گزارش دویچه بانک: طلا و بیت کوین نقش ذخیره ای مشترک تا 2030

گزارش دویچه بانک: طلا و بیت کوین نقش ذخیره ای مشترک تا 2030

0 نظرات

8 دقیقه

دویچه بانک: طلا و بیت کوین می‌توانند نقش ذخیره‌ای مشترک داشته باشند

تحقیقی که توسط ماریون لابور و کامیلا سیازون از دویچه بانک انجام شده، نشان می‌دهد احتمال دارد بانک‌های مرکزی تا سال 2030 بخشی از دارایی‌های ذخیره‌ای خود را به بیت کوین اختصاص دهند و آن را همراه با طلا در ترازنامه نگهداری کنند. در این گزارش آمده است که دو دارایی — طلا به‌عنوان ذخیره سنتی و بیت کوین به‌عنوان دارایی دیجیتال — می‌توانند در کنار هم به‌عنوان ابزارهای مکمل در پرتفوی ذخایر عمل کنند، به‌خصوص در شرایط تداوم عدم قطعیت‌های ژئوپلیتیک و اقتصاد کلان. این دیدگاه مبنای تحلیل‌های گسترده‌تری است که جنبه‌های فنی، سیاستی و بازارِ هر دو دارایی را بررسی می‌کند تا نشان دهد چگونه ترکیبی از طلا، ارزهای فیات و رمزارزها می‌تواند ریسک‌های سیستماتیک را کاهش دهد و انعطاف‌پذیری در مدیریت ذخایر فراهم آورد.

چرا طلا همچنان پیشتاز است

طلا هنوز هم دارایی پایه و عمده‌ای است که بخش اعظم ذخایر رسمی بانک‌های مرکزی را تشکیل می‌دهد. در سال‌های اخیر قیمت طلا به سطوح بی‌سابقه‌ای نزدیک شد و در سال ۲۰۲۵ بنابر گزارش‌ها حتی قیمت هر اونس به حدود 3,703 دلار رسید. چند عامل اصلی وجود دارد که نقش محوری طلا را توضیح می‌دهد: تقاضای مداوم برای خریدهای رسمی از سوی دولت‌ها و بانک‌های مرکزی؛ نگرانی‌ها درباره استقلال برخی نهادهای پولی؛ و انتظارات بازار نسبت به کاهش نرخ‌های بهره در آینده که از ارزش طلا به‌عنوان پوششی علیه تورم و فروپاشی ارزش پول حمایت می‌کند. علاوه بر این، طلا از منظر تاریخی ویژگی‌های نقدشوندگی بالا، بازار عمیق و ساختار حقوقی نسبتاً شفاف را ارائه داده که آن را برای اهداف ذخیره‌ای بسیار مناسب می‌سازد. از منظر فنی و عملیاتی، ذخیره‌سازی فیزیکی، مکانیزم‌های ذخیره‌شده و زنجیره‌های تأمین طلا در سطح جهانی سال‌ها تجربه و استانداردسازی را به همراه دارند — عواملی که اعتماد نهادهای رسمی را تقویت کرده و مانعِ جا‌به‌جایی ناگهانی طلا از موقعیت برترش در ذخایر شده‌اند.

