8 دقیقه
JPMorgan گسترش عرضههای کریپتو با نوتهای مرتبط IBIT
شرکت JPMorgan Chase & Co. برای انتشار اوراق ساختاری مبتنی بر بیتکوین که به ETF اسپات IBIT متعلق به بلکراک وصل هستند، پروندهای نزد نهادهای نظارتی ثبت کرده است. این حرکت نشاندهنده تلاش قابل توجه بانک برای توسعه محصولات کریپتویی ویژه سرمایهگذاران نهادی است. هدف این نوتهای جدید، فراهم آوردن دسترسی غیرمستقیم سرمایهگذاران نهادی به بیتکوین از طریق یک محصول ساختاری متصل به ETF است، به جای نگهداری مستقیم ارز دیجیتال توسط خودِ سرمایهگذار یا مؤسسه.
پیشنهاد JPMorgan چیست
طبق مدارک ثبتشده در نهادهای نظارتی، نوتها عملکرد ETF اسپات IBIT بلکراک را دنبال خواهند کرد و بهگونهای طراحی شدهاند که به خریداران نهادی واجد شرایط امکان بهرهبرداری افزایش یافته از حرکتهای صعودی قیمت را بدهند. در برخی سناریوها، سرمایهگذارانی که این نوتها را تا موعد سررسید نگه دارند، ممکن است بسته به تغییرات قیمتی IBIT تا 1.5 برابر بازده اهرمی دریافت کنند. پرونده همچنین یک پرداخت کوپنی بالقوه را تا حدود 16٪ در صورت رسیدن IBIT به سطوح قیمتی از پیش تعیینشده تا دسامبر 2026 ذکر میکند.
این سازوکارها در عمل ترکیبی از سه عنصر مهم را به سرمایهگذاران نهادی ارائه میدهند: ارتباط با یک ETF اسپات معتبر (IBIT)، ساختارهای پرداختِ مشروط در قالب نوتهای ساختاری و امکان دریافت کوپن در صورت تحقق شروط زمانی و قیمتی. برای مؤسساتی که زیرساخت نگهداری مستقیم بیتکوین را ندارند یا از نظر قانونی مجاز به نگهداری دارایی پایه نیستند، چنین محصولاتی میتواند جایگزین عملی و کمهزینهتری باشد.
حفاظت اصل سرمایه و ملاحظات کاهش ارزش
اوراق ساختاری مورد نظر شامل حفاظت مشروط از اصل سرمایه است: ناشر تضمین میکند که در سررسید اصل سرمایه بازپرداخت خواهد شد مگر اینکه بیتکوین تا سال 2028 بیش از 30٪ کاهش یابد. این ویژگی محافظتی، محدوده زیان بالقوه برای خریداران را محدود میکند، اما باید توجه داشت که این محافظت مشروط است و در صورت افت شدید قیمت بیتکوین خطر زیان کامل یا قابلتوجه باقی میماند.
تحلیلگران بازار و مشاوران مالی تأکید میکنند که این محصولات همچنان نوسان ذاتی بازار کریپتو را در ساختار خود دارند، به ریسک طرف مقابل (بانک ناشر) در پرداخت سررسید اشاره دارند و پرداختهای مشروط و وابسته به مسیر (path-dependent) را که معمولاً در نوتهای ساختاری دیده میشود، تبیین میکنند. به عبارت دیگر، حفاظت شرطی اصل سرمایه ریسک را کاهش میدهد اما از بین نمیبرد و ریسک اعتباری ناشر، ریسک بازار و پیچیدگیهای ساختاری همچنان وجود دارند.
چرا این موضوع برای تقاضای نهادی کریپتو مهم است
حرکت JPMorgan در زمانی انجام میشود که مؤسسات مالی سنتی بزرگ به دنبال تعمیق محصولات کریپتویی خود پس از تأیید ETFهای اسپات بیتکوین در ایالات متحده هستند. برای بسیاری از سرمایهگذاران نهادی، دسترسی از طریق یک نوت ساختاری متصل به ETF ممکن است از نظر عملیاتی سادهتر از حضانت مستقیم یا نگهداری بیتکوین اسپات باشد، بهویژه برای مشتریانی که به هر دلیل محدود به نگهداری دارایی پایه هستند یا زیرساخت نگهداری امن (custody) ندارند.
محصولاتی از این دست میتوانند موانع عملیاتی، نظارتی و اجرایی را کاهش دهند: از مسائل مربوط به نگهداری کلیدهای خصوصی و الزامات کیف پول سرد گرفته تا نیاز به رعایت مقررات داخلی و محدودیتهای سرمایهگذاری در برخی صندوقها یا شرکتها. در عین حال، آنها بهسرعت فضای سرمایهگذاری سازمانی را باز میکنند و به مدیران دارایی و مشاوران اجازه میدهند که اکسپوژر بیتکوین را در پرتفویهای سنتیتر وارد کنند.

