9 دقیقه
بیتکوین (BTC) در جلسات اخیر با فشار نزولی روبهرو شده است؛ چرا که لیکوئید شدن اجباری ماینرها و فروش گستردهٔ نگهدارندههای بلندمدت در منطقهٔ آسیا از شدت خرید مستمر نهادهای مالی در ایالات متحده پیشی گرفته است. دادههای آنچین و جریانهای صرافی نشاندهندهٔ مازاد عرضهای هستند که ناشی از تشدید دوبارهٔ محدودیتهای ماینینگ در چین و تسریع روند توزیع دارایی توسط دارندگان قدیمی روی پلتفرمهای بزرگ مانند Binance، Bybit و OKX است. تحلیل ترکیبی این دادهها نشان میدهد که تحرکات فروش در بخش عرضه نقشی محوری در تعیین حرکت قیمتی کنونی بیتکوین ایفا میکند.
حرکت قیمتی و سطوح کلیدی
در حال حاضر BTC در حوالی محدودهٔ میانی 86 هزار بهصورت نسبتاً متراکم معامله میشود و پس از موجی که تا میانهٔ ناحیهٔ 90 هزار پیش رفته بود، روند تثبیتی را دنبال میکند. اگرچه نهادهای مستقر در ایالات متحده همچنان در پلتفرمهایی مانند Coinbase و از طریق کارگزاریهای بزرگ اقدام به تجمع پوزیشن و خریدهای عمده میکنند، اما توازن کلی بازار تحت تأثیر فشار فروش ماینرها و توزیع دارایی توسط نهنگهای قدیمی آسیایی قرار گرفته است؛ ترکیبی که رشد قیمت را محدود کرده و گرایش کلی بازار را به سمت نزول برده است. برای معاملهگران یا سرمایهگذاران کوتاهمدت و میانمدت، رصد این سطوح کلیدی اهمیت دارد: محدودهٔ مقاومت در نواحی 90k-95k که اخیراً بهعنوان هدف موج صعودی دیده میشد و حمایتهای نزدیک به 80k و 75k که در صورت تشدید عرضه میتوانند نقش فنی حمایتی ایفا کنند. علاوه بر سطوح قیمتی، حجم معاملات، عمق دفتر سفارش (order book depth) و تفاوت بین سفارشات خرید و فروش در بازههای زمانی منطقهای (آسیایی در مقابل آمریکایی) شاخصهای مهمی هستند که باید برای پیشبینی پتانسیل بازگشت یا ادامه روند مورد توجه قرار گیرند.
چه عواملی فشار فروش را هدایت میکند
محدودیتهای ماینینگ و کاهش هشریت
مقامات چینی بار دیگر اقداماتی را برای محدود کردن فعالیتهای ماینینگ اجرا کردهاند که همزمان با آن یک کاهش تقریباً 8 درصدی در هشریت شبکهٔ بیتکوین ثبت شده است. برآوردهای صنعتی نشان میدهد که چین نزدیک به 14 درصد از قدرت هش جهانی را در اختیار دارد؛ بنابراین حتی کاهش نسبتا کوچک در این منطقه میتواند اثر محسوس بر عرضه و هزینهٔ استخراج داشته باشد. تعدادی از عملیات ماینینگ مجبور به تعطیلی یا کاهش سطح فعالیت شدهاند، و ماینرهایی که با هزینههای ثابت عملیاتی روبهرو هستند برای پوشش مخارج جاری (اُپکس) و بازپرداخت سرمایهٔ ثابت (کاپکس) به فروش بیتکوینهای خود روی آوردهاند. این فروشها اغلب ضرورتمحور بوده و کمتر ناشی از تغییر در احساسات سرمایهگذاران است؛ بدین معنا که فروش بهمنظور تامین هزینهها و جلوگیری از توقف کامل فعالیت رخ داده است. از منظر فنی، کاهش هشریت میتواند بر هزینهٔ تولید هر بیتکوین (cost of production) تأثیر بگذارد و بهصورت زنجیرهای باعث افزایش ماینینگ در مناطقی با برق ارزانتر یا تغییر در استراتژیهای سختافزاری شود. در کوتاهمدت نیز این تغییرات میتواند فشار فروش را بالا ببرد، چرا که ماینرها در تلاش برای حفظ نقدینگی نقطهای خود مجبور به تزریق عرضه به بازار میشوند. بررسی قراردادهای آتی و نرخهای فاندینگ (funding rates) نیز نشان میدهد که هنگام افزایش عرضهٔ اجباری، نقدینگی مشتقات میتواند نوسانات را تشدید کند و فشار روی قیمت نقدی (spot) را دوچندان نماید.