بحاث رو به رشد برای بیت کوین به‌عنوان دارایی ذخیره‌ای

به موازات قدرت تاریخی طلا، بیت کوین نیز در سال‌های اخیر نشانه‌هایی از پختگی و تاب‌آوری نشان داده است. این رمزارز در مقاطعی نزدیک به رکوردهای قیمتی معامله شده و بعد از عبور قیمتی از سطح 123,500 دلار در ماه اوت، توجه سرمایه‌گذاران نهادی را بیش از پیش جلب کرده است. دویچه بانک به افزایش پذیرش نهادی و کاهش نوسانات کوتاه‌مدت به‌عنوان شاخص‌هایی اشاره می‌کند که ممکن است بیت کوین را به گزینه‌ای قابل توجه در تخصیص‌های خصوصی و آلترناتیو ذخایر تبدیل کند. دلایل فنی و بنیادی متعددی برای این مسئله مطرح است: عرضه محدود بیت کوین (که برخلاف ارزهای فیات تورم‌زا است)، همبستگی پایین آن با دارایی‌های مالی سنتی که قابلیت تنوع‌بخشی را افزایش می‌دهد، و احتمال ایفای نقش به‌عنوان پوششی در برابر برخی ریسک‌های کلان. علاوه بر این، تکامل زیرساخت‌های معاملاتی، توسعه ابزارهای مشتقه و افزایش عمق بازار می‌تواند هزینه‌های ورود و مدیریت را کاهش دهد و نگرانی‌های مربوط به نقدشوندگی را تعدیل کند. لازم است تأکید شود که بیت کوین یک طبقه دارایی نوظهور با ویژگی‌های متفاوت از طلا است: ماهیت دیجیتال، وابستگی به شبکه بلاکچین، و الزامات جدید برای نگهداری امن و مدیریت کلیدها ساختارهای عملیاتی و نظارتی متمایزی می‌طلبد؛ اما این ویژگی‌ها همچنین امکانات جدیدی برای تنوع‌سازی ذخایر و دسترسی سریع‌تر به بازارهای دیجیتال فراهم می‌آورند.

پیامدهای عملی برای ذخایر بانک‌های مرکزی

دویچه بانک پیش‌بینی نمی‌کند که طلا یا بیت کوین به‌طور کامل جای دلار آمریکا را به‌عنوان ارز ذخیره غالب بگیرند. در عوض، این مؤسسه روندی محتاطانه اما پیوسته از تنوع‌بخشی را محتمل می‌داند: استراتژی‌های ذخیره متنوع‌تر که ترکیبی از ارزهای فیات، طلا و دارایی‌های دیجیتال منتخب را شامل شوند. این تغییر می‌تواند در قالب تخصیص‌های کوچک و مرحله‌ای به رمزارزها آغاز شود، آزمون‌هایی تحت شرایط مختلف بازار صورت گیرد و سپس در صورت عملکرد مطلوب و ارتقای زیرساخت و چارچوب‌های نظارتی، دامنه تخصیص‌ها افزایش یابد. با این حال، موانع قابل‌توجهی نیز وجود دارند که باید حل شوند تا بیت کوین یا سایر دارایی‌های دیجیتال به‌طور گسترده‌تری در ذخایر رسمی نقش‌آفرین شوند. از جمله این موانع می‌توان به مسائل مربوط به اعتماد و شفافیت بازار، ناپایداری‌های قانونی بین حوزه‌های قضایی، و محدودیت‌های سیاستی و حاکمیتی داخلی اشاره کرد. به‌علاوه، جنبه‌های عملیاتی مانند نیاز به راهکارهای امن نگهداری کلیدها، استانداردهای حسابداری جدید برای شناسایی و گزارش‌دهی دارایی‌های دیجیتال، و تضمین قابلیت تأمین نقدینگی در شرایط استرس، از مواردی هستند که نیاز به طراحی دقیق دارند. در کنار این چالش‌ها، بهبود زیرساخت‌ها — شامل صرافی‌های تنظیم‌شده، ارائه‌دهندگان نقدینگی نهادی، راهکارهای کستدی (custody) با امنیت بالا و چارچوب‌های قانونی شفاف — می‌تواند فاصله موجود را کم کند و پذیرش بیت کوین را تسهیل نماید. از منظر سیاست‌گذاری، بانک‌های مرکزی ممکن است ابتدا چارچوب‌های آزمایشی (pilot programs) اجرا کنند، یا تخصیص‌های نمادینی در قالب صندوق‌های ذخیره دیجیتال ایجاد کنند تا پیامدهای کلان‌اقتصادی و روندهای بازار را بدون ایجاد ریسک سیستماتیک قابل‌توجه بسنجند.

