معاملهگران، مدیران دارایی و توسعهدهندگان پروتکل
ترکیب عمق نقدینگی بیشتر، بازارسازی فعال و پذیرش گسترده نهادی، بازار بیتکوین را از نظر ساختاری مقاومتر کرده است. تحلیلگرانی که در گزارش آمدهاند انتظار دارند پذیرش نهادی ادامه یابد چرا که صندوقهای توکنیزه رشد میکنند و راهکارهای تنظیمشده تکامل مییابند. برای معاملهگران، این محیط معمولاً منجر به اسپردهای تنگتر و نوسانات نقطهای کمتر میشود. برای مدیران دارایی و ارائهدهندگان نگهداری، رشد سریع RWAs تقاضا برای ابزارهای قدرتمند انطباق، نگهداری و تسویه را افزایش میدهد.
در سطح پروتکلی، توسعهدهندگان و سازندگان بازار باید بر تطبیقپذیری زیرساختها برای پشتیبانی از حجمهای بالای تسویه تمرکز کنند. این شامل بهینهسازی قراردادهای هوشمند برای مقیاسپذیری، ادغام استانداردهای شناسایی برای رعایت قوانین KYC/AML و همکاری با ارائهدهندگان نگهداری افراد حقوقی است تا قابلیت دسترسی نهادها به داراییهای توکنیزهشده تضمین شود.
از طرف ریسک، ورود سرمایه نهادی و رشد داراییهای توکنیزه الزاماتی را برای شفافیت قیمتگذاری، گزارشدهی و ارزیابی ریسک ایجاد میکند. مدیران سرمایهگذاری و نهادهای نگهداری باید سیستمهای کنترلی و گزارشدهی خود را تقویت کنند تا با استانداردهای حسابرسی و مقررات بینالمللی همسو شوند؛ امری که سهم بازار را برای بازیگران حرفهای افزایش میدهد و هزینه ورود برای بازیگران خرد را بالاتر میبرد.
در مجموع، یافتههای Glassnode نشان میدهد چرخه کنونی کمتر از جنس حبابهای سفتهبازانه و بیشتر حامل بازتخصیص ساختاری سرمایه است: حرکت سرمایه به سوی ریلهای تنظیمشده و قرار گرفتن در معرض توکنیزه. این تحول میتواند نقطه عطفی باشد که در آن بازارهای کریپتو بیشتر به بازارهای سنتی از نظر عمق و کارایی نقدینگی شباهت پیدا کنند، در حالی که مزایای بومی دفترکل از قبیل تسویه سریع و شفافیت را حفظ میکنند.
نکات نهایی
بازار بیتکوین در سال ۲۰۲۵ نشانههایی از بلوغ نهادی را نمایان میسازد: ورود حدود ۷۳۲ میلیارد دلار سرمایه جدید، کاهش نوسان تحققیافته تا حدود نصف و جهش داراییهای واقعی توکنیزهشده به حدود ۲۴ میلیارد دلار. مجموع این روندها نشاندهنده عمق بیشتر نقدینگی، بهبود عملیات بازارسازی و پایهای ساختاریتر برای داراییهای دیجیتال در آینده است.
برای فعالان بازار، نهادها و توسعهدهندگان پروتکل، این تحولات فرصتی برای طراحی محصولات سرمایهگذاری جدید، تقویت زیرساختهای نگهداری و تسویه و بازنگری در مدیریت ریسک فراهم میآورد. کلید موفقیت در این مرحله، پیوند میان نوآوری تکنولوژیک و انطباق نظارتی است تا مزایای بلاکچین در قالبی امن و مقیاسپذیر برای سرمایهگذاران نهادی عرضه شود.
منبع: crypto
نظرات
آرمین
وای، توکنیزه شدن RWAs و ۲۴ میلیارد؛ تصویر آینده جذابه ولی امیدوارم زیرساخت و نگهداری هم آماده باشن 🙂
دیتاپالس
دقیقاً یعنی بازار واقعا وارد فاز نهادی شده؟ ۷۳۲ میلیارد سرمایه جدید خیلی زیاده... نوسان نصف شده ولی کجاها خطر پنهانه؟
ارسال نظر