تحلیل رئیس اتاق تهران از آینده اقتصاد

تحلیل رئیس اتاق تهران از آینده اقتصاد

تحلیل رئیس اتاق تهران از آینده اقتصاد ایران بعد از انتخابات آمریکا

رئیس اتاق تهران با تحلیل از آینده ایران بعد از انتخابات آمریکا اعلام کرد: در صورت پیروزی بایدن شاید در کوتاه‌ مدت گشایش‌هایی رخ دهد ولی مشکلات اقتصاد تلنبار شده و باید در داخل حل شود.

 

 مسعود خوانساری با انتشار مطلبی به عنوان "نه ترامپ نه بایدن" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: انتخابات آمریکا به موضوع روز جهان بدل شده ‌است. در واقع پس از انتخابات آمریکا، وضعیت سیاسی و اقتصادی جهانی به طور واضح تحت‌تاثیر حضور بایدن یا ترامپ قرار می‌گیرد ولی سوال مهم در مورد اقتصاد ایران این است که هرکدام از این دو چه سیاستی در قبال مردم دارند و اثرات حضور کوتاه‌مدت‌ انان چیست؟

یک واقعیت را باید بپذیریم. آمریکا بزرگ‌ترین اقتصاد جهان است. حتی در شرایط کرونا و در روزهایی که بیش از ۸۴ هزار نفر از شهروندان‌ در یک روز به این بیماری مبتلا می‌شوند با اعمال سیاست‌هایی توانسته‌اند، شاخص‌های کلان اقتصادی‌ مانند تورم، نرخ‌بهره، بیکاری و... را تا‌ حد مطلوب از آسیب مصون نگاه دارند.

شورای آتلانتیک یک اندیشکده آمریکایی در حوزه روابط بین‌الملل است که اخیرا از پژوهشی رسمی در مرکز اطلاعات آمریکا پرده‌برداری و اعلام کرد ایران ترجیح می‌دهد جو بایدن به کاخ سفید راه پیدا کند. دلیل هم از نگاه این اندیشکده کاملا روشن است. جو بایدن اعلام کرده در صورتی‌که رای بیاورد به توافق هسته‌ای باز خواهد گشت.

در تحلیل‌های داخلی هم از تمام مواضع غیررسمی و اظهارنظرهای کارشناسی پیداست که میان ترامپ و بایدن، ترجیح برحضور چهره‌ای معقول‌تر و معتدل‌تر مثل بایدن است تا‌ ترامپی که رفتارهای غیرعادی و غیرقابل پیش‌بینی دارد. علاوه بر اینکه می‌دانیم، زمانی‌که جو بایدن به‌عنوان معاون رئیس‌جمهور باراک اوباما خدمت می‌کرد، توافق هسته‌ای میان ایران و آمریکا و همچنین چند ابرقدرت دیگر به امضا رسید. بنابراین خط‌ مشی رفتاری وی مشخص و قابل حدس است.

البته ترامپ هم بارها ایران را در کنار چین متهم کرده که در انتخابات آمریکا دخالت می‌کنند تا‌ بایدن رای بیاورد. وی معتقد است ایران و چین در رویاها، بایدن را رئیس‌جمهور آمریکا می‌بینند و در نتیجه تلاش خواهند کرد وی را به قدرت برسانند.

نظری که چند هفته قبل در مقاله اکونومیست در مورد تاثیر حضور بایدن یا ترامپ بر اقتصاد ایران آمده‌ بود، تقریبا درست باشد. اکونومیست اعلام کرده  حضور بایدن یا ترامپ تاثیر شگرفی برای ایران ندارد، چراکه سیاست کلان آمریکا، تضعیف ایران است و تنها شدت و ضعف آن با حضور رئیس جمهورهای مختلف تغییر می‌کند. تا‌ریخ تحریم‌های آمریکا علیه ایران بسیار طولانی‌تر از دوران ترامپ است. این تحریم‌ها از زمان ریاست‌جمهوری کارتر و پس از ماجرای اشغال سفارت آمریکا آغاز شد.

بعدها در دوران کلینتون شکل مدرن‌تر و پیچیده‌تری گرفت. در زمان بوش شدت یافت و در دوران اوباما کمی سهل‌تر شد اما همچنان وجود داشت و در زمان ترامپ باز هم پیچیده و سخت‌ شد. نکته قابل تا‌مل این است، سیاست‌های تحریمی ترامپ در دو سال گذشته به بالاترین حد رسیده و بعید است پس از این هم بتواند موثرتر شود. نهادهایی مانند صندوق‌ بین‌المللی پول یا موسساتی مانند اکونومیست این موضوع را تایید و تاکید دارند که از سال ۲۰۲۱ از فشار تحریم‌ها کاسته می‌شود چراکه اساسا دیگر بالاتر از سیاهی رنگی نیست.

آینده اقتصاد ایران با ترامپ یا بایدن

در صورت حضور ترامپ تکلیف ایران روشن است. وی خواهان مذاکره با پیش‌شرط‌ هایی است که ایران تا‌کنون به آنها تن نداده و بعید است که با توجه به سرنوشت مذاکره با کره‌شمالی، ایران به سمت مذاکرات گسترده با ترامپ برود.

در صورت پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری، اگرچه وی اعلام کرده به برجام بازخواهد گشت اما تا‌ استقرار در کاخ سفید چند ماه زمان صرف می‌شود. از طرف دیگر نزدیکی انتخابات در ایران و نامشخص بودن اینکه چه کسی و از چه طیف دیدگاهی به‌عنوان رئیس‌جمهور در راس کار قرار می‌گیرد، مسیر مذاکرات هسته‌ای را دشوار خواهد کرد. زمان موردنیاز برای بازگشت به دوران گفت‌وگوها حداقل یک‌سال است.

حال سوال این است که بایدن یا ترامپ، کدام وضعیت اقتصاد ایران را تغییر می‌دهد؟

در صورت پیروزی بایدن، شاید در کوتاه‌مدت گشایش‌هایی از جنس ورود بیشتر ارز یا فروش افزون‌تر نفت رخ دهد ولی مشکلات اقتصاد ایران ساختاری است و در چند سال گذشته به صورت مزمن درآمده، تلنبار شده و باید در داخل حل شود.

چند نمونه به شرح زیر است:

1 - اقتصاد ایران 40 سال است که میان انتخاب حرکت در مسیر اقتصاد خصوصی یا دولتی سرگردان باقی مانده ‌است. هیچ اقتصادی در جهان بدون توسعه بخش‌ خصوصی نتوانسته به توسعه دست پیدا کند. حاکمیت باید یکبار و برای همیشه در این مورد به تصمیم برسد.

2 - فقدان احزاب قوی و نداشتن استراتژی مشخص به جریان‌های سیاسی فرصت داده که تصمیم‌گیری‌های جناحی و فارغ از منافع ملی را به‌عنوان نسخه به سیاست‌گذاران تحمیل کنند. پس از اجرا هم عموما هیچ‌کس پاسخگوی اشتباهات صورت گرفته نیست.

3 - بدون تعامل با دنیا نمی‌توان انتظار توسعه اقتصاد را داشت. در پس این تعامل است که سرمایه‌های خارجی وارد می‌شود، روابط اقتصادی با همسایگان شکل می‌گیرد و در نهایت افق‌های جدیدی پیش رو باز می‌شود. برای دستیابی به این هدف نیاز به استراتژی مشخص ضروری است.

 4- روند سرمایه‌گذاری سیر نزولی دارد. خطر بزرگ اینکه در سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری به نسبت استهلاک هم منفی شده ‌است. در این شرایط باید به دقت عوامل موثر بر خروج سرمایه بررسی شود. ضمن اینکه باید راهکاری برای جلوگیری از خروج نخبگان پیدا کرد. هر دوی اینها عواملی در برابر توسعه به شمار می‌آیند.

5 - بی‌تصمیمی یا دیر تصمیم گرفتن یک رنج بزرگ طی تمام سال‌های گذشته بوده‌ است. اقتصاد و جامعه ایران بارها از این موضوع آسیب دیده ‌و نمونه روشن هم موضوع FATF است که هنوز در مورد آن تعیین تکلیف نکرده‌ایم. 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه کاربران


نتیجه‌ای یافت نشد.

اشتراک ویژه ۱ ماهه

۳۹۰٬۰۰۰ تومان
خرید اشتراک
به من اطلاع بده!
با کلیک بر روی "Allow" از پیام های سایت مطلع شوید.