نگهدارندههای بلندمدت و نهنگهای آسیایی
شاخصهای آنچین نشان میدهد که نگهدارندههای بلندمدت—که اغلب بهعنوان OG whales شناخته میشوند—ورودیهای خود به صرافیها را افزایش دادهاند. در دو ماه اخیر این گروههای قدیمی با سرعتی که در چند سال گذشته کمسابقه بوده است، اقدام به توزیع کوینها نمودهاند. دادههای تراز صرافی (exchange balance) نشان از فروش خالص پیوسته در ساعات معاملاتی آسیایی دارد و صرافیهایی مانند Binance، Bybit و OKX جزو پلتفرمهایی هستند که خروجیهای قابلتوجهی را تجربه کردهاند. این نوع توزیع میتواند دلایل متعددی داشته باشد: از دلایل مالیاتی، نیاز به نقدینگی، بازتوزیع پورتفوی، تا انتظار برای فرصتهای سرمایهگذاری دیگر. نکتهٔ کلیدی آن است که زمانبندی این فروشها غالباً با ساعات اوج نقدینگی آسیایی همپوشانی دارد و باعث میشود تا در آن بازهها قیمت تحت فشار باشد؛ حتی اگر بازار در ساعات آمریکایی تقاضای نهادی بالایی داشته باشد. بهطور خلاصه، رفتار نگهدارندههای بلندمدت و الگوی زمانی فروش آنها نقش مهمی در ایجاد عدم تعادل منطقهای و فشار نزولی ایفا میکند.
انباشت نهادی در مقابل عدم توازن منطقهای
نهادهای مستقر در ایالات متحده همچنان خریدار فعال بازار هستند و میلیاردها دلار در قالب خرید BTC از طریق پلتفرمهایی مانند Coinbase و شبکهٔ prime brokers انباشت کردهاند. این تقاضای نهادی از منظر ساختاری اهمیت زیادی دارد زیرا معمولاً حجم و پشتوانهٔ مالی طولانیمدتی را وارد بازار میکند که میتواند تراز عرضه و تقاضا را تغییر دهد. با اینحال تا به امروز این تقاضای نهادی برای جذب تمام عرضهٔ حاصل از ماینرها و نگهدارندههای قدیمی کافی نبوده است. نتیجهٔ این وضعیت ایجاد یک عدم توازن منطقهای است: در حالی که پیشنهادهای خرید نهادی در صرافیها و میزهای معاملاتی آمریکایی ادامه دارد، فشار فروش منظم و ساختاریافته در صرافیهای آسیایی عرضهٔ اضافی ایجاد میکند. چنین شرایطی منجر به آن میشود که قیمتهای جهانی تحتتأثیر، با نوسانات و افتهایی همراه شوند که صرفاً حاصل رفتار منطقهای و زمانبندی معاملات است. علاوه بر این، تفاوت در عمق بازار و دسترسی به نقدینگی بین پلتفرمهای مختلف میتواند ابزارهای آربیتراژ را بهکار گیرد ولی در مقیاس کنونی قادر به خنثیسازی کامل فشار عرضه نبوده است.
چرا قیمتها هنوز بازنگشتهاند
تحلیلگران بر زمانبندی و تمرکز فروش تاکید میکنند. وقتی لیکوئید شدن ماینرها و توزیع نهنگها همزمان با نقدینگی بالای سشن آسیایی اتفاق میافتد، فروش میتواند پنجرههای خرید غربی را تحت فشار قرار دهد و بر جریان سفارشات تسلط یابد. در عمل، تا زمانی که مازاد عرضه جذب نشود—چه از طریق خرید پایدار نهادی، چه از طریق کاهش فشار فروش ماینرها یا تغییر رفتار دارندگان آسیایی—بیتکوین ممکن است در بازپسگیری اوجهای اخیر با مشکل مواجه شود. علاوه بر این، متغیرهای فرعی مثل ساختار بازار مشتقات (فیوچرز، آپشن)، نرخهای فاندینگ منفی یا مثبت، و تامینکنندههای استیبلکوین که نقدینگی را به بازار نقدی هدایت میکنند نیز میتوانند روند بازگشت قیمت را کند یا تسریع کنند. بهعنوان مثال اگر فاندینگ ریتها بهمدت طولانی منفی بماند، هزینهٔ نگهداری پوزیشنهای لانگ افزایش یافته و این خود مانع از ورود نقدینگی جدید بلندمدت میشود. بنابراین جمعبندی آن است که بازگشت قیمت نیازمند ترکیبی از عوامل ساختاری و زمانی است تا فشار فروش به مرحلهٔ جذب برسد.
چشمانداز و مواردی که باید رصد شوند
چشمانداز کوتاهمدت همچنان خنثی تا ملایم نزولی است. شاخصهای کلیدی که سرمایهگذاران و معاملهگران باید زیر نظر داشته باشند عبارتاند از: تثبیت یا بازگشت هشریت شبکه، جریان ورودی/خروجی از صرافیها بخصوص از جانب نگهدارندههای بلندمدت، و ادامهٔ خریدهای پلتفرمهایی مانند Coinbase و میزهای معاملاتی آمریکایی. کاهش در فروش اجباری ماینرها همراه با جذب مجدد خرید در سطح بینالمللی واضحترین مسیر برای بازیابی قیمت خواهد بود. در سطح آنچین، شاخصهایی مانند MVRV، SOPR، تراز صرافیها (exchange reserves)، نرخ خرجشدن UTXOهای طولانیمدت و نسبت ورودیهای جدید به عرضهٔ در گردش میتوانند بهعنوان هشداردهنده یا تأییدکنندهٔ تغییر روند مورد استفاده قرار گیرند. در بازارهای مشتقه نیز، تغییرات در نسبت بازار آتی نسبت به نقدی (basis)، نرخهای فاندینگ و حجم باز (open interest) اطلاعات ارزشمندی دربارهٔ تعادل بین پوزیشنهای لانگ و شورت ارائه میدهند. برای معاملهگران و سرمایهگذاران مدیریت ریسک حیاتی است: دنبال کردن سیگنالهای آنچین، جریانهای صرافی و دینامیک دفتر سفارش منطقهای میتواند به تشخیص زمان احتمالی کاهش فشار فروش کمک کند. همچنین ایجاد سناریوهای متنوع (مثلاً سناریوی تداوم فشار فروش، سناریوی جذب تدریجی توسط نهادیها و سناریوی شوک مقرراتی) و تعیین سطوح خروج و ورود بر اساس آنها از جمله رویکردهای عملی برای کاهش ریسک است. سیکل فعلی نشاندهندهٔ تعامل پیچیدهای بین اقتصاد ماینینگ، اقدامات نظارتی و تقاضای نهادی برای بیتکوین است—عواملی که هرکدام میتوانند در جهتگیری بلندمدت بازار اثرگذار باشند.
در نهایت، سرمایهگذاران باید توجه داشته باشند که بازار رمزنگاری همواره ترکیبی از ریسکهای سیستماتیک و رویدادمحور است. استفاده از تحلیلهای آنچین در کنار تحلیل سنتی بازار (تکنیکال و فاندامنتال)، و همچنین نگاه به روندهای منطقهای، بهترین شانس را برای درک زمانبندی احتمالی بازگشت فشار فروش فراهم میآورد. رعایت مدیریت سرمایه، تعیین حد زیان مناسب و پایش همزمان اخبار مرتبط با ماینینگ و جریانهای نهادی، کلید کاهش زیان و استفادهٔ موثر از فرصتهای آتی خواهد بود.
منبع: crypto
نظرات
مهران
وای، ماینرها و OG whales همزمان دارن میفروشن؛ استرس داره اما شاید فرصت خرید باشه، فقط حدضرر یادتون نره!
کوینپالس
واقعاً این همه فشار فروش از چین و نهنگهای آسیایی جمع میشه؟ دادهها قانعکنندهان، اما ابهامات هست ،آربیتراژ و اختلاف عمق بازار کی جبران میکنه؟
ارسال نظر