چشم‌انداز و توصیه‌های سیاستی

برای سیاست‌گذاران و سرمایه‌گذاران نهادی، گزارش یک پیام روشن را منتقل می‌کند: باید بین پاسداشت سنت‌ها و پذیرفتن نوآوری تعادلی برقرار شود. نگاه عملیاتی این است که نقش طلا به‌عنوان ذخیره با ارزش و پوشش تورمی حفظ شود، در حالی که ورود محتاطانه بیت کوین و سایر دارایی‌های دیجیتال می‌تواند به بهبود تنوع، افزایش انعطاف‌پذیری و کاهش ریسک همبستگی منجر شود. توصیه‌های ملموس شامل موارد زیر است: طراحی سیاست‌های مرحله‌ای برای تخصیص به رمزارزها، توسعه استانداردهای حسابداری و گزارش‌دهی شفاف، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های نگهداری امن و مدیریت ریسک، و همکاری بین‌المللی برای تعریف چارچوب‌های نظارتی هماهنگ که باعث کاهش ریسک‌های عبور مرزی و دادوستد می‌شود. در نهایت، هر گونه تغییر در ترکیب ذخایر باید با آزمون‌های جامع سناریو (stress-testing)، تحلیل نقدینگی و ارزیابی اثرات کلان‌اقتصادی همراه باشد تا تضمین شود ذخایر ملی همچنان در مواجهه با شوک‌های خارجی و داخلی نقش حمایتی خود را ایفا می‌کنند.

تحلیل عمقی‌تر نشان می‌دهد که سازگاری میان طلا و بیت کوین در ذخایر می‌تواند چند مزیت رقابتی درازمدت ایجاد کند. از یک سو طلا سابقه تاریخی طولانی، قوانین و رویه‌های اثبات‌شده و بازارهای بسیار نقد را ارائه می‌دهد؛ از سوی دیگر بیت کوین، به‌عنوان یک دارایی دیجیتال با عرضه مشخص، انگیزه‌ای برای تنوع‌بخشی فراهم می‌آورد که در برخی سناریوهای تورمی و مالی می‌تواند مزیت پوششی داشته باشد. این ترکیب وقتی بیشترین معنا را پیدا می‌کند که بانک‌های مرکزی بتوانند مسائل عملی مانند کستدی امن، شفافیت تراکنش‌ها، و ادغام حسابداری دارایی‌های دیجیتال را حل کنند. به‌عنوان مثال، راهکارهای کستدی اختصاصی برای نهادهای رسمی، قراردادهای بیمه برای پوشش ریسک‌های فنی و حقوقی، و بازارهای مشتقه تنظیم‌شده می‌تواند به بهبود کارایی و کاهش هزینه‌های نگهداری منجر شود. افزون بر این، تعامل با بازارهای خصوصی و صندوق‌های تخصصی می‌تواند پل‌هایی برای انتقال تجربه و استانداردسازی فرایندها فراهم آورَد.

در افق زمانی تا 2030، چند سناریوی محتمل وجود دارد: سناریوی محافظه‌کارانه که در آن طلا همچنان بخش اعظم ذخایر را تشکیل می‌دهد و رمزارزها تنها نقش محدودی دارند؛ سناریوی تدریجی که در آن تخصیص‌های نمادین به بیت کوین و سایر دارایی‌های دیجیتال افزایش می‌یابد و چارچوب‌های نظارتی برای آن‌ها شکل می‌گیرد؛ و در نهایت سناریوی تحول‌آفرین‌تر که طی آن با ارتقای زیرساخت، استانداردها و عمق بازار، سهم دارایی‌های دیجیتال در سبد ذخایر قابل‌توجه‌تر می‌شود. هر یک از این مسیرها مستلزم تصمیمات دقیق سیاست‌گذاری، همکاری بین‌المللی و توسعه فنی در بازارهای مالی است.

نکته کلیدی برای سرمایه‌گذاران نهادی و مدیران ذخایر این است که فرآیند ورود به دنیای دارایی‌های دیجیتال باید آگاهانه و مبتنی بر داده باشد: آزمایش‌های کنترل‌شده، شفافیت کامل در گزارش‌دهی و مدیریت ریسک‌های فناوری و حقوقی. در کنار آن، حفظ استحکام طلای فیزیکی به‌عنوان یک ستون استراتژیک در آرایش ذخایر، همچنان یک گزینه معقول و منطقی به‌شمار می‌آید. در مجموع، ترکیب متوازن و متناسب از فیات، طلا و دارایی‌های دیجیتال منتخب می‌تواند به بانک‌های مرکزی کمک کند تا در برابر تغییرات ساختاری در اقتصاد جهانی و فناوری‌های مالی، تاب‌آوری و پاسخ‌دهی بهتری داشته باشند.

منبع: crypto

نظرات

ارسال نظر