6 دقیقه
بیتکوین در ۸۷ هزار دلار: ریسک-بازده به نفع خریداران برگشته
حرکت قیمت بیتکوین در حوالی ۸۷,۰۰۰ دلار بار دیگر بحثها را در بازار رمزارزها داغ کرده است: آیا این سطح یک فرصت خرید واقعی است یا صرفاً یک "dead cat bounce" موقت؟ شاخصهای متعددی روی زنجیره (on-chain) و معیارهای حرفهای اکنون نمایی جذابتر از ریسک-بازده نشان میدهند نسبت به ماههای اخیر و همین موضوع باعث جلب دوباره توجه معاملهگران، سرمایهگذاران خرد و مؤسسات شده است. در این مقاله به تفسیر فنی و بنیادی این سیگنالها، مقایسه تاریخی و راهکارهای مدیریت ریسک برای ورود در سطحهای کنونی میپردازیم تا خواننده بتواند تصمیم آگاهانهتری درباره خرید یا حفظ موقعیت اتخاذ کند.
نسبت شارپ (Sharpe) به سطوح چندساله پایین رسیده — چه معنایی دارد
تأمینکننده تحلیلهای on-chain یعنی CryptoQuant گزارش میدهد نسبت شارپ بیتکوین به سطحی بازگشته که از اواسط سال ۲۰۲۳ مشاهده نشده بود و وارد ناحیهای شده که برخی آن را "سبز" مینامند و از صفر کمتر است. نسبت شارپ یک معیار کلاسیک در مالی است که برای سنجش بازده تعدیلشده با ریسک استفاده میشود؛ به عبارت دیگر، این نسبت نشان میدهد سرمایهگذاری در واحد ریسک چقدر بازده تولید کرده است. به طور تاریخی، فروکشهای طولانیمدت نسبت شارپ به محدودههای منفی اغلب پیشروی بازگشتهای چندماهه روند قیمت بیتکوین بودهاند، زیرا با فشرده شدن نوسانات، کیفیت بازدهی بهبود مییابد و چشمانداز ریسک-بازده برای خریداران جذابتر میشود.
یکی از همکاران CryptoQuant، MorenoDV، اشاره کرده است: "بیتکوین هنوز سیگنال صریح برگشت روند را صادر نکرده، اما نشان میدهد که چشمانداز بازده تعدیلشده نسبت به ریسک برای بازدههای آتی در حال جذابتر شدن است." این نکته مهم است که نسبت شارپ پایین تضمینی برای تعیین کف بازار نیست؛ اما وقتی نوسان تثبیت شود و تقاضا بازگردد، نسبت شارپ منفی میتواند نشاندهنده بهبود پتانسیل سود برای خریداران باشد. به عبارت فنیتر، کاهش نسبت شارپ معمولاً نشانگر افزایش احتمال ورود سرمایهگذاران با افق میانمدت است که آماده پذیرفتن نوسانِ کوتاهمدت بهخاطر پاداش بالقوه بلندمدت هستند.
.avif)
نسبت شارپ بیتکوین
Heater بیتکوین و NVT نشاندهنده اشباع فروش زنجیرهای هستند
معیار "Bitcoin Heater" که توسط صندوق کمّی Capriole Investments ارائه میشود و تغییرات در بازارهای مشتقه (پِروِپچوالها، فیوچرز و آپشنها) را وزنشده بر مبنای Open Interest دنبال میکند، نیز هماکنون پایینترین مقدار خود از نوامبر ۲۰۲۲ را نشان میدهد. Heater کِپریول در ناحیهٔ عمیقِ سبز قرار گرفته که نشانهای از آرامش نسبی در بازار مشتقات و فراهم شدن شرایط بهتر برای حرکات صعودی محتمل است؛ کاهش فشار نوسانی در بازارهای مشتقه معمولاً فضای بهتری برای برگشت قیمت ایجاد میکند.
نمودار یکروزه BTC/USD همراه با دادههای Bitcoin Heater
چارلز ادواردز، بنیانگذار Capriole، اشاره کرده است که هرچند موانع و فشارهای نزولی پابرجاست — بهویژه فروش از سوی بازیگران نهادی — اما قرار گرفتن Heater در ناحیه سبز فوراً دلیل قویای برای بدبینی تهاجمی در کوتاهمدت باقی نمیگذارد. علاوه بر Heater، نسبت NVT (نسبت ارزش شبکه به تراکنشها) نیز پوینتی مهم است: با کاهش نسبی ارزش شبکه نسبت به حجم تراکنشها، میتوان گفت ارزشگذاری on-chain نسبت به فعالیت تراکنشی در محدوده اشباع فروش قرار گرفته است. معاملهگران میانمدت معمولاً NVT را یکی از فاکتورهای کلیدی برای تعیین نقاط ورود مدنظر قرار میدهند، زیرا نشان میدهد قیمت فعلی تا چه حد با فعالیت اقتصادی شبکه همخوانی دارد.
چرا برخی معاملهگران احتیاط میکنند
هر بازار که به سرعت رشد یا بازگشت میکند، مخالفانی نیز دارد. تاجر باسابقه پیتر برندت به بازگشت از کف ۸۰,۵۰۰ دلار اشاره کرده و آن را یک "dead cat bounce" احتمالی خوانده است؛ این نظر میگوید حرکت کنونی ممکن است صرفاً اصلاحی کوتاهمدت در دل یک روند نزولی پایدار باشد و نه آغاز یک بازار گاوی پایدار. این دیدگاه از آنجا ناشی میشود که ساختار عرضه عمده و رفتار نقدینگی مؤسسات هنوز بهطور کامل تغییر نکرده است.