چهرههای برجسته صنعت قبلاً به این پرونده واکنش نشان دادهاند. آنتونی اسکاراتچی، مؤسس SkyBridge Capital، این اعلامیه را بهعنوان نقطه عطفی توصیف کرده که اهمیت رو به رشد بیتکوین در جریان اصلی بازارهای مالی را نشان میدهد. ناظران بازار میگویند ثبت این نوتها نشانه ادامه علاقه نهادی به دسترسی به بیتکوین تحت چارچوبهای نظارتی است، حتی در حالی که این کلاس دارایی همچنان نوسان قیمت قابلتوجهی دارد.
ریسکهای کلیدی و ملاحظات سرمایهگذاران
سرمایهگذارانی که در حال بررسی نوتهای ساختاری مرتبط با IBIT هستند، باید چند عامل کلیدی را بسنجند:
- اهرم (Leverage): امکان بازده تقویتشده (تا 1.5x) بهمعنای این است که در جهت نزولی نیز تحرکات نسبی بزرگتری رخ خواهد داد اگر محرکهای از پیش تعیینشده فعال شوند. درک دقیق نسبت اهرم و نحوه محاسبه بازده در سناریوهای مختلف ضروری است.
- ریسک طرف مقابل (Counterparty risk): حفاظت از اصل سرمایه وابسته به توانایی پرداخت ناشر در سررسید است که ریسک اعتباری بانک را وارد معامله میکند؛ در نتیجه، سرمایهگذار نه تنها در معرض ریسک قیمت بیتکوین قرار دارد، بلکه ریسک اعتباری بانک را نیز میپذیرد.
- وابستگی به مسیر و بازههای سررسید (Path dependency and maturity windows): سازوکار پرداختها وابسته است به اینکه آیا IBIT تا تاریخهای تعیینشده (مثلاً دسامبر 2026) به سطوح قیمتی خاصی میرسد یا خیر؛ بنابراین زمانبندی ورود و خروج تأثیر قابلتوجهی بر نتیجه نهایی دارد.
- پویاییهای نظارتی و بازار: تغییرات در جریانهای سرمایه به سمت یا از ETFها، تصمیمات سیاستگذاری، یا وضعیت کلی نقدینگی بازار میتواند بر قیمت IBIT و بیتکوین اثر بگذارد. همچنین تحولات در قوانین نظارتی (داخلی یا بینالمللی) ممکن است ساختار و جذابیت این محصولات را تغییر دهد.
علاوه بر موارد بالا، سرمایهگذاران باید به هزینههای ضمنی و آشکارِ ساختار توجه کنند: هزینههای مدیریت، اسپردهای ممکن بین قیمت ETF و قیمت بازار بیتکوین، ساختار کارمزدها و پیامدهای مالیاتی و حسابداری. برای نمونه، نحوه گزارشدهی بازده، مالیاتهای متعلقه و تاثیر آنها بر بازده خالص باید قبل از تخصیص سرمایه مشخص شود.
مکانیسمهای فنی و عملیاتی
برای درک بهتر محصول، مفید است که به مکانیسم فنی نوتهای ساختاری نگاهی بیندازیم. این اوراق معمولاً ترکیبی از اوراق بدهی کوتاهمدت یا میانمدت و قراردادهای مشتقه یا اختیار خرید/فروش برندهاند که بازده مشروط را تولید میکنند. در مدلهای متداول، بخشی از سرمایه برای تضمین بازپرداخت اصل سرمایه اختصاص مییابد و بخش دیگر برای خرید یا تبعیت از عملکرد دارایی پایه (در اینجا IBIT) استفاده میشود تا در صورت تحقق شروط، بازده اهرمی پرداخت شود.
برای مثال، ناشر ممکن است بخش مشخصی از سرمایه را در ابزارهای کمریسک سرمایهگذاری کند تا اصل سرمایه را پوشش دهد و از باقیمانده برای ورود به موقعیتهای مشتقه یا خرید واحدهای ETF استفاده کند تا در صورت صعود قیمت، بازده افزایشی ایجاد شود. این ساختارها اغلب نیاز به مدیریت فعال نسبت به تاریخهای مانیتورینگ قیمتها، مدیریت نقدینگی برای پرداخت کوپنها و تصمیمگیری در مورد پوششهای ریسک دارند.
ملاحظات حقوقی، حسابداری و مالیاتی
توزیع و نگهداری چنین محصولاتی با پیچیدگیهای حقوقی و مالیاتی همراه است. سرمایهگذاران نهادی باید با مشاوران حقوقی و مالیاتی خود مشورت کنند تا بدانند چگونه بازده نوتها در صورت تحقق شروط گزارش میشود، چه پیامدهایی برای گزارشات مالی (مثلاً صورتهای سود و زیان و ترازنامه) دارد و آیا ساختار نوت تحت مقررات خاصی از جمله مقررات سرمایهگذاری نهادی یا قوانین مربوط به محصولات مشتقه قرار میگیرد یا خیر.
از منظر حسابداری، تعیین نحوه شناسایی درآمد، ارزیابی بازده مشروط و گزارش ریسک اعتباری ناشر میتواند بر تحلیل ریسک/بازده مجموعه تأثیرگذار باشد. همچنین در برخی حوزهها ممکن است تسویه و پرداختهای مربوط به نوتهای ساختاری مشمول قوانین ویژه مالیاتی یا کسر مالیات شوند.
تأثیر احتمالی بر بازار
عرضه پیشنهادی یک نمونه واضح از نحوه بستهبندی دسترسی به ارزهای دیجیتال توسط نهادهای مالی سنتی است تا آن را در قالب محصولات آشنا برای مشتریان نهادی ارائه دهند: نوتهای ساختاری، ETFها و خدمات تضمینشده یا وثیقهای. این نوع محصولات میتوانند میزان دسترسی را افزایش دهند و اصطحکاکهای عملیاتی را کاهش دهند، اما بهطور همزمان ریسکهای ویژه کریپتو مانند نوسان شدید قیمت و اختلالات بازار را حذف نمیکنند.
در سطح کلان، چنین عرضههایی ممکن است به چند نتیجه منجر شوند: اول اینکه تقاضای نهادی تحت ساختارهای نظارتی رشد کند و جریان سرمایه به ETFها و محصولات وابسته افزایش یابد؛ دوم اینکه رقابت میان بانکها و مدیران دارایی برای ارائه محصولات مشابه تشدید شود؛ و سوم اینکه استانداردهای نگهداری، مدیریت ریسک و انطباقِ این محصولات سریعتر تکامل یابند.
با تکامل اکوسیستم، انتظار میرود محصولات هیبریدی بیشتری ظهور کنند که امور مالی ساختاری سنتی را با داراییهای پایه کریپتو ترکیب میکنند. پرونده اخیر JPMorgan احتمالاً منجر به عرضههای مشابه از سوی سایر بانکها و مدیران دارایی خواهد شد که در پی تأمین تقاضای نهادی برای دسترسی به بیتکوین بدون حضانت مستقیم هستند.
نکات نهایی برای سرمایهگذاران نهادی
سرمایهگذاران نهادی پیش از تخصیص سرمایه به نوتهای مرتبط با IBIT یا محصولات مشابه باید فرآیند بررسی دقیق (due diligence) جامعی انجام دهند. این بررسی باید شامل ارزیابی مدلهای پرداخت، سناریوهای قیمتگذاری، ریسک اعتباری ناشر، شرایط بازار و نقدشوندگی، پیامدهای نظارتی و مالیاتی، و هزینههای پنهان باشد. مشورت با مشاوران حقوقی، مالی و مالیاتی و درک معیارهای ارزشگذاری و نحوه محاسبه بازده در سناریوهای مختلف الزامی است.
در نهایت، اگرچه این دست محصولات میتوانند در کوتاهمدت دسترسی و تطبیقپذیری را برای سرمایهگذاران نهادی افزایش دهند، اما آنها جایگزینی برای نگهداری مستقیم بیتکوین نیستند؛ بلکه یک مسیر جایگزین و ساختاریافته برای گرفتن اکسپوژر به این دارایی محسوب میشوند که ریسکهای ویژه خود را دارد. مدیریت ریسک، شفافیت در ساختار محصول و تطابق با اهداف سرمایهگذاری نهادی باید در صدر اولویتها قرار گیرند.
منبع: crypto
نظرات
نیما
آیا این واقعا برای نهادی که custody نداره امنتره؟ به نظرم اهرم 1.5x یعنی سود و زیان بزرگتر، ریسک ناشر رو ساده نگیرن ، شفافیت لازمه
کوینپایلوت
وااای... جیپیمورگان داره از راه دیگه وارد میشه! جذابه ولی نگران ریسک اعتباریام، شرط ۳۰٪ تا ۲۰۲۸ خیلی تعیینکنندهست. اگه بانک عقب بکشه چی؟
ارسال نظر