ریسکهای اصلی شامل بازگشت نوسان شدید، ادامه فروش نهادی، شوکهای کلان اقتصادی (همچون تغییر سریع نرخهای بهره یا بحرانهای سیستمیک بانکی)، و کمبود نقدینگی در صرافیهای کلیدی بازار هستند. تاریخچه نشان میدهد شاخصهایی مانند Sharpe و Heater معمولاً قبل از کفهای قیمتی به پایین میرسند، اما قیمتها ممکن است همچنان تا قبل از یک بازگشت قطعی روند نزولی کاهش یابند. بهعنوان مثال، در سیکلهای پیشین بیتکوین دیدهایم که پس از خوانشهای جذاب از دید ریسک-بازده، بازار هنوز چند هفته تا چند ماه نوسان نزولی را تجربه کرده است؛ بنابراین تنها تکیه بر یک یا دو شاخص میتواند گمراهکننده باشد.
چگونه معاملهگران میتوانند به سطح ۸۷K نزدیک شوند: استراتژی و مدیریت ریسک
برای معاملهگران و سرمایهگذاران بلندمدت که در سطوح فعلی در نظر دارند وارد شوند یا موقعیتشان را افزایش دهند، چند رویکرد عملی وجود دارد که میتواند کمککننده باشد تا ریسکها را کاهش دهند و شانس موفقیت را افزایش دهند:
- میانگینگیری دلاری (Dollar-cost averaging): بهجای وارد کردن کل سرمایه یکباره، بهتدریج وارد موقعیت شوید تا ریسک زمانبندی در بازاری با نوسان بالا کاهش یابد. برای مثال میتوانید سرمایه را در بازهٔ هفتگی یا ماهانه تقسیم کنید و در هر بار خرید مقدار ثابتی از بیتکوین تهیه کنید.
- تعیین اندازه موقعیت (Position sizing): محدود کردن تخصیص سرمایه به ازای هر معامله بهگونهای که یک شکست کاذب یا جهش موقتی موجب از بین رفتن بخش بزرگی از پرتفوی نشود. معمولاً تخصیصی بین 1% تا 5% از پرتفوی بهازای هر نقطه ورود برای سرمایهگذاران محافظهکار معقول است، ولی این مقدار باید بر اساس تحمل ریسک فردی تنظیم شود.
- مشاهده سیگنالهای تأیید (Watch confirmation signals): بهدنبال بازگشت نسبت شارپ به سطوح مثبت، تثبیت نوسانات، افزایش Open Interest در قراردادهای مشتقه و بهبود فعالیت on-chain مانند افزایش تراکنشهای فعال و کاهش خروج کوینها از صرافیها باشید؛ ترکیب این سیگنالها میتواند بهعنوان چراغ سبز برای تقویت موقعیت عمل کند.
- قرار دادن حد ضرر (Set stop-loss points): نقاط خروج مشخصی تعیین کنید تا هنگام عدم تأیید سیگنالهای صعودی از سمت بازار، زیانها محدود شوند. میتوان از حد ضرر متحرک (trailing stop) برای محافظت از سود در صورت بازگشت بازار استفاده کرد.
در کنار این اقدامات، چند نکته تخصصی نیز میتواند به تصمیمگیری کمک کند: استفاده از تحلیل سناریویی (scenario analysis) برای سنجش اثرات فروش نهادی، بررسی تغییرات در جریان ورودی/خروجی صرافیها، تحلیل بازههای زمانی مختلف (multi-timeframe) برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت قوی، و ترکیب تحلیل فاندامنتال با سیگنالهای تکنیکال و on-chain. برای مثال، اگر Open Interest در بازار آتی افزایش یابد همراه با کاهش نسبت شاخصهای ترس و طمع و ثبات در شاخصهای نوسانساز، احتمالاً فضای بازگشت پایدار بیشتر خواهد بود.
جمعبندی
حرکت بیتکوین به حدود ۸۷K بار دیگر خوشبینی را زنده کرده است، زیرا معیارهای تعدیلشده با ریسک وضعیت جذابتری را نشان میدهند. شاخصهای on-chain مانند نسبت شارپ، Heater و NVT نشان میدهند که از منظر ریسک-بازده بازار برای خریداران جذابتر شده است؛ با این حال، هیچکدام از این شاخصها سیگنال قطعی برای خرید نیستند. معاملهگران باید اعداد رو بهبود یافته را در برابر ریسکهای باقیماندهِ کلان و نهادی وزن کنند و هنگام تصمیمگیری برای "خرید در کف" از مدیریت ریسک قوی بهره ببرند. در پایان، ترکیب رویکرد محافظهکارانه مانند میانگینسازی دلاری، تعیین اندازه منطقی موقعیت و دنبال کردن سیگنالهای تأییدی میتواند به کاهش احتمال زیان در صورت وقوع سناریوهای نزولی کمک کند و در عین حال امکان بهرهبرداری از بازگشت بالقوه قیمت را فراهم آورد.
منبع: cointelegraph
نظرات
مهران
نسبتها جذابن اما هنوز ریسک کلان زیاده، DCA و حد ضرر عقلانیه، عجله نکنید
کوینکس
واقعاً نسبت شارپ منفی یعنی حالا وقت خریده؟ نوسان که هنوز برنگشته، فروش نهادی زیاده... شک دارم ولی DCA منطقیه
ارسال